دوشنبه, 03ام دی

شما اینجا هستید: رویه نخست کتاب‌شناخت کتاب‌ «پنج اقلیم حضور» تحلیلی پدیدارشناسانه در شاعرانگی ایرانیان

کتاب‌

«پنج اقلیم حضور» تحلیلی پدیدارشناسانه در شاعرانگی ایرانیان

برگرفته از ایرنا با ویرایش

 

پژوهش های پدیدارشناسانه در حوزه های مختلف علوم انسانی راهی است در جهت توسعه و حفظ میراث فکری و فرهنگی هر جامعه. چنانچه این پژوهش‌ها توسط اندیشمندان بومی صورت گیرد به شناخت و دریافت نتایج اثرگذارتر و واقع‌گرایانه‌تر خواهد انجامید. کتاب «پنج اقلیم حضور» کوششی است در این راستا.

نشست نقد و بررسی کتاب «پنج اقلیم حضور» نوشته ی دکتر داریوش شایگان، با حضور مؤلف و سخنرانی استادان و صاحبنظرانی از جمله ایرج پارسی نژاد ، حامد فولادوند، حورا یاوری، نیّر طهوری، محمد منصور هاشمی و اجرای علی دهباشی در تالار باستانی پاریزی دانشکده‌ی ادبیات و علوم انسانی، توسط انجمن علمی تاریخ دانشجویان دانشگاه تهران برگزار شد.

ایرج پارسی‌نژاد ، استاد زبان و ادبیات فارسی و مدرس دانشگاه یو.‌سی.‌ال‌.اَی، در این نشست اظهار داشت: در تایید خصلت شاعرانگی ایرانیان استاد شایگان در یادداشت پیش‌گفتار کتاب نقل قولی از همسر کازانتزاکیس نویسنده یونانی آورده اند که پس از دیدار مقبره سعدی و حافظ به او گفته اند: من در هیچ جای دنیا ندیده ام که مزار یک شاعر زیارتگاه مردم باشد. من می‌خواهم به این حرف‌های کازانتزاکیس اضافه کنم که من هم در مصاحبت مردمی که از اقصای عالم با آنها سرو کار داشته‌ام از انگلیس و امریکایی ندیده‌ام که این همه، مثل ما ایرانی‌ها برای شعرشان اعتبار قائل باشد- به طوری که برای صدق گفتارشان متوسل به بیتی یا ابیاتی از شاعران می‌‏شوند.

در مورد حیرت بیگانگان از شعر دوستی ما بد نیست اشاره کنم به این که یکی از ایران‌شناسان بزرگ ژاپنی که به تازگی درگذشت، پروفسور کورریاناگی، روزی به من گفت که در نخستین دیدار از ایران چیزی که در مراتب توجه و عشق و علاقه‌ی ایرانیان به شعر نظر مرا جلب کرد این بود نه تنها در تهران که در شهر و روستایی که رفتم کوچه و خیابانی را به نام شاعر کرده بودند. کورریاناگی با حیرت از من می‌پرسید شنیده‌ام شما ایرانی‌ها جز مجالس شعرخوانی گاهی در یک فضای بزرگ صدها نفری جمع می‌شوید و شعر گوش می‌کنید. به هر حال هرچه هست این واقعیتی است که شعر برای ما ایرانی‌ها چتری بود، که در لحظه‌های مصیبت و سختی و بدبختی ما را از باران وحشت و از پا افتادگی نجات داد، «چنین نماند و چنین نیز هم نخواهد ماند»

یادمان باشد که شایگان به عنوان یک اهل فکر و فلسفه، آثار پنج شاعر (فردوسی، خیام، مولوی، سعدی و حافظ) را بررسی کرده و پدیدارشناسی شاعرانگی این پنج شاعر را تحلیل کرده است.

به گمان شایگان خیام تنها متفکر ایرانی است که جغرافیای افلاطونی بالا و پایین را به هم ریخته و در عرصه‌ی جهانی‌بینی کلی ایران، مردی است در حاشیه. جهانی که خیام تصویر می‌کند خارج از حیطه‌ی مذهب و اسطوره قرار دارد. در این جهان نه از عوالم کشف و شهود (آن‌گونه که در حافظ سراغ داریم خبری هست) و نه از بی‌خودی مولانا که از طریق جریان سیل‌آسای صور خیال خود جان را به سوی هفت پرده افلاک بر می‌کشد. نه از حکمت عملی سعدی در آن نشانی هست و نه از خاطره‌ی اساطیر فردوسی. این جهان جهانی است بیرون از حیطه‌ی ادیان و مختصاتش، از عروج و رستاخیز و معاد در آن خبری نیست جهانی است برهوت که معنایش را از عریانیش می‌گیرد.
برای خیام، عبور از این جهان به جهانی دیگر وجهی تصاعدی ندارد بلکه انقطاعی آنی ست. نوعی تعلیق زمان به صورت لحظات برق‌آسای حضور که یک سویش ظهور بی‌جواب است و سوی دیگرش هیچ: وهم است و خیال دو روی یک سکه است. یک سویش معنای عظیم عدم است و سوی دیگرش فانوس خیال.

اما دیوان شمس به تعبیر شایگان حرکت درونی روح است در جستجوی معشوق. در دیوان شمس این، شعر نیست که وجهی عارفانه به خود می‌گیرد بلکه این عرفان است که بدل به شعر می‌شود.

سعدی می‌کوشد انسان را چنان بپرورد که در مصائب روزگار او را در امان دارد. راز توفیق سعدی در پرورش گلستان از آن است که او در عین حال که استاد سخن است تجسم کمال است. در تشریح رفتار یک انسان فرهیخته‌ی سعدی همان نقشی را دارد که کنفوسیوس در جامعه چینی. اما شایگان جز بوستان و گلستان به اوج نغمه‌های عاشقانه‌ی سعدی هم اشاره کرده که در بیان عشق، صبر و شکیبایی را از دست می‌دهد و از خود بی‌خود می‌شود.

شایگان چکیده‌ی همه‌ی نبوغ هنر ایرانی را در شعر حافظ دیده است. بهره گرفتن درست از زبان و صورت و ساختار و موضوعات آن پیوند رمز و صور خیال، زبان و تصویر جمال فریبنده بانوی ازلی که در آینه صافی جهان منعکس است.

حامد فولادوند - محقق و مترجم پیشکسوت فلسفه و ادبیات - در این نشست ضمن اشاره به تلاش ارزشمند داریوش شایگان در احیای بحث شاعرانگی ایرانیان با تألیف «کتاب پنج اقلیم حضور» اظهار داشت: داریوش شایگان از اندیشه‏‌ورزان و فرزانگان کشور است و اثرش «پنج اقلیم حضور» بحث مهم خصلت شاعرانگی مردم ایران‌زمین را دوباره باز کرده است.

شایگان نکته‌ی مهمی یادآور می‌شود که لازم است برآن مکثی کنیم. او می‎نویسد که «هر ایرانی با شعر می‌اندیشد و در هیچ فرهنگی تفکر و شعر چنین همزیستی اعجاب‌آمیزی نداشته‌‏اند.»
'شاعرانگی' عنصر نشانگر و مولفه‌ی اصلی تاریخ و فرهنگ ایران‌زمین است. همین مولفه به ما کمک می‌کند تا تاریخمان را بهتر بشناسیم.

ایرانیان در طول تاریخ بیشتر اهل حکمت ذوقی بوده‌اند تا فلسفه و به همین دلیل شعر را بیشتر از نثر پسندیده و با شعر می‌اندیشیده‌اند. بنابراین شعر و شاعرانگی در هویت فرهنگی ما کاملا جا افتاده است. داریوش شایگان با این کتاب به ما یادآور می‌شود که اروپایی فکر نکنیم و به ویژگی‌های فرهنگی خودمان بازگردیم.

دکتر حورا یاوری، استاد ادبیات، دیگر سخنران این نشست که در ابتدای سخنانش گفت: «سالهاست که از نفس کشیدن در فضای برگشوده ذهن و فکر و اندیشه‌ی دکتر شایگان برخوردار هستم»؛ سپس در تبیین آراء شایگان در کتاب «پنج اقلیم حضور» بیان داشت: در طول تاریخ این مملکت شاهد حضور سیاسیون بودیم که خودشان شاعر نیز بودند و شعر آنها را از سیاست دور نساخت بلکه دوران آنها را نسبت به سایر رجال سیاسی متمایز

ساخت. باید سپاسگزار باشیم که دکتر شایگان با نگاه این چنینی خود به جهان پلی میان آسمان و زمین ایجاد کرده است و زمین را به صورتی تعریف کرده که گرفتاری‌های امروز ما را از تعریف آن بازداشته است و دریچه‌ای را به برجسته‌ترین ویژگی فرهنگ ایران باز کرده است جهانی که به ترویج به هم‌آمیختگی عشق و عقل و شاعرانگی و عقلانیت را ارج می‌گذارد.

محمدمنصور هاشمی(پژوهشگر کلام و فرق اسلامی) واپسین سخنران این نشست با اشاره به اینکه تحلیل توصیفی دکتر شایگان از آثار شاعران نامدار ایرانی امری شایسته، ضروری و قابل توجه است، گفت: کتاب اندیشمندانه بنا نیست اندیشه‌ای را ترویج یا توصیه کند و نقش 'حل‌المسائل' را بازی نماید. کتاب اندیشمندانه مجالی فراهم می‌آورد برای اندیشیدن خواننده‌اش. «پنج اقلیم حضور» متفکر ارجمند ما، استاد داریوش شایگان، دقیقا به این معنا کتابی است اندیشمندانه.

برخورد ما با سنت ادب فارسی به طور معمول برخوردی است ادیبانه، شرح مفردات و ترکیبات و معنی لغات و عبارات و ویرایش و تصحیح ذوقی یا انتقادی. این همه البته به جای خود ضروری است و آنها که در این عرصه کارهای روش‌مند و درست و استوار پدید می‌آورند پدیدآورندگان آثاری هستند سخت ارزشمند. اما این پایان کار نیست. آغاز راه است برای کنکاش در بطون متون و گفتگوی خلاق با آثار ادبی و بازخوانی مکرر سنت و خوانش‌های تازه. صرفِ‌نظر از استثناهایی که همگی قدرشان را می‌شناسیم، کسانی مانند استاد اندیشمند محمدرضا شفیعی کدکنی، ادیبان ما معمولا بیشتر اهل تذکر بوده‌اند تا تفکر. سنتی را زنده نگه داشته‌اند و استمرار بخشیده‌اند. ولی کمتر از منظری امروزی به توصیف آن پرداخته‌اند، چه رسد به قرائت‌های انتقادی مختلف. از این جهت است که ورود اهل تأمل و تفکر در حوزه‌های گوناگون به این عرصه می‌تواند مغتنم باشد.

«پنج اقلیم حضور» با مطرح کردن شاعرانگی ایرانیان و توصیف نویی که از آن به دست می‌دهد مجالی برای طرح مساله‌های متفاوت و اندیشیدن از منظرهای مختلف پدید می‌آورد و از این جهت اثری است شایان توجه و تأمل.

پس از انتشار این کتاب بحثهایی درگرفته است درباره‌ی اینکه حضور مدام این شاعران در زندگی ما مثبت است یا منفی و خوب است یا بد؟ این دوحدی‌ها از کجا آمده است؟ قضایا جنبه‌های گوناگون دارند و نقادی یعنی ارزیابی منصفانه و عاری از حب و بغض و عشق و نفرت، فارغ از دلدادگی و کینه‌توزی. نفی این شاعرانگی نقادی آن نیست همان‌قدر که شیفتگی نسبت به آن نقادی‌اش نیست.

گناه عقب‌افتادگی‌های علمی و فکری و فرهنگی هم بر عهده شاعرانگی شاعران بزرگمان نیست. تمدن و فرهنگ و جامعه کُلیت‌هایی زنده و اندام‌وارند. در یک جامعه‌ی سالم رشد یک جنبه مانع رشد دیگر جنبه‌ها نیست و چه بسا همزاد رشد در دیگر زمینه‌ها هم باشد. اگر در وضعی تاریخی تعادل در جامعه‌ای بر هم خورد و جامعه از کنجکاوی و رشد در زمینه‌هایی بازماند به دنبال یک علت یا علت‌العلل نباید گشت. علت‌های مختلف در کار بوده است که همه را باید شناخت.

وجود این شاعران و حساسیت‌های شاعرانه ایشان، عالم ایرانیان را بزرگ کرده و همزاد سعه‌ی صدر و وسعت مشرب بوده و عرصه‌ی جولان تنگ‌نظری‌ها و نگرش‌های قالبی و قشری را کوچک کرده است.

به برکت وجود این میراث محترم ادبی است که در ایران جایی برای بدویت و توحش داعش و امثال داعش نیست. ذوق را نیز همچون خرد نباید دستِ کم گرفت. درک ذوق‌ورزانه و خردمندانه از دین در ایران پشتوانه‌ای به عظمت آن شاعرانگی و ذوق معنوی جاری و ساری در آن دارد. نفی ذوق معنوی، خردمندی نیست، بی‌ذوقی غیرخردمندانه است.

ادبیات ما سرشار است از ذوق معنوی و درک زیبایی‌شناسانه از دین و فهم مراتب نسبت‌های رنگارنگ آدمیان با خدا و نفی زهدفروشی و دنیادوستی پنهان پشت دین، آنقدر که هیچ نیازی نمی‌بینم شاهدی از شاعران مورد بحثمان بیاورم.

ارزیابی انتقادی یعنی مجال تفکر. یعنی به جای تکرار و تلقین، بازخوانی و تحلیل کردن. شاعرانگی منافاتی با خردمندی ندارد. منافاتی با نقادی ندارد. بی‌خردی اما به افراط می‌انجامد در شاعرانگی یا در ستیز با شاعرانگی. افراط نقطه‌ای است که در آن بی‌ذوقی و بی‌خردی به هم می‌رسند.

دکتر داریوش شایگان، فیلسوف و اندیشمند معاصر ایرانی و مؤلف «پنج اقلیم حضور» در پایان این نشست درباره‌ی چگونگی شکل‌گیری و نگارش این اثر گفت: پیش از هر چیز، باید صمیمانه اعتراف کنم که در زمینه‌ی ادبیات ایران، خود را خبره و متخصص نمی‌دانم. این کتاب که نخستین بار در سال ۱۹۸۳ به صورت مقاله‌ای به زبان فرانسه در مجله «اتود فیلوزوفیک» به رشته تحریر درآمد، به هیچ وجه ادعای آن را ندارد که مطالب بکری در این زمینه طرح کرده باشد. شالوده‌ی این مقالات، براساس زاویه‌ی دید من، نسبت به خصلت شاعرانگی ایرانیان پی‌ریزی شده است؛ بر محور این پرسش که ارج و منزلت ایرانیان در قبال بزرگان ادبشان حاصل چه برداشتی است؟
وی افزود: «از میان صدها شاعری که تاریخ ادبیات ایران به خود دیده است، ایرانیان تنها پنج شاعر (یا به عقیده برخی شش شاعر) را در مقام نمونه‌های اعلای بینش شاعرانه خویش برگزیده‌اند. جایگاه ممتاز این شاعران در تفکر ایرانی، صرفا ثمره‌ی صفات استثنایی آنان نیست بلکه این پنج شاعر، هر یک به تناسب نبوغ خاص خود، نماینده‌ی تبلور یک جریان بزرگ تبارشناسی فکری هستند که سبک و سیاق و شیوه‌ای منحصر به فرد را در بازتاب نحوه‌ی ویژه جهان‌شناسی خود در پیش می‌گیرند.


داریوش شایگان ، زاده 1314 هجری شمسی از پدری ایرانی و مادری اهل گرجستان ، فیلسوف و اندیشمند معاصر ایرانی است . بیشتر آثار وی در حوزه ی فلسفه ی تطبیقی و به زبان فرانسه است. برخی از این آثار عبارتند از : افسون زدگی جدید، هویت چهل تکه و تفکر سیار، ترجمه ی فاطمه ولیانی ، آئین هندو و عرفان اسلامی ، ترجمه ی جمشید ارجمند ، در جستجوی فضاهای گمشده (مجموعه مقالات) .

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه