کتاب
معرفی کتاب «تحفة الغرائب»
- كتاب
- نمایش از سه شنبه, 11 آذر 1393 04:47
- دکتر محمدرضا توکلى صابرى
- بازدید: 8675
دکتر محمدرضا توکلى صابرى
تحفة الغرائب
نوشته محمدبن ایوب الحاسب طبرى (عالم و دانشمند قرن پنجم هجری)
۵٠٨ صفحه، ١۶٠٠٠ تومان
تصحیح جلال متینى
کتابخانه موزه و مرکز اسناد مجلس شوراى اسلامى ١٣٩١
تحفه الغرائب کتابى است که در قرن پنجم هجرى نوشته شده است. تاریخ تالیف آن در منابع مختلف بین سال ٣۵۴ تا ۵١٣ هجرى قمرى آمده است، اما مصحح کتاب آن را در حدود سال ۴٨۵ مى داند. ویراستار در ابتداى کتاب شرح مفصلى در مورد نسخه هاى مختلف کتاب و شیوه نگارش و زبان کتاب مى دهد. این کتاب از روى پنج نسخه مختلف تصحیح شده است و تفاوتهاى هریک از نسخه ها در پایان کتاب به طور کامل آمده است. علاوه بر آن ویراستار یک نمایه لغات و ترکیبات، یک نمایه نام داروها، کانیها، گیاهان، خوردنیها، آشامیدنیها، یک نمایه نام اشخاص، یک نمایه نام کتابها، یک نمایه نام جایها، و یک نمایه جانوران تهیه دیده است و در انتهاى کتاب افزوده است که استفاده از این مرجع مهم را مفیدتر ساخته است. چاپ و صحافى کتاب نیز بسیار خوب انجام شده است.
طبرى (ابوجعفر محمّد بن ایّوب الحاسب طبرى) یک دانشورز به معناى امروزى بوده است. تا آنجا که مى دانیم ده رساله و کتاب در زمینه حساب، هندسه، نجوم، اسطرلاب، و ستاره شناسى نوشته است. این نکته قابل توجهى است چون در عهد او کسى که فهم این علوم را داشته است، حتما به فلسفه، کلام، و ادبیات هم مى پرداخته است، در حالى که او چنین نکرده است. قرن چهارم و پنجم قرن شکوفایى علوم اوایل، یعنى علوم طبیعی و تجربی است.
طبرى در این کتاب که درباره شگفتى هاى جهان است راههاى عملى حل مشکلات علمى و طبیعى و کارهایى را ارایه مى دهد که همگى تجربى و با استفاده از روشها و پدیده هاى و فیزیکى و طبیعى است. هیچ گاه براى تقویت استدلالهایش استناد به موجودات فراطبیعى و یا استناد به مرجع (reference to the authority) نمى کند. حتى به بزرگان هم عصر و یا پیش از خود.
کتاب او یک دایرةالمعارف علمى زمان خودش است. این اطلاعات بهترین اطلاعات و علمى ترین نوع اطلاعات تا آن موقع بوده است، البته امروزه بعضى از روش ها براى ما که حاصل هزار سال فعالیت دانشورزان سراسر جهان را در دسترس داریم ممکن است کودکانه و غیر علمى به نظر آید. این موضوع از اهمیت کار او نمى کاهد، چون دیدگاههاى خردگرانه افرادى مثل او بوده است که در طى هزار سال گذشته سبب حرکت علمى و افزایش اطلاعات و تصحیح اطلاعات پیشین در جهان شده است.
بعضى از مطالب و روش هاى کتاب امروز هم قابل تکرار و معتبر است و بعضى دیگر نه. مهم نیست که بعضى از اطلاعات غلط است و برخى از این روشها عملى نیست و یا نویسنده خود انجام نداده و از کتب دیگر و یا از زبان دیگران نقل کرده است، مهم دیدگاه او و نیز نوع سرگرمى ها و تفریحات، علائق، سطح دانش و سطح علوم گوناگون در جامعه آن موقع است.
در این کتاب همه پدیده هاى طبیعى همه علت مادى دارند و طبرى هیچ علت فراطبیعى و یا ماوراء طبیعى براى آنها قایل نیست. هیچ موضوع متافیزیکى دیده نمى شود و او بر اساس قوانین طبیعى به مسایل مى نگرد. توجیهات و توضیحات علمى او اولین کوشش هاى ایرانیان پس از تسلط اسلام براى شناخت طبیعت و توضیح قوانین طبیعى است. توضیح علمى بعضى از موضوعات و مسایل کتاب قرنها بعد ارائه مى شود.
اگر این دانشها به همان شتاب پیشرفت مى کرد و روند پیشرفت و سنت و نگرش مردانى همچون ابوریحان و رازى و خیام و ناصرخسرو همچنان ادامه داشت، شاید ایران و یا بعضى از کشورهاى اسلامى دویست سال زودتر از آمریکایى ها فضانورد خود را به ماه فرستاده بودند. اما وقتى امام محمد غزالى با نوشتن تهافة الفلاسفه، تیشه به ریشه علوم عقلى و فلسفى زد مسیر پیشرفت علمى به بیراهه افتاد. در حدود پانصد سده پس از طبرى، ملا محمد باقر مجلسى با نوشته هاى خود همه علوم طبیعى و فیزیکى را که به آنها علوم اوایل مى گفتند در متون دینى گنجاند و به پایه هاى عقلانى آنها را زد و آنها را بر مبناى روایى گذاشت. مقایسه دیدگاه طبرى و مجلسى نشانه پسرفت جنبش علمى پس از طبرى در ایران است و نشان مى دهد که طبرى چقدر جلوتر از غزالى و مجلسى بوده است.
این کتاب نه تنها از نظر نثر پارسى علمى بلکه از نظر دانشهاى زمان او اثر بى نظیرى است. کتاب در سى و چهار فصل است و براى جامعه باسواد و فاضل آن دوران نوشته شده است و همچنان که از نام آن پیداست (گزیده شگفتى ها) مى خواهد خواننده را از شگفتیهاى زمان خودش آگاه سازد. چه شگفتى هاى علمى و طبیعى، و چه شگفتى هاى جغرافیایى. کتاب حاوى روشهاى عملى و نظرى در مورد مسایل طبیعى و فیزیکى است. در ابتداى کتاب طبرى مى نویسد: «این کتاب فراهم آورده (اى است) از سخنان حکما و فیلسوفان و سیاحان جهانگرد و روندگان، در بیان تحف و غرایب و لطف و عجایب و علمهاى غریب و خواص عجیب که دهاه و زیرکان دیده اند و دانسته و آزموده، و آنچه نقل بدیشان رسیده است ذکر کرده».
ما در این جا عنوان هر فصل کتاب و نکات جالبى از آن فصل را که هنوز هم معتبر است و یا از نظر علمى با دانش زمان ما قابل توضیح است و یا دقت او را نشان مىدهد، و یا از نظر جامعه شناسى ایران عصر او جالب است، به طور خلاصه در زیر مى آوریم.
در فصل اول با عنوان «در آفرینش حیوانات مختلف» جانداران را در سه گروه پستانداران، تخم گذاران، و پرندگان قرار مى دهد، و خوراک جانوران را به سه نوع گوشت، گیاه و دانه تقسیم مى کند.
فصل دوم با عنوان «در خواص چیزهاى مختلف» طولانىترین فصل کتاب است. در این فصل خواص سنگها و کانىهاى مختلف، گوهرها، و بعضى اندامهاى گیاهى و جانورى و روغن ها و خواص پزشکى آنها را شرح مى دهد که البته بسیارى از این خواص پس از هزار سال کوشش علمى انسانها اعتبار خود را از دست داده است، ولى مهم نگرش طبیعى به این مسایل است و نه نگرش ماوراء طبیعى.
فصل سوم «در خواص چیزها که ازآواز خیزد». در این فصل مسایل مربوط به صوت، صدا و آواز و شیوه هاى استفاده عملى از آن را براى دفع جانوران مورد بحث قرار مى دهد. از جمله این که اگر تذروان به یکباره صدا کنند، علامت زلزله است.
در فصل چهارم با عنوان «در خاصیت آن چیزها که از دیدار خیزد» موضوعات مربوط به بینایى شرح داده شده و کاربرد عملى آنها براى دفع جانوران توضیح داده مى شود.
در فصل پنجم با عنوان «در خواص چیزها که از بوى ها خیزد» اثر بوىهاى مختلف را روى دفع جانوران و یا خنثى کردن بوى هاى مختلف و یا خواص آنها را توضیح مى دهد.
فصل ششم «در خاصیت چیزها که از مزیدن خیزد» به استفاده از حس چشایى و مواد خوراکى براى درمان بعضى بیمارى ها مى پردازد.
عنوان فصل هفتم «در بر آمیختن مدادها و نبشته هاى ظریف و نیکو نمودن» است. در این فصل شیوه هاى تهیه کردن جوهرها، مرکبها، مدادهاى سیاه و رنگین را توضیح مىدهد. علاوه بر آن جوهرهاى نامریى که پس از ظهور به رنگهاى مختف دیده مىشوند، جوهرى که وقتى بر آن بنویسند در شب مریى است و در روز نامریى است. نوشتن بر آب، و تهیه مرکبهاى رنگى و مدادهاى گوناگون، روشهاى پاک کردن رنگهاى گوناگون را شرح مى دهد که اصول آنها همان است که امروز به کار مى آید. طرز باز کردن نامه مهر و موم شده بدون آن که گیرنده آن بفهمد، و نیز نوشتن نامه هاى نامریى که بعدا مى توان آن ها را ظاهر کرد، و طرز پاک کردن متن نوشته شده شرح داده شده است. مطالب این فصل عملى تر و کاربردى تر است.
فصل هشتم «در پاک کردن رنگ ها و آلایش ها از جامه ها و فرش ها» است. در این فصل روش هاى لکه گیرى لباس از موادى مانند مرکب، جوهر، خون، روغن شرح داده شده است.
در فصل نهم «در حیله ها که دزدان را بشناسند و دزدیده پدید آرند» شیوه هاى پیداکردن دزدان وشناختن آنها را شرح مى دهد را که بر مبناى روشهاى روانشناسى و اثر انگشت است.
فصل دهم «در نمودن بازى ها و نیرنگ ها و شگفتى هاى لطیف و چابک» است. در این فصل شرح چند شعبده بازى مانند به حرکت درآوردن یک مرغک چوبى با خواندن ورد، و یا تبخیر آب در یک قدح و عدم تبخیر آن در قدح دیگر و یا به حرکت در آوردن یک تخم مرغ، و یا به حرکت در آوردن یک انگشتر، رویاندن فورى یک گیاه از زمین، و شعبده بازى هاى دیگر و نیز بعضى شوخى هاى عملى شرح داده شده است که نوع بعضى تفریحات مجلسى آن زمان را نشان مى دهد.
نکته قابل توجه این است که قدیمى ترین کتابى که در زبانهاى اروپایى در مورد شعبده بازى نوشته شده است به نام چکش ساحران توسط نویسنده آلمانى به نام هاینریخ کریمر در سال ١۴٨۶ نوشته شده است. با این حساب طبرى دست کم حدود چهارصد سال جلوتر از او بوده است. کتاب چکش ساحران پس از دوران معروف به قرون وسطى و پس از این که هزاران نفر به اتهام جادوگرى در زیر شکنجه و یا برآتش سوخته شدند و براى روشن کردن مردم از این موضوع نوشته شده است که کارى که ساحران و جادوگران مى کنند، کار خارق العاده اى نیست و هرکسى مى تواند بکند. و کار همه آنها کار ماوراء طبیعى و یا فراطبیعى نیست. کریمر بعضى او وسایل و روشهاى ساحران و جادوگران را شرح مى دهد. این کتاب منبعى براى شعبده بازان آینده بوده است. اما طبرى از دیدگاه دیگرى به آن نگاه مى کند. او براى تفریح و سرگرمى و روشنگرى و گاهى براى مزاح و یا کمک براى حل یک موضوع از شعبده بازى استفاده مى کند.
در فصل یازدهم «در حیله هاى گرفتن جانوران از هر گونه برى و بحرى» روش راندن بعضى از حیوانات مانند زنبور و مار و مگس و به تله انداختن پرندگان و گرفتن ماهیان و دامها را یاد مى دهد. او هم این نظریه شایع در زمان خودش را تکرار مى کند که اگر زبرجد را در جلوى چشم مار بگیرند، مار کور مى شود و مى توان آن را گرفت. ابوریحان که این کار را تجربه کرده است، مى گوید من این کار را کردم و مار کور نشد. این هم نوعى آزمایش علمى در زمان خودش بوده است!
عنوان فصل دوازدهم «در شناختن حیله که که مردم پرى دار را به کار آید» در مورد حیله هایى است که براى فریفتن مردم عوام و تظاهر به احضار جن و پرى است. در این فصل یکى از روشهاى حاضر کردن پرى را شرح مى دهد که عبارت است از ریختن مقدارى سنگ آهک در کوزه و سپس آب ریختن در آن کوزه و بستن در آن و خواندن اورادى و وانمود کردن به احضار پرى ها. در این حالت پس از مدتى سرو صدایى از کوزه بلند مى شود و سپس کوزه خرد مى شود و شخص مى گوید اکنون پریان گرد آمده اند. (سنگ آهک خام در اثر آب تجزیه شده و کربن دى اکساید آزاد مى شود که پس از انباشت کافى سبب ترکیدن کوزه مى شود).
در همین فصل طرز گرفتن و کشتن پریان را نیز مى دهد که به همین ترتیب یک روش شیمیایى است. یعنى در یک خانه تنها که همه مى دانند قطره اى آب در آنجا یافت نمى شود مى رود و با خود خون خشک را (که روش تهیه اش را نیز مى دهد) مى برد و در طشت آبى ادرار مى کند و خون خشک را در آن مى ریزد و با طشت پر خود به میان جمع مى رود و مى گوید که پریان را کشته است! راههاى نوشتن نامه اى که پاسخش همان موقع بر کاغذ نوشته مى شود و نیز دفع جادو و جنبل از شخص نیز شرح داده مى شود که آن هم بر پایه خوراندن موادى مانند شیر و مایه پنیر و خون سیاوشان (صمغى سرخ رنگ) و یک ماده استفراغ آور به شخص است که وى پس از خوردن این مواد لخته هاى سرخرنگ استفراغ مى کند و شخص فکر مى کند که طلسم و جادو از او دفع شده است. محتویات این فصل خرافاتى را که مردم عادى به آن اعتقاد داشتند و روش کنار آمدن با این خرافات را (که هم در راه خوب و هم در راه بد مى تواند به کار رود) شرح مى دهد. چنان که در صفحات آینده خواهیم دید متن کتاب نشان مى دهد که خودش به این مسایل اصلا اعتقادى نداشته است، و براى کمک به بیماران معتقد به جادو و جنبل به شرح آنها مى پردازد.
فصل سیزدهم با عنوان «در سنگ ها شکستن و رسن ها گسستن و آهن ها دریدن» است. باز هم چند شیوه شعبده بازى، مانند صداى یک سنگ را در آوردن، و پاره کرده طناب هاى قطور و گزیدن مار و خون آمدن از محل بدون آسیب شخص شرح داده شده است. این فصل و فصل بعدى کوتاهترین فصلهاى کتاب هستند.
فصل چهاردهم با عنوان «در افروختن آتش هاى لطیف و نمودن چیزها که تعلق به آتش دارد» بیشتر شعبده بازى با آتش است، مانند روشهاى تهیه آتش بدون استفاده از روغن (که در آن زمان روغن معمولى ترین روش ایجاد روشنایى بوده است) با استفاده از بورات و یا شراب، یا گوگرد و بورات و نیز طرز تهیه پارچه نسوز، هم چنین ایجاد آتش بر سر انگشتان و یا گذاشتن آتش بر زبان، بدون آن که انگشتان و زبان بسوزد، شرح داده شده است. در ضمن براى این که در یک خانه تاریک سقف اتاق پر از ستاره شود، روشى ارایه داده است که با پایه استفاده از کرم شب تاب است.
فصل پانزدهم آن با عنوان « در جستن فواید از خوردن شراب ها و مى زدگى ها» شرحى در مورد نحوه شراب خوردن فراوان بدون پیدا شدن عوارض بعدى مانند زود به خواب رفتن و روش دیر مست شدن و یا زود مست شدن را شرح مى دهد.
فصل شانزدهم در مورد «جستن آسایشها از خمار و مى زدگى ها» است. در این فصل روشهاى درمان با خمارى و رفع بوى شراب، یا بوى پیاز در دهان را شرح مى دهد.
فصل هفدهم «در دوستى ها نمودن و مهر در دلها افکندن» است. در این فصل به مواد و روشهایى مى پردازد که انجام آنها سبب دوستى افراد و جلب آنها و عاشق شدن آنها مى شود. فقط در این فصل است که از طلسمهایى سخن مى گوید که بر طالع شخص موثر است و سبب مهر در دل او مى شود. یعنى برخلاف روش هاى طبیعى که تا کنون ارایه داده است روشى فراطبیعى را توصیه مى کند. او شکلهایى را رسم مى کند که چند حرف یونانى در میان آنهاست. در همین فصل روش عاشق کردن دیگران و نیز روشى را توصیف مى کند تا اگر«ترا مراد به زنى باشد» انجام دهى تا «آن مراد که دارى برآرد».
در فصل هیجدهم با عنوان «درکارهاى مباشرت و قوتها» بهترین روشهاى همبسترى براى لذت بردن بیشتر را توضیح مى دهد. نیز مواد خوراکى و روشهاى افزایش نیروى جنسى و نیز کاهش نیروى جنسى را شرح مى دهد. روشهاى درمان اختلال نعوظ (erectile dysfunction) ، نابارورى و پیشگیرى از آبستنى و افزایش لذت مقاربت، و... به طور مشروح توضیح داده شده است. البته بعضى از این روشها زیان بخش و یا بى اثرند، ولى از اهمیت این روشها به عنوان اولین کوششهاى تجربى براى حل مسایل پزشکى نمى کاهد. در این فصل فقط به مردان نظر ندارد، بلکه یک روش براى افزایش لذت جنسى زنان نیز دارد.
در فصل نوزدهم با عنوان «در دانستن دوشیزه و حامله و چاره ایشان» در مورد یک روش خوراکى که «زنى که شوى رسیده را چون دوشیزه گردانند» توضیح داده شده است. البته یک روش دیگر غیر خوراکى براى وانمود کردن زن شوى کرده به این که دوشیزه است، اساسا همین روشى است که چینى ها از آن استفاده مى کنند و هم اکنون آن را به صورت یک کیت در بازار ایران به فروش مى رسد. روشهاى تشخیص آبستنى، تشخیص دوشیزه از زن، تشخیص دختر یا پسر بودن نوزاد آبستن، روشهاى تسریع در آبستنى و افزایش احتمال بارورى و نیز پیشگیرى از آبستنى در این فصل آمده است. هم در این فصل براى درمان اشتهاى جنسى بیش از حد در زنان چندین روش پیشنهاد شده است.
عنوان فصل بیستم «در نمودن بازیهاى چابک لطیف در مجلس ها و جایها» است. این فصل که یکى از جالبترین فصلهاى کتاب است و ما بعدا به طور مفصل به شرح آن خواهیم پرداخت به مسایل ریاضى، هندسى و جبرى، سرگرمى ها، و شعبده هاى ریاضى مى پردازد که در مجالس و محافل آن زمان به کار مى رفته است. این فصل سطح جدى ترین دانش بشرى یعنى ریاضیات کاربردى را در ایران نشان مى دهد.
فصل بیست و یکم با عنوان «در شناختن عجائب هاى دنیا» بعضى از موارد عجیبى را که در آن زمان شایع بوده است گزارش مى کند، مانند وجود یک چوب نسوز در کرمان، که گویا چوبى بوده است که حاوى اسانس ها وصمغ ها بوده و وقتى بر آتش مى گذاشتند، این اسانسها و صمغ ها تبخیرمى شده و چوب سالم مى مانده است. در این فصل جانوران عجیبى را توصیف مى کند که در قسمتهاى دیگر ایران و یا در کشورهاى دیگر زندگى مى کنند. بعضى از این جانوران افسانه اى هستند، مانند ققنوس که در شکل سمندر و کرکس و ققنس و داستان برخاستن آنها از آتش به شکلهاى مختلفى گفته شده است.
فصل بیست و دوم عنوان «در پیدا کردن عجائب البحر» را دارد و به شگفتى هاى دریایى مى پردازد. به نظر مى رسد که مطالب این فصل بر مبناى شنیده ها و خوانده هاى او است، چون در مورد مسایل عجیب و غریب و شگفتى هایى است که واقعیت ندارند.
در فصل بیست و سوم با عنوان «در پیدا کردن عجائب النهر» شگفتى هاى مربوط به رودخانه ها را ذکر مى کند. از ورقه بستن آب در رودى در آذربایجان و یا تمساح هاى نیل که وقتى به خشکى مىآیند پرندگان مواد کرمها و مواد غذایى میان دندانهاى آنها را مى خوردند و این تمساحها کارى به پرندگان ندارند.
در فصل بیست و چهارم «در پیدا کردن عجائب البر» به شگفتى هاى خشکى ها مى پردازد و در مورد درخت انجیر معابد و ریشه هاى هوایى و میوه آن گزارش مى دهد.
عنوان فصل بیست و پنجم «در پیدا کردن عجائب الجبل» است که در مورد شگفتى هاى کوهها است. از جمله مى گوید که در دهکده اسک رودى است که در کنارش بلورهاى شش وجهى و یا هشت وجهى تولید مى شود و آن را به نخ مى کنند چون زیباست. در زمان او ظاهرا کوه دماوند هنوز آتش فشان بوده است، چون مى نویسد: «نزدیک آن کوه (در اندلس) کوهى است همچون دماوند که به شب بر سر آن کوه آتش همى فروزد، افروخته و سوزان بیرون آورد» و در جاى دیگرى از همین فصل مى نویسد: «دیگر بر سر کوه دماوند چاهى عظیم است که از وى به رو دود همى آید و به شب آتش. و هر سنگى و چیزى که در آن چاه اندازند، فرو شود و ساعتى دیگر باز برآید و آن سو تر بیفتد و آن آتش را به حیله بگیرند و در صنعت هاى کیمیا به کار برند». که نکته مهمى از نظر شیمى زمین شناسى، و اقلیم شناسى است.
«در پیدا کردن عجائب البلد» عنوان فصل بیست و ششم است. در این فصل شرایط جغرافیایى، آب و هوا، وضعیت اجتماعى کشورهاى مختلف را گزارش مى کند که از نظر او عجیب بوده است. براى مثال، «دیگر در هندوستان شهرى است که هر غریب که اندر آن شهر رود تا در آنجا بود هیچ جماع نتواند کردن نه با نر و نه با ماده، تا از آن شهر بیرون نروند». و یا «دیگر ٠(اندر پارس) آتشگاهى است و در او آتش نهاده است که هیچ کس آن آتش نیفروزد و همیشه آن چنان افروخته است و گویند که آن آتش اردشیر بابکان بنهاده است».
فصل بیست و هفتم عنوان «در اصول شناختن طلسم هاى چابک و لطیف» را دارد. باید توجه داشت که واژه طلسم در این جا به معنى وسایل و دستگاههاى عجیب و غریب است. چنان که در این فصل به مکانیک عملى و فیزیک و توضیح اوزان و ساختن قفلهاى رمزى مى پردازد که فقط با یک کلمه رمزى باز مى شوند.
فصل بیست و هشتم «اندر پیدا کردن عطرها» است و روش هاى گوناگون تهیه عطرها و عود را توضیح مى دهد. نکته جالب این فصل آموزش روش تهیه حنا و زعفران مصنوعى (و یا تقلبى، بر حسب این که از چه زاویه اى به آن بنگریم)، دو ماده پرمصرف در آن زمان، با مواد مختلف است.
در فصل بیست و نهم که «اندر پیدا کردن رنگ ها وصفت ها نمودن» است. نیز روش تهیه شنگرف، لاجورد، زنگار، زرنیخ، و نیل را شرح مى دهد. که خود نوعى شیمى ساخت مواد طبیعى و معدنى است.
عنوان فصل سى ام « پیداکرن گیاهان معروف و روغن از هر نوعى »است که در آن طرز تهیه معجون هایى را براى رویاندن مو بر اندامهاى مورد نظر و نیز زدودن مو و یا سیاه کردن مو را شرح مى دهد.
فصل سى و یکم «اندر پیدا کردن حل طلق و زر و نقره و جواهر» است. طلق یک کانى است که از سیلیکات منیزیم آبدار تشکیل یافته است. نرم است و نمى سوزد و در مواد اسیدى حل مى شود. تا پیش از اختراع مواد پلاستیکى شفاف و مواد نسوز مصرف زیادى داشته است. او روش تهیه جیوه، طلا، مس، و نقره مصنوعى(یا تقلبى، برحسب این که از چه زاویه اى به آن بنگرید) از طلق را شرح مى دهد. این نوع شیمى در واقع کیمیاگرى پیش از شیمى مدرن است.
باب سى و دوم «اندر پیدا کردن خون و گوشت جانوران». مفصل ترین فصل کتاب است. این فصل در مورد استفاده از خون و اندامهاى جانوران براى مقاصد پزشکى مانند افزایش قدرت جنسى، تقویت حافظه، درمان شبکورى، زخمها، سوختگى ها، بواسیر ، و یا موارد روانپزشکى است، مانند افکندن محبت در دل دیگران و یا فرمانبردار کردن، و یا افزایش قدرت حافظه آنها.
فصل بعدى یعنى «اندر آب دادن تیغها و وصیتى چند» کوتاهترین فصل کتاب است. در این فصل روش آب دادن کارد و شمشیر و دیگر سلاحها و شیوه مهلک ساختن آنها را با مالیدن مواد عفونى مانند ادرار و خون بر آنها را شرح مى دهد. تهیه سوزنى که بر هر چیزى فرو مى رود از دیگر مطالبى است که در این فصل آمده است.
آخرین فصل کتاب را «اندر پیداکردن اصول کتاب» تشکیل مى دهد. شاید بتوان گفت که این مهمترین فصل کتاب باشد. چون درجه رشد علمى و فلسفه علمى زمان خود را باز گو مى کند. این فصل را چنین شروع مى کند «بیشتر مردمان بر آنند که ایشان به خاصیتى که اندر این کتاب است نگروند، از بهر آن که ندانند، و چون بشنوند عجب دارند. و بعضى آنانند که ایشان خرد انگارند و گویند: این اصلى ندارد. و بعضى آنانند که چون تجربه کنند نادانسته و نا آموخته باشند و آلتها نا آزموده ایشان را صورت نبندد و از آن آفتها و علتها که بدان دارو رسیده باشد آگاهى ندارند و اندر آن معنى تفکر نکنند». این نکته مهمى است که حتى امروزه در مورد هر کتاب کاربردى علمى و هر آزمایشگر بى تجربه صادق است. نیز مى گوید اگر به روشهاى این کتاب عمل کردى درست در نیامد، ممکن است وسایل و روشهاى تو درست نباشد، بنابراین اشکال کار از تو است. «اگر چیزى کرده باشند دانایان، و تو بکنى، چنان نبود، یا آفت بدان رسیده باشد، یا تو نتوانى کردن، زیرا که از چیزى به چیزى برى، لابد آن خاصیت ندهد، آن را گنه بر خویشتن نه تا پیوسته جویان باشى».
• مقدمه (مقدمه شامل: دربارهٔ کتاب تحفة الغرائب و مولف آن و دربارهٔ اسلوب نگارش تحفه الغرائب)
• در آفرینش حیوانات مختلف
• در خواص چیزهای مختلف
• در خواص چیزها که از آواز خیزد
• در خاصیت آن چیزها که از دیدار خیزد
• در خواص چیزها که از بویها خیزد
• در خاصیت چیزها که از مزیدن خیزد
• در برآمیختن مدادها و نبشته های ظریف و نیکو نمودن
• در پاک کردن رنگها و آلایشها از جامه ها و فرشها
• در حیله ها که دزدان را بشناسند و دزدیده پدید آرند
• در نمودن بازیها و نیرنگها و شگفتیهای لطیف و چابک
• در حیله های گرفتن جانوران از هر گونه بری و بحری
• در شناختن حیله ها که مردم پری دار را به کار آید
• در سنگها شکستن و رسنها گسستن و آهنها دریدن
• در افروختن آتشهای لطیف و نمودن چیزها که تعلق به آتش دارد
• در جستن فواید از خوردن شرابها و می زدگیها
• در جستن آسایشها از خمار و می زدگیها
• در دوستیها نمودن و مهر در دلها افگندن
• در کارهای مباشرت و قوتها
• در دانستن دوشیزه و حامله و چاره ایشان
• در نمودن بازیهای چابک لطیف در مجلسها و جایها
• در شناختن عجایبهای دنیا
• در پیدا کردن عجائب البحر
• در پیدا کردن عجائب النهر
• در پیدا کردن عجائب البر
• در پیدا کردن عجائب الجبل
• در پیدا کردن عجائب البلد
• در اصول شناختن طلسمهی چابک و لطیف
• اندر پیدا کردن عطرها
• اندر پیدا کردن رنگها و صفتها نمودن
• پیدا کردن گیاهان معروف و روغن از هر نوعی
• اندر پیدا کردن حلق طلق و زر و نقره و جواهر
• اندر پیدا کردن خون و گوشت جانوران
• اندر آب دادن تیغها و وصیتی چند
• اندر پیدا کردن اصول کتاب
• نسخه بدلها
کتاب دارای نمایه کاملی از لغات و ترکیبات، نام داروها، کانیها، گیاهان، خوردنیها و آشامیدنیها، نام اشخاص، نام کتابها و نام جانوران است.
پایان بخش کتاب نیز کتابنامه آن است.
نکته مهم دیگر این است که چون خودش شیوه هاى شعبده بازى فیزیکى و روانى را مى شناسد و در کتاب به شرح و توضیح آنها پرداخته است، تمام مدعیان دروغین پیامبرى، و امامت، و افرادى را که ادعاى کرامت مى کردند و کارهاى خارق العاده و حیرت آور مى کردند، نفى کرده و مى گوید که هرکسى مى تواند این ترفندها را یاد بگیرد و آنها، بر خلاف ادعاى خودشان و یا پیروانشان، هیچ نیروى فراطبیعى و یا ماوراء طبیعى ندارند. از بوخالد کابلى که جانوران را در کنترل داشت، وعراف یمامه که چیزها را غیب مى کرد، و عبدوس بابلى که تصویر شخص غایبى را در پیش مى گذاشت و هر ضربه که به آن مى زد بر آن شخص که در فاصله اى دور از او بر اثر مى کرد و عبدالله بن هلال معروف به ساحر که معجزات حضرت عیسى را تکرار مى کرد، مسیلمه کذاب که ادعاى پیامبرى داشت، بوراهب که جانوران را رام مى کرد، و اشموئیل که افراد را افسون مى کرد، کارهاى همه آنها را با وسایل طبیعى مى داند. ابن سینا نیز در کتاب اشارت خود همین دیدگاه را دارد. در همین فصل شرحى در مورد خواندن اورادى و رنگین کردن آب به رنگهاى سرخ و سیاه و زرد و ترکاندن خود به خودى سنگ شرح مى دهد که درواقع با وسایل طبیعى است و گویا یک نوع شعبده بازى در زمان او بوده است. جملات پایانى کتاب چنین است: «و این خواص را هیچ پایان نیست، و جمله یاد کردن نتوان. اما این قدر کفایت بود که یاد کرده شد».
بررسى کتابهاى علمى از این دست از نظر زبان فارسى بسیار بیشتر از کتابهاى ادبى همزمانش اهمیت دارد. زیرا تجزیه و تحلیل ساختارى و دستورى کتابهاى علمى و به ویژه ریاضیات و یا نجوم و حتى طبیعیات و پزشکى که به موضوعات مشخص و دقیق اشاره دارند اطلاعات دقیقترى در مورد معنى واژهها و کارکرد آنها به دست مى دهند تا ادبیات که با ایهام واستعاره و تشبیه سرو کار دارد. معانى واژهها نیز دقیقتر فهمیده مىشود. مانند معنى و معادل دقیق بعضى از واژههاى به کار برده شده در فصل بیستم مانند، رفتن (کم کردن)، گردآوردن (جمع کردن)، عقد (تقاطع) زخم کردن (قطع کردن یک در هندسه)، تمامت (بقیه)، اصل اصل (حاصل ضرب)، بخشیدن (تقسیم کردن) افکندن (کنار گذاشتن)، فروریختن (رو کردن، آشکار کردن).
***
از تحفة الغرائب شش نسخه موجود است:
1- نسخه کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران به شماره 2/1354
2- نسخه کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران به شماره 4/2160
3- نسخه کتابخانه شرقی موزه بریتانیا به شماره Add.27261
4- نسخه کتابخانه مجلس سنای سابق شماره 17195
5- نسخه موسسه هاراسویتز
6- منتخبات تحفه الغرائب نسخه کتابخانه انستیتوی شرق شناسی تاشکند به شماره 2213
دیدگاهها
جز این نیست که دانش امروز گیتی بر پایه دانش نیاکان قرار داده شده است .
این کتابها همیشه گنجی گرانبهااست دستان آقای متینی را باید بوسید که گرد فراموشی را از این کتاب نفیس زدوده است. نظری کوتاه به ابواب کتاب نشان میدهد که روزگاری ما در همه ابواب دانش پژوهش داشته ایم و آزمونها کرده ایم بر عکس امروز که وارد کننده دانش هستیم!
این کتابها باید پایه فن آوری جدید گردد چرا که هیچیک از گفتارهای پیشینیان بی حکمت نیست.
با سپاس از دکتر صابری وسایت ایرانبوم
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا