کتاب
معرفی کتاب وقایعنگاری خلیجفارس
- كتاب
- نمایش از پنج شنبه, 31 تیر 1389 04:28
- بازدید: 5793
برگرفته از روزنامه اطلاعات
جان گوردون لاریمر
ترجمه عبدالمحمد آیتی
زیرنظر دکتر حسن حبیبی
ناشر: بنیاد ایرانشناسی
چاپ اول: 1388
313ص رحلی ـ قیمت؟
این کتاب جزء قابلتوجهی (395 صفحه) از کتاب مشهور لوریمر با نام و نشان زیر است:
John Gordon Lorimer (1914 -1870)
The Gazetter of the Persian Gulf,
«وقایعنگاری خلیجفارس، بخش تاریخ ایران» براساس آنچه ناشر انگلیسی آن نوشته است، شامل دو بخش است: بخش نخست دربر گیرندة «تاریخ خلیجفارس و سرزمینها و بلاد اطراف آن» و بخش دوم «معجم جغرافیایی منطقه» است.
انتشار بخش دوم در سال 1908 صورت گرفته، درحالی که بخش اول شش سال بعد یعنی در سال 1914 منتشر شده است. مؤلف کتاب پیش از آنکه مقدمه و فهرست کتاب را بنویسد، در سال 1914 درگذشته و «لِ بردود» آنها را نوشته و بر کتاب افزوده است.
بخش اول کتاب شامل دو مبحث است: یکی تاریخ عمومی منطقة خلیجفارس و منطقة عمان و ولایات عربی در ساحل غربی خلیجفارس و بخش مرکزی جزیرةالعرب و عراق و عثمانی، که در واقع بخش عربی کتاب است و مبحث دوم شامل سه فصل خوزستان، تاریخ خلیجفارس و جزایر آن و تاریخ مکران است، که باید بخش ایرانی کتاب خوانده شود. تمامی کتاب (در هفت جلد) با عنوان و مشخصات زیر:
«دلیل الخلیج تألیف: ج.ج. لوریمر، طبعة جدیدة و منقحة اعدها قسم الترجمة بمکتب صاحب السمو أمیر دولة قطر 1908»
توسط گروهی از مترجمان در قطر به زبان عربی، البته با دخل و تصرف در برخی نامها و برخی حذفها، ترجمه شده است. آنچه اکنون در برابر خواننده است، ترجمه جزئی از قسمت تاریخی کتاب مشتمل بر 627 صفحه است که مربوط به ایران میشود و مشخصات آن در متنهای انگلیسی و عربی به شرحی است که گذشت.
این متن را جناب استاد عبدالمحمد آیتی ـ عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی ـ از نسخة عربی ترجمه کردهاند و چون ترجمه عربی دارای افتادگیهای خواسته یا ناخواسته است، با مقابله با اصل انگلیسی، افتادگیهای این جزء را که در حدود 28 مورد میشد، از متن انگلیسی ترجمه و به ترجمه استاد آیتی افزوده شده است.
اصل کتاب و به تبع آن ترجمة عربی بدون فصلبندی و عنوانبندی منسجم است. برای برقراری ارتباط منطقی و در عین حال مجزا کردن مباحث از یکدیگر تا آنجا که ممکن بوده و به متن کتاب به هیچ وجه لطمهای وارد نمیکرده، متن فارسی عنوانبندی شده و فهرست تفصیلی آن در ابتدای کتاب آمده است.
کتاب حاضر نوع کامل وقایعنگاری در یک دورة طولانی است. اینگونه وقایعنگاری ارتباط مطالب مربوط به یک موضوع را برقرار نمیکند و برای اشراف کامل بر سرنوشت واقعه باید به بخشهای دیگری که لزوماً در پی هم نیستند، مراجعه کرد. در عین حال برای خوانندة محققِ دقیق این فایدة اساسی را دارد که دریابد آیا به تمامی واقعه در بحث مربوط پرداخته شده است و یا گزینشی عمل شده و تمامی واقعیت بیان نشده است. دانشجویان تاریخ، جامعهشناسی و علوم سیاسی و مدیریتی در وقایعنگاری این کتاب از دیدگاه جستجوی حقیقت، دستمایههایی را دارند؛ اما نمیتوانند بدون خواندن متن کامل آن از هریک از موضوعاتی که در پی دریافت نظامیافته آن هستند، اطلاع کافی به دست آورند. اگر وقایعنگاری به گونهای روشمند مورد استفاده قرار نگیرد و براساس روشی که محقق با توجه به فرضیة تحقیق خود هیأت تألیفی خاصی را برمیگزیند آن وقایع را در کنار هم قرار ندهد، اطلاعات بهدست آمده به مرحلة توصیف و تحلل سامان یافته نخواهد رسید. دکتر حسن حبیبی به عنوان نمونه طرحی از یک تحقیقِ مستفاد از دادههای وقایعنگاری مطرح در این کتاب را در مقدمة خود پیشنهاد کرده است که به ویژه برای دانشجویانی که در پی تهیه پایاننامه هستند، شایان توجه است.
اولین هجوم بر سیادت بریتانیا در خلیج فارس با آمدن اولین مسّاح روسی، در 1895 م به جزیره هرموز پدید آمد؛ ولی این تهدید چندان بزرگ نبود مگر در 1899م هنگامی که فرانسویان پایگاهی دریایی در عمان به دست آوردند.
هجوم بیگانه به سبب جنگ جنوب آفریقا، از 1899 تا 1902م ابعاد گستردهای یافت، مخصوصاً در مراحل اولیه که بعضی تصور میکردند نفوذ بریتانیا رو به ضعف نهاده است. در این برهه روسیه مهیا شده بود که پایگاه دریایی خود در خلیج فارس را تأسیس کند و یک خط آهن که از ایران بگذرد، تا دریا بکشد و نیز یک خط روسی برای دریانوردی روس و بازرگانی در منطقه خلیج فارس به وجود آورد. فرانسه هم میکوشید با افزون شدن نفوذش در عمان، به اهداف خود در خلیج فارس دست یابد. انکارناپذیر نیست که میان سیاست روسیه و فرانسه در خلیج فارس هماهنگی وجود داشت. نفوذ این بیگانگان با مانورهای دریایی از جانب روسیه و فرانسه به سبب افزایش حضور کنسولی روسیه در منطقه خلیج فارس همراه بود.
خروج تدریجی بریتانیاییها از جنوب آفریقا موجب تغییر سیاست و اندیشه برخی دول بیگانه شد. روسیه از خواستهای پرخطرش باز ایستاد و به حالتی بازگشت که پیش از این بحرانها داشت. او فقط فعالیت بازرگانی و تأسیسات کنسولی خود را پی میگرفت. در اواخر 1903م، تنشهای سیاسی در خلیج فارس که میان دولتهای اروپایی پدید آمده بود، به نهایت خود رسید.
بریتانیا به نیرومندی هجومهایی را که علیه او به کار افتاده بود، درهم شکسته بود حتی در زمانی که اوضاع سیاسی بینالملل به نفع دشمنان بریتانیا بود، همچنان به فعالیت خود ادامه میداد. بریتانیا توانست موانع ضدروسیه که آنها را در ایران تهدید میکرد، ایجاد کند؛ اما دسیسههای فرانسه در عمان را با اقدامی کوبنده در مسقط خنثی کرد. وقتی قضیه پرچم فرانسه در عمان، حتی قبل از رأی دادگاه لاهه که بعدها منجر به صدور رأی به نفع بریتانیا گردید، اوج گرفت بریتانیاییها صلاح خود را در آن دانستند که خود را دور نگه دارند. در بحرین سلطه حکومت بریتانیایی با اقدامات قوی و موفق در برابر رعایای بیگانه همراه بود. تجارت در آنجا بیش از آنچه انتظارش میرفت، شکوفا شد. انگلیس کویت را مورد حمایت خود قرار داد تا به چنگ عثمانی نیفتد و از آن در جنگ با امیر نجدشمالی دفاع کرد و به طور موقت، تحتالحمایه انگلستان شد. در خوزستان روابط مستحکم انگلیس با شیخ خرمشهر موجب سیطره بر اراضی آنجا شده بود. انگلستان در طول ساحل ایرانی با وی روابط دوستانه برقرار کرد و برای حفظ مصالحشان در هنگام و مکران کوشید و با وجود اغتشاشات داخلی، انگلستان از رعایا و متصرفاتش کاملاً حمایت نمود. حکومتهای بریتانیایی و هندی به مطالعه وضع استراتژی پرداختند و نیروی دریایی خود را تجدید و تقویت کردند تا در مقابل حوادث بهتر بتوانند پایداری کنند. با لایروبی ساحل توانستند دست به مانورهایی بزنند که از مانورهای دول دیگر نیرومندتر بود. شمار نمایندگان سیاسی بریتانیا در خلیج فارس افزایش یافت. در همان وقت برای افزودن هیبت و احترام خود کوشیدند. کشتیهای بخار خدمات پستی و تلگرافات را برعهده گرفتند.
تجارت بریتانیا و هند به برکت روانه داشتن هیأتهای تجاری پیشرفت شایان کرد و نیز تحقیقات دقیقی در تاریخ و جغرافیا، در منطقه خلیج فارس، صورت گرفت. در این ایام تمیز سیاست حکومت هند از حکومت پادشاهی دشوار است. حکومت بریتانیا با حکومت هند سخت مرتبط است. شکی نیست که تغییر در موقعیت حکومتهای اروپا و غیر آن از عوامل مهم بود جز اینکه اگر بریتانیا در خلال این بحرانها سیاستی ساکن و جامد را در پیش میگرفت، این تغییرات سبب وارد آمدن زیانهای بزرگ به مصالح او میشد.
در خلال حمله دفاعی که سالهای طولانی ادامه داشت، طبیعی بود که حکومت هند پیشنهاد دهد و حکومت بریتانیا به اجرا درآورد. مخصوصاً در فعالیتهای دیپلماسی که به نام پادشاه بریتانیا انجام میشد. البته در منطقه خلیج فارس کار به دست افسری بود از دفتر خدمات هند که با اموال و هزینه حکومت هند اداره میشد. آغاز عمل سیاسی لرد کرزون به عنوان نائبالسلطنه در هند این بود که بر مصالح فرانسویان در عمان ضربت سختی وارد آورد. حرکت و گردش او در این منطقه، در اواخر 1903م، اعلام پایان یافتن این سالهای پرآشوب بود. در نوامبر 1905م که هند را ترک گفت، به این مبارزهای که دولتش در آن نقش به سزایی بازی کرده بود، به چشم رضایت مینگریست.
این کتاب افزون بر مقدمه، خاتمه و پیوستها، حاوی یازده بخش یا بهره با عناوین فرعی فراوان است که رویدادهای سالیان 1507 تا 1876 ق را دربر میگیرد و مطالبی از این دست را میتوان در آن دریافت: تاریخ خلیج فارس از آغاز آمدن پرتغالیها تا تأسیس شرکت هندشرقی، از آغاز تشکیل این کمپانی تا اخراج پرتغالیها از هرمز، از آن تاریخ تا نخستین جنگ انگلستان و هلند، از این جنگ تا جنگ بر سر مسأله افغانستان با ایران، انتقال مقر اصلی انگلیسیها در خلیج فارس از بندرعباس، امور و مصالح کلی بریتانیا و دیگر کشورها در خلیج فارس، تاریخ خلیج فارس در عصر ناپلئون در شـرق، از این تاریخ تا استقرار کامل امنیت بازرگانی در خلیج فارس، تأسیس ارتباط منظم با کشتی بخار و خدمات پستی و سپردن مسئولیت سیاسی آن به دولت هند و ... .