گردشگری
کنج عزلت مشاهیر در گورستان ظهیرالدوله
- گردشگری
- نمایش از چهارشنبه, 28 مهر 1389 13:47
- بازدید: 4863
برگرفته از همشهری آنلاین
سحر بیاتی
«خیابان دربند، چهارراه اول نه، چهارراه دوم که چراغی چشمک زن دارد ،پیچ سمت راست»؛ این نشانیای است که پیرمرد تاکسیران از خیابان ظهیرالدوله میدهد.
با همین آدرس میرسی به خیابان ظهیرالدوله اما برای یافتن گورستان ظهیرالدوله هم باید پرسوجو را از سر بگیری؛ نه از جوانهای محله که از پابه سنگذاشتهها و ساکنان قدیمی، تا با دست به بنبستی اشاره کنند و تو دری بسته را ببینی با سردری کهنه که سنگهای نصفهنیمه و شکستهاش خبر از هزارتوی خاطرات تاریخیاش میدهد؛ دری فلزی به رنگ طوسی با شیشههای کوچک و رنگی که پشت حفاظ این در دیده میشود. در بسته است. باید زنگ بزنی. «بیا تو ببینم چی میگی»؛ این صدای پیرزنی است که در این گورستان زندگی میکند. در را باز میکند و تو وارد میشوی. گورستان ظهیرالدوله محفل انس افراد بسیاری است که نام هر کدام تاریخی بلند پشت سر خود دارد؛ از ملکالشعرای بهار گرفته تا رهی معیری، همه هستند.
داخل میشوی. سمت راست در ورودی، پشت حفاظی از درختهای نارون و شمشادهایی خزانزده، حدود 100قبر وجود دارد. با کمی نگاه و مکث میشود حدس زد که آنجا مخصوص یک خاندان است چون هیچ اسمی غیر از افخمی یا افخمالدوله روی سنگ قبرها نوشته نشده است.
از آنجا که خارج میشوی کمی جلوتر، سمت چپ اتاقی هست با بافت قدیمی که پیرزن نگهبان گورستان آنجا زندگی میکند. چهرهاش تکیده و پر از چروک دوران سالخوردگی است. عینکی ته استکانی با چارچوب قهوهای رنگ به چشم و چادری گل گلی به سر دارد.
برای پیرزن بیشتر از بافت نوستالژیک و قدیمی گورستان و بیشتر از شاعر و موسیقیدان و نویسنده، اعتقادات مذهبیاش اهمیت دارد. شاید اصلا نداند ملکالشعرای بهار کیست، شاید هم بداند اما برایش اصلا مهم نباشد. او به خودش میبالد از اینکه توانسته 50سال در گورستان باشد و روزگار اموات فراموششده را ببیند.
این گورستان 120سالی قدمت دارد اما شاید برای ما که میراث هزارساله داریم و بیاعتنا از آنها میگذریم قدمت این گورستان چندان چشمگیر نباشد، اما در جایی چون بلغارستان، اطراف یک درختچه ماگنولیا را حصارکشی کرده، برایش بروشور طراحی میکنند و چون جاذبهای گردشگری به خورد توریستهایی میدهند که در وطن خودشان- در همین گلپایگان- انبوهی از این درختچهها یافت میشود. چطور میشود که ما برای تورهای میلیونی خارجی هزینه میکنیم تا خانه فلان ملکه که قدمتش از این گورستان هم کمتر است را به جای کاخ به خوردمان بدهند اما برای دیدن محفل انس شعرا، ادبا و هنرمندان در همین گوشه و کنار پایتخت هیچ انگیزهای نداریم؟
ظهیرالدوله و مجلس دوستان
میرزاعلیخان دولوی قاجار، ملقب به ظهیرالدوله، فرزند محمدناصرخان، وزیر دربار ناصرالدینشاه، در سال1281 در جمال آباد شیراز متولد شد، در 16سالگی دختر ناصرالدینشاه را به عقد خود درآورد و در سال1304 به سمت وزیر تشریفات خاصه منصوب شد.
روحالله خالقی، آهنگساز و ردیفدان شهیر موسیقی اصیل ایرانی، یکی دیگر از مشاهیری است که در این گورستان آرمیده. روی سنگ قبر او فقط اسم و تاریخ تولد و فوتش را نوشتهاند که در سال1286 متولد و در سال1344 فوت شده است. رهی معیری، شاعر و ترانهسرای معاصر اما، در فضایی متفاوت خفته است؛ گنبد سنگی فیروزهایرنگ با 4ستون که حصاری از شیشه هم به دور خود دارد.
شمالیترین نقطه گورستان و بهعبارتی بزرگترین فضای آنجا متعلق به شاعر و ادیب معاصر ایران است. گور ملکالشعرای بهار که کتاب سهجلدی سبکشناسی و شعر دماوند او بیشتر از دیگر آثارش شهره شده در اتاقکی به طول و عرض 3متر قرار دارد. مزار ملکالشعرای بهار اما برای خودش جلوهای دارد؛ طاقی و ستونی که آن هم دیدنی است.
البته این بماند که غیر از گور بهار، خانه او نیز در خیابان بهار تهران که بازمانده خانه قدیمی و بزرگ خانواده اوست این روزها به فراموشی سپرده شده است. مرتضیخان محجوبی، نخستین نوازنده ایران که کوک پیانو را با دستگاههای موسیقی اصیل ایرانی مطابقت داد و نواخت، زیر سنگ قبر سادهای که فقط اسمش روی آن نوشته شده، آرمیده است. قبر دیگر، به فروغ فرخزاد، شاعر نوپرداز معاصر تعلق دارد؛ تنها گوری که بالای آن چراغی افروختهاند. فروغ سفارش این چراغ را در شعری که روی سنگ مزارش حک شده به دوستدارانش داده است. او از نهایت شب حرف میزند و چراغ طلب میکند از هر کس که به دیدارش برود.
گورستان ظهیرالدوله تو را یک قرن به عقب میبرد؛ یک دوره تاریخی نه چندان دور که در این مکان نفس میکشد. شاید بازسازی و محافظت از این گورستان میراث ازیادرفتهای را به یاد نسلهای بعدی بیاورد و مکان ارزشمندی باشد در فهرست بازدید گردشگران علاقهمند، اما اگر وضع به همین منوال باقی بماند شاید هم سالها بعد برجی و بارویی روی هزار خاطره بسازند و اصلا کسی نداند که در این مکان بخشی از تاریخ ایران خفته است. امروز این گورستان نه نامی دارد و نه نشانی. حتی دریغ از یک تابلوی راهنمایی که مسیر را نشان دهد. ستیز با تاریخ حتی اگر تاریخ ظلم و ستم باشد در نهایت به بیهویتی و تمایل به فرهنگ شرق و غرب منجر میشود و به جای خواندن اشعار ملکالشعرای بهار و رهی معیری، نسلهای بعدی را شیفته خواندن اشعار فلان شاعر غربی میکند و بس. باید در این وانفسای تهاجم فرهنگ غرب منتظر ماند و دید که مدیران فرهنگی برای پاسداری گوشهای از تاریخ، ادب و هنر چه سیاستی را به کار خواهند بست.
گورستانهای تاریخی شهر ری
ابنبابویه
ابنبابویه نخستین گورستان شهرری و دومین گورستان تهران است که بسیاری از مشاهیر ایران در آن دفن هستند. نام این گورستان برگرفته از نام محمدبنبابویه معروف به شیخ صدوق، یکی از فقها و دانشمندان شیعه است که آرامگاه او در آنجا واقع شدهاست.براساس گزارشها و مستندات تاریخی، پیش از زمان ناصرالدینشاه، گورستان ابنبابویه کشتزار و باغ بسیار وسیعی بوده است اما در پی کشف جسد سالم فردی در سردابی زیر آن باغ و به دست آمدن سنگی درون سرداب که آشکارا نشان میداد ه پیکر از آن شیخ صدوق است که بیش از ۸۰۰سال پیش از تاریخ کشف، درگذشته است، بیدرنگ بقعهای بر آن مزار احداث کردهاند. به اعتقاد برخی کارشناسان بنای نخستین گورستان ابنبابویه، به دوران ساسانی برمیگردد که بعدها در اثر سیل تخریب شده است. آرامگاه ابتدایی شیخ صدوق نیز در گذر زمان به خاطر حمله مغولان و جنگهای خوارزمشاهیان و تیموریان و همچنین بهعلت حوادث مختلف چندین مرتبه خراب و ویران میشود، بهگونهای که سرانجام - تا پیش از کشف - سالها زیر تودههای خاک پنهان میماند. پس از برپایی بقعه شیخ صدوق، افراد زیادی در اطراف آن به خاک سپرده شدند و مقبرههای بزرگ و باشکوهی هم اطراف آن احداث شد. از مشاهیر دفنشده در ابنبابویه میتوان به علیاکبر دهخدا، غلامرضا تختی، میرزاده عشقی، موذنزاده اردبیلی و... اشاره کرد.
باغ طوطی
باغ طوطی گورستانی است در کنار حرم شاهعبدالعظیم در شهرری، نـزدیک تهران. آرامـگاه ستارخـان، شیخ محمد خیابانی، ازغندی در این گورستان واقع شده است.
باغ طوطی در ضلع غربی حرم شاهعبدالعظیم قرار دارد که از یک سوی به حرم و از سوی دیگر به بازار شاه عبدالعظیم راه دارد و نیز در جدیدی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به آن اضافه شد که به محله مجاور باز میشود. با کمی جستوجو میتوان قبر ستارخان را که قبلا بهصورت برجستهای با سنگی بزرگ بین قبور مشخص بود و الان همردیف با دیگر قبور است پیدا کرد.سنگ قبرهای قدیمی و زیبای بسیاری نیز در این محوطه وجود دارند که خطاطیهای روی آنها چشم بینندگان را مینوازد.البته توصیه ما این است که برای زیارت اهل قبور در باغ طوطی ایام وسط هفته به این محل بروید؛ چراکه روزهای آخر هفته حرم حضرت عبدالعظیم بسیار شلوغ است و نمیتوانید به راحتی قبور قدیمی را بیابید.
گشتی در گوشه و کنار برخی از گورستانهای تهران
۲۲۰سال پیش تهران تبدیل به پایتخت شد و روز به روز بر جمعیت آن افزوده شد. گورستان از بخشهای مهم این شهر شد و در نزدیکی محل زندگی زندهها، رفتگان نیز خانهای ابدی یافتند.
زمانی میدان حسنآباد فعلی در منطقه12، بیرون شهر بود و به جای ایستگاه آتشنشانی کنونی، نخستین گورستان تهران جا خوش کرده بود.معروفترین چهره عهد قاجار که در این گورستان به خاک سپرده شد، پهلوان اکبر خراسانی بود که در سال۱۳۴۸ که خیابان را تعریض کردند، سنگ قبرش هویدا شد. آن زمان بنا بود در محل قبر به یاد پهلوان اثر نمادینی از کشتی پهلوانی و ورزش باستانی قرار دهند که این طرح عملی نشد و به دست فراموشی سپرده شد.
از باغ فردوس تا مسگرآباد
زمانی که تهران کوچک بود و اطراف آن برج و بارو کشیده شده بود، یک گورستان قدیمی در وسط شهر در محله باغ فردوس خیابان مولوی قرار داشت. هماکنون بقایای آن مثل آرامگاه سید اسماعیل از احترام خاصی برخوردار است و چندی نگذشت که محوطه این قبرستان پرشد و هیچ جای خالیای نماند.
در دوران پهلوی دوم، شهرداری تهران برای حل این مشکل گورستانی در شرق آماده کرد که به گورستان مسگرآباد معروف شد و برای نخستین بار اداره متوفیات مجهز به آمبولانس شروع به کار کرد و مسئله مرگ و گور تهرانی شکل امروزی بهخود گرفت.
این گورستان نیز تا پایان دهه۴۰ اشباع شد. گورستان مسگرآباد در محدوده فرهنگسرای خاوران فعلی قرار دارد.این گورستان با روستای مسگرآباد تفاوت دارد و با هم تفاوت مکانی دارند اگرچه ملکیت آن از اراضی مسگرآباد است. با گسترش روزافزون شهر و ازدیاد جمعیت، باید چارهای اساسی اندیشیده میشد که این چارهاندیشی به ساخت بهشت زهرای تهران انجامید.
استودان گبرها
استودان گبرها یا استخواندان گبرها، در شهرری و دامنه شمالی کوه بیبیشهربانو قرار دارد.
تاریخ احداث این دخمه ظاهرا به زمان ساسانیان و شاید جلوتر بازگردد. در این محل آنها اجساد مردگان خویش را طعمه حیوانات میساختند زیرا اعتقاد داشتند که دفن مرده در خاک، یا انداختن آن در آب رودخانه یا سوزاندن در آتش حرام است چون عناصر چهارگانه (آب، باد، آتش و خاک) را مقدس و آلودن آن را ناروا میدانستند. از همین رو استخوان مردگان را پس از جداشدن گوشت و
خشک شدن، در استودان که از سنگ یا آهک یا گل میساختند، قرار میدادند.
گورستان کاتولیک لهستانیها
گورستان کاتولیک لهستانیهای تهران، گورستانی در محله دولاب در جنوب شهر تهران است که آرامگاه۱۸۹۲ شهروند لهستانی در آن قرار دارد که همگی در سال۱۹۴۲ میلادی درگذشتهاند. از این تعداد، ۴۰۸ قبر متعلق به نظامیان لهستانی در جنگ جهانی دوم است.
بیشتر شهروندان لهستانی که در این گورستان دفن شدهاند، کسانی بودند که پس از آزادی از اردوگاههای کار اجباری استالین در سیبری و قزاقستان، از راه ایران به اروپا باز میگشتند. هیچیک از نظامیان مدفون در این گورستان در عملیات نظامی کشته نشدهاند. بسیاری از نظامیان و غیرنظامیان در طول اقامت در ایران جان باختند و همانجا به خاک سپرده شدند