دوشنبه, 03ام دی

شما اینجا هستید: رویه نخست یادگارهای فرهنگی و طبیعی زیست بوم تخریب شریان‌های حیات

زیست بوم

تخریب شریان‌های حیات

 

برگرفته از همشهری آنلاین

همزمان با روز جهانی حفاظت از رودخانه‌ها، 14مارس (23 اسفند) قرار بود صفحه‌ای از صفحات محیط‌ زیست به مطالبی در زمینه سدسازی و پیامدهای آن بر رودخانه‌ها و زیست‌بوم‌های دیگر اختصاص یابد اما حجم آگهی‌های پیش از عید مجالی برای انتشار صفحه مزبور باقی نگذاشت.

مقاله‌ای که از نظرتان می‌گذرد، بخشی از مطالب همان صفحه‌ای است که منتشر نشد. نقد و بررسی تبعات سدسازی، البته دنبال خواهد شد و صفحاتی به این مقوله اختصاص می‌یابد.

رودخانه‌ها نقش حیاتی‌ای در طبیعت به‌عهده دارند. وجود گیاهان، جانوران و جوامع انسانی، وابسته به سلامت آنهاست. در فصل‌های بارندگی، طغیان رودخانه در مسیر خود زمین‌های مجاور و تالاب‌ها را سیراب می‌کند و رسوبات آبرفتی را که حاوی املاح معدنی و آلی است برجای می‌گذارد.

پس از خاتمه فصل پر آبی، سطح رودخانه پایین می‌رود و زمین‌ها زهکشی شده و نوبت رشد سریع گیاهان و کشت زمین‌های کشاورزی فرامی‌رسد. این روند طبیعی، حیات گیاهان و جانوران را که انسان به آن وابسته است، به شیوه‌ای پویا حفظ می‌کند؛ بنابراین سلامت رودخانه‌ها در گرو عدم‌تجاوز بشر به این روند طبیعی است.

اغلب رودخانه‌ها در پایان مسیر خود به دریا می‌ریزند و رسوبگذاری در دلتای رودخانه به حاصلخیزی زمین‌های ساحلی و نیز به حفاظت آنها نسبت به پیشروی آب دریا منجر می‌شود.سدها که اغلب به‌منظور آبرسانی، تنظیم جریان آب رودخانه‌ها، تولید نیرو و کنترل سیلاب احداث می‌شوند به 2دسته تقسیم می‌شوند: سدهای کوچک (بند و آب بند) و سدهای بزرگ. امروزه حدود 800هزار سد در جهان موجود است که 45هزار در ردیف سدهای بزرگ قرار می‌گیرند؛ اینها سدهایی به ارتفاع بیش از 15متر یا حجم مخزن بالاتر از 3میلیون متر مکعب هستند.

عمر مفید سدهای بزرگ معمولا از 40سال تجاوز نمی‌کند و در بسیاری موارد حتی نصف این زمان است. ساخت سدهای بزرگ عمدتا بعد از جنگ جهانی دوم معمول شد.احداث سدهای بزرگ اکثرا توأم با وارد آوردن آسیب‌ها و خسارات جبران‌ناپذیری به سیستم اکولوژیک منطقه است که این به نوبه‌خود خسارات اقتصادی به همراه دارد؛ این شناخت پس از تجربه‌های تعداد کثیری از پروژه‌های سدهای بزرگ در دنیا به دست آمده است.

تأثیرات سدها بر دریاچه اورال

بین سال‌های 1300 تا 1360 به‌منظور بهره‌برداری کشاورزی از زمین‌های پهناور اطراف دریاچه اورال در شوروی سابق، سدها و بندهای متعددی ساخته شد تا آب مورد نیاز را برای زیرکشت بردن زمین‌های بایر فراهم آورد. در خاتمه این دوران، نتیجه‌گیری به‌دست‌آمده چنین بود که خسارات وارد شده به مناسبت این طرح وسیع سدسازی و آبرسانی، به‌مراتب بیش از هرگونه برداشت اقتصادی از آن بوده است. علت این امر فاجعه نمکزار شدن زمین‌های بایر اطراف دریاچه بود.

در اثر آب‌اندازی به این زمین‌ها، نمکی که در عمق زمین بود، از طریق نیروی مویینگی به سطح زمین منتقل شده و میزان نمک زمین را به حدی بالا برد که زمین‌های مورد بحث بلا‌استفاده شدند. به‌منظور چاره این مسئله، سیستم زهکشی زمین‌ها و انتقال نمک به دریاچه صورت گرفت که به نوبه‌خود باعث نابودی ماهی‌های دریاچه شد. سرانجام، بخش اعظمی از جمعیت شهرها و بنادر در منطقه ناچار به مهاجرت شدند و خسارات وارده ازجمله بیکاری، کاهش تجارت و توریسم و متروک‌شدن بنادربه وقوع پیوست.

سد تاربلا

سد تاربلا که در سال1350 در پاکستان احداث شد، دارای ارتفاع 148متر و ظرفیت مخزن 9میلیارد مترمکعب است. طبق برآورد رسوبگذاری سد، قرار است 20 میلیارد تن رسوب در مخزن آن جمع شود. این رسوبگذاری منجر به افزایش سطح مخزن به میزان 50درصد خواهد شد که در چنین شرایطی عمر مفید این سد به پایان می‌رسد.

مساحت زمین‌های حوزه رودخانه سند از محل سد تا دریا، قریب به یک میلیون هکتار است که 300هزار هکتار از آن بستر رودخانه و 700هزار هکتار باقی‌مانده، زمین‌های کشاورزی و جنگلی را تشکیل می‌دادند. زمین‌های جنگلی کمتر از 200هزار هکتار و 500هزار هکتار دیگر، زمین‌های کشاورزی بود. کلیه این زمین‌ها ازجمله زمین‌های جنگلی، تا قبل از آغاز بهره‌برداری از سد تاربلا در سال1350، به‌طور سالانه در دوران بارندگی‌های سیلابی پاییز، زیر آب می‌رفت و به هنگام عقب‌نشینی سیلاب در مهر ماه، کشت غله، دانه‌های روغنی، سبزیجات، میوه و حبوبات انجام می‌شد و تا اردیبهشت محصولات رشد کامل خود را می‌کردند.

در ماه‌های خرداد و تیر زمین درو می‌شد تا مجددا بین مرداد تا مهر در اثر سیلاب‌های پاییزی آبیاری شود. جنگل‌های منطقه، علاوه بر تأمین چوب و الوار و سوخت، چراگاه صدها هزار دام، گاو، گاومیش و بز بود. رودخانه، ماهی فراوان داشت و صید ماهی، خوراک ساکنین منطقه را تأمین می‌کرد. در دلتای رودخانه جنگل‌های آب شور به وسعت 250هزار هکتار وجود داشت و امکانات شغلی در حوزه رودخانه، مردم مناطق دوردست را نیز جلب می‌کرد.

پس از 38سال از تاریخ احداث سد تاربلا، شاهد از بین رفتن جنگل‌ها هستیم. جنگل‌های آب‌شور به 18هزار هکتار تقلیل یافته، ماهیگیری به 10درصد نسبت به گذشته کاهش یافته، دلفین سِندی تقریبا به کلی نابود شده، جانوران بومی مانند آهو و بسیاری از حیات وحش به کلی از صحنه پاک شده‌اند. در حال حاضر منطقه‌ای که هر ساله با طغیان سیلابی رودخانه سیراب می‌شد، 10ماه از سال کاملا خشک است و فرسایش بادی و آبی (هر وقت آبی در کار باشد) معضلی جدی شده است. حاصلخیزی زمین‌ها بسیار کاهش یافته و کشاورزی که زمانی به میزان 3نفر به هکتار، تأمین زندگی مردم را می‌کرد، چنان آسیب دیده که بیش از 1/5میلیون نفر مجبور به مهاجرت شده‌اند.

جزر و مد روزانه موجب پیشروی آب شور دریا تا 100کیلومتر به داخل مصب رودخانه شده است. این پدیده به شورشدن آب‌های زیرزمینی همجوار رودخانه و تبدیل زمین‌های کشاورزی سابق به زمین بایر و به‌دنبال آن منجر به کوچ اجباری ساکنین روستاها و مراتع منطقه شده است. بندرکتی که در سال1351 جمعیتی 25هزار نفری داشت به محلی غم‌انگیز با 5هزار سکنه تبدیل شده است. وضع دامداری و کشاورزی در مراتع منطقه به قدری وخیم شده که بیکاری، فقر، خشونت و مهاجرت به‌نحوی باورنکردنی بیداد می‌کند.

در اثر فقدان آب شیرین، شوری آب دریا در مناطق ساحلی بالا‌رفته و در پی آن بسیاری از موجودات دریایی مانند میگو، خرچنگ و انواع ماهی‌هایی که بخشی از زندگی خود را در آب‌های نیمه‌شور به سر می‌برند، به‌شدت کاهش یافته است. نکته دیگر این است که در اوایل قرن بیستم میلادی، هنگامی که جریان کامل آب رودخانه برقرار بود، در اثر رسوبگذاری، پیشروی خشکی در دریا به میزان 15متر در سال صورت می‌گرفت. کافی است بدانیم که در زمان حمله اسکندر مقدونی به سال 325 قبل از میلاد، خط ساحلی در نزدیکی تالهار بوده است و از آن زمان خشکی قریب به 50کیلومتر به داخل دریا پیشروی کرده است.

اما از وقتی که با احداث سد، آب رودخانه به دریا نمی‌رسد، روند معکوسی ایجاد شده که به مناسبت آن فرسایش ساحل دریا در اثر جزر و مد و از بین رفتن زمین‌های ساحلی به وضوح مشاهده می‌شود.این سرانجام دورانی است که 30هزار سال پیش آغاز شد؛ رودخانه‌ای پر عظمت چون سند به زنجیر اسارت بشر درآمد. این اسارت، جریان بلامانع رودخانه به دریا را چنان مهار کرد که خسارت جبران‌ناپذیری به بشریت وارد آورده است.

این ماجرا برای اکثر سدهای بزرگ تکرار می‌شود و اگرچه هنوز سدهای بزرگ ساخته می‌شوند ولی مراکز تأمین بودجه تأسیس سدهای بزرگ همگی سرمایه‌گذاری خود را در این زمینه به‌شدت کاهش داده‌اند. در سال1372 بانک جهانی، مبلغ 1/438میلیارد دلار وام برای احداث سدهای بزرگ تأمین کرد. در حالی که فقط 5سال بعد، یعنی در سال1377 این وام به 591میلیون دلار کاهش یافت. آمار بین‌المللی حاکی از آن است که تعداد سدهای بزرگ کمابیش تا سال1350 در حال افزایش بود اما از آن تاریخ تا‌کنون احداث این نوع سدها به کمتر از 40درصد رسیده است.

 

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه