زیست بوم
عوامل تهدید کننده حیات وحش ایران
- زيست بوم
- نمایش از دوشنبه, 18 مهر 1390 11:44
- بازدید: 8734
برگرفته از روزنامه اطلاعات
ایران کشوری وسیع با اقلیمهای بسیار متفاوت شامل کوههای بلند، دشتها، جنگلهای انبوه و بیابانهای خشک است. کشورمان دارای 162 گونه پستاندار و 502 گونه پرنده است که از لحاظ تنوع در نوع خود بی نظیر است.
قبل از جنگ جهانی دوم و قبل از روی کار آمدن رضاشاه، شکارهای بزرگی مانند شکارهای «ظل السلطان» در کشور انجام میگرفت که عموماً هیچ یک باعث نابودی زیستگاه یا انقراض گونهای نشد ولی با روی کار آمدن رضاشاه و پایان دوره خوانین، شکارگاههایی که سالها فقط یک نفر در آنها شکار میکرد به روی شکارچیان فراوان بومی باز شدند.
پس از جنگ جهانی دوم با ورود اتومبیلهای بیابانی مانند جیپ، دشتها و کوهپایهها و قسمتی از کوهستان زیر سیطره شکارچیان در آمد و آهو و گورخر به سرعت در کشور تقلیل یافت. بعد در دهه 50 موتور سیکلتهای پرقدرت هم به خدمت نابودی حیات وحش کشور درآمد که شاید هیچ چیز به اندازه آنان به جمعیت آهو، گورخر، جبیر و حتی یوزپلنگ آسیب نزده باشد.
رشد جمعیت و گسترش شهرها به سمت کانونهای زیستی ارزشمند و در سالهای اخیر گسترش پادگانهای نظامی از دیگر دلایل تهدید و تحدید حیات وحش و زیستگاهها به شمار میرود. مانند ساخت و ساز در خجیر و سرخه حصار در تهران و کلاه قاضی و شاهکوه اصفهان.
ورود دام با تعداد زیادی سگ گله در سالهای اخیر به برخی مناطق از دیگر دلایل کاهش حیات وحش ایران است. وضعیت سگهای گله در بسیاری از مناطق طوری است که فرصت آسایش و حتی محلی امن برای زایمان را از جانوران وحشی میگیرد. ضمن این که وجود دام باعث تخریب شدید پوشش گیاهی در زیستگاهها میشود. مانند خوش ییلاق و موته. نکته دیگر بوجود آمدن شکارچیان بی هدف و از بین رفتن روحیه مروت در شکارچیان است که به سمت هر جنبندهای در بیابان تیراندازی میکنند. در حال حاضر حدود یک میلیون اسلحه در کشور وجود دارد که نیمی از آنها غیرمجاز هستند.
جاده کشی بیرویه در زیستگاهها نیز باعث دسترسی راحت متخلفین به مناطق و اخلال در امر مهاجرتهای فصلی پستانداران وحشی و تخریب شدید اکوسیستم میشود. مانند جادهکشی در قمشلوی اصفهان. بهرهبرداری همه جانبه و بدون مطالعه از زیستگاهها عامل دیگر نابودی زیستگاههای حیات وحش به شمار میرود. برداشت آرتمیا از دریاچه ارومیه، برداشت بی رویه آب از تالابهای کشور و قاچاق چوب از جنگلهای شمال مثالهایی از این دست است. آلودگی زیستگاهها به خصوص زیستگاههای آبی مانند تالاب شادگان، رودخانه کارون و غیره عامل نابودی آبزیان و مرگ و میر پرندگان و دیگر جانوران وحشی است.
عوامل طبیعی نیز از دیگر دلایل آسیب به زیستگاهها و حیات وحش است. خشکسالیهای شدید مانند آن چه که در تالابهای گاو خونی، هامون، بختگان و غیره اتفاق افتاد، آسیب زیادی به اکوسیستمها وارد کرده است. طاعون نشخوارکنندگان کوچک نیز عامل کاهش شدید جمعیتی کل و بز در پارک کویر شده است. قاچاق گونههای مختلف جانوری به خصوص پرندگان شکاری و هوبره به شیخ نشینها عاملی برای کاهش گونهها محسوب میشود و تمامی آنها را در لیست قرمز انقراض قرار داده است.
توسعه ناپایدار صنعت و معدن بدون توجه به مسائل زیست محیطی نیز آسیب زیادی به اکو سیستم وارد کرده است. آلودگی آبها و معدن داری در مناطق مختلف باعث فرسایش شدید و تخریب زیستگاهها میشود. مانند معادن منطقه موته.
مهمترین عامل یعنی نبود عزم ملی برای حفاظت از حیات وحش که نتیجه نداشتن آموزش و آگاهی مردم است که شاید بیشترین آسیب را به حیات وحش کشور وارد کرده است. در حال حاضر 25 درصد پستانداران و 11 درصد پرندگان ایران در خطر انقراض هستند. شیر ایرانی و ببر مازندران منقرض شده و یوز پلنگ ایرانی، گورخر، خرس سیاه، درنای سیبری و بسیاری از پرندگان شکاری در معرض انقراض قرار دارند.
آگاهی عمومی، مجهز کردن سازمان محیط زیست، جلوگیری از ورود دام، تشویق اکوتوریسم بدون شکار، توزیع درآمد مناطق میان افراد محلی و جذب افراد علاقه مند به سازمان محیط زیست از نکات کلیدی است که میتواند حیات وحش ایران را نجات دهد. پرندگان شکاری با وجود جثه بزرگ و قدرت فوق العاده آنها بسیار آسیب پذیر هستند. به طوری که جمعیت آنها در 100 سال اخیر به شدت کاهش یافته و حتی برخی از گونهها در معرض انقراض هستند. در بعضی از کشورها انقراض بعضی از گونههای خاص گزارش شده که بسیار نگران کننده است. این نگرانی از آنجا بیشتر میشود که حتی کشورهایی که از لحاظ دانش و قدرت اقتصادی سرآمد هستند هم در این بین جا دارند. انسان صنعتی این عصر کمتر برای طبیعت و ارزشهای والای آن اهمیت قائل میشود. با پیشرفت روزافزون در همه زمینههای صنعت عرصه بر طبیعت تنگتر شده و دست پرقدرت کارخانهها و شهرکهای عظیم صنعتی بر گلوی طبیعت سنگینتر میشود.
میتوان عوامل تهدید زا را که بی شک انسان عامل اصلی است به دو قسمت تقسیم کرد:
دخالت مستقیم انسان
شامل شکار پرندهها برای تفریح یا برای مقاصد اقتصادی مانند تهیه تاکسی درمی، زنده گیری بیش از اندازه پرندهها جهت نگهداری و تربیت، نابود کردن پرندهها برای جلوگیری از آسیب آنها به دام در روستاها، استفاده غیر قانونی از طعمههای مسموم برای نابودی حیوانات درنده مثل سگ و گرگ. این عامل یکی از مهمترین عواملی است که آتش آن دامن پرندگان شکاری را نیز گرفته به ویژه خانواده کرکسها که از جمعیت آنها به شدت کاسته شده است.
دخالت غیرمستقیم انسان
این بخش شامل نابودی زیستگاهها، آلودگی محیط، استفاده غیر اصولی از سم DDT در کشاورزی، کاهش جمعیت پستانداران، پرندگان، خزندگان، آبزیان و در نتیجه کاهش غذا و سایر عوامل دیگر.
همان طور که میبینیم دامنه تهدید بسیار گسترده است و به همین دلیل اقدامهایی که در خصوص حفاظت از آنها باید صورت گیرد بسیار وسیع است. پس باید زودتر برنامهریزیهای ویژهای در این رابطه انجام شود چرا که با گذشت زمان دیگر فرصت جبران نخواهد بود. میتوان از تجربه کشورهای موفق در این رابطه مانند یونان، آمریکا یا اسپانیا استفاده کرد. این کشورها با انجام اقدامات اصولی توانستهاند بعضی از گونههای خاص که در معرض انقراض قرار داشتند را نجات دهند. امید است که کشور ما نیز سریعاً در این زمینه اقدامهای ویژهای را انجام دهد چرا که وضعیت پرندگان و دیگر حیوانات کشورمان چندان مطلوب نیست.