یادمان
نگاهی به خروج 35 اثر از ثبت ملی؛ آنها تاریخ ما را ویران کردند
- يادمان
- زیر مجموعه: ديدهبان یادگارهای فرهنگی و طبيعی ایران
- چهارشنبه, 16 شهریور 1390 18:15
- آخرین به روز رسانی در چهارشنبه, 16 شهریور 1390 18:15
- نمایش از چهارشنبه, 16 شهریور 1390 18:15
- بازدید: 2646
برگرفته از هنر نیوز: هنوز چند روزی از خبر تخریب خانه صداقت نگذشته، که بار دیگر اعلام خروج سه بنای تاریخی خانه پدری پروین اعتصامی، خانه «اتحادیه» در تهران و «سرای میخچی» در شهر رشت از فهرست آثار ملی ،با حکم دیوان عدالت اداری دل میراث دوستان را به لرزه در آورد.
به گزارش هنرنیوز،خرداد 89 مالك سرای دلگشای بازار، شكواییهای برای تغییر کاربری این بنا تنظیم كرد و دیوان عدالت اداری هم حكم به خروج این بنای قاجاری از فهرست ثبت آثار ملی داد.بعد از آن مالكان خانههای تاریخی همچون خانه پروین اعتصامی، خانه اتحادیه و... اقدام به نوشتن شكواییه مبنی برخروج خانههایشان از ثبت آثار ملی برای دیوان عدالت اداری كردند و سرانجام در آذرماه 89 با رای دیوان عدالت اداری 35 اثر از فهرست ثبت آثار ملی خارج شد.
در آن هنگام معاون حفظ، احيا و ثبت آثار تاريخی سازمان ميراث فرهنگی و گردشگری حذف بيش از 35 اثر تاريخی ثبتشده در فهرست آثار ملی را تهديدی جدی برای آثار فرهنگی دانست و تأكيد كرد: اين اقدام خلاف قانون است.
علويانصدر رويکرد جديد ديوان عدالت اداری را خلاف قانون دانسته و بيان كرده بود:« ديوان عدالت اداری به يک استفساريه شورای نگهبان که اين استفساريه پيش از قانون است، استناد کرده، ولی قانون بعد از آن وضع شده و لازمالاجراست. اکنون اختلاف ما با ديوان عدالت اداری بر سر همين موضوع است.»
وی رفع اين مشکل فقط در صورتی ممكن دانسته بود که موضوع اين استفساريه حل شود.
بعد از آن همه منتظر بودند تا سازمان میراث فرهنگی به عنوان متولی حمایت، حفظ و نجات بخشی آثار تاریخی اقدامی سازنده در این راستا انجام دهد و با تهیه پیشنویس یک لایحه و بررسی در هیأت دولت و در پی آن تصویب قانونی در مجلس به خواب مشوش آثار تاریخی ایران پایان دهد.
اما درست در تیرماه 90 و در پی تنشهای سیاسی بوجود آمده در سازمانمیراث فرهنگی و حکم انفصال از خدمت بقایی توسط دیوان عدالت اداری این سازمان در اقدامی متقابل رسماً اعلام کرد که دیگر ممانعتی برای اجرای احکام دیوان عدالت اداری در خروج آثار تاریخی از فهرست آثار ملی ندارد!
پس از این فراخوانی عمومی وسلب مسوولیت برای تخریب آثار تاریخی، هر روز اخباری از گوشه و کنار مبنی بر تخریب خانههای تاریخی به گوش رسید تا آنجا که در مرداد ماه علاوه بر خبر تخریب خانه صداقت خبری مبنی بر خروج سه بنای تاریخی خانه پدری پروین اعتصامی و خانه «اتحادیه» در تهران و «سرای میخچی» در شهر رشت از فهرست آثار ملی بار دیگر دوستدار تاریخ و میراث کشور را دچار دلهره کرد.
هر چند علویان صدر عنوان کرده بود سازمان در این زمینه، پیگیریهای کامل و لازم را انجام داده و در شورای نگهبان بهصورت مکتوب پیگیری شده و در مجلس و دولت نیز این پیگیریها در حال انجام است؛ اما در نهایت به این جمله بسنده کرده بود که متأسفانه هنوز پاسخی نگرفتهایم.
اما در این بین پرسشی مطرح میشود که سازمان میراث فرهنگی چقدر از کارشناسان خبره جهت توجیه دیوان عدالت اداری برای صدور حکم نهایی بهره گرفته است؟
آیا با نمایندگان مجلس و شورای نگهبان وارد شور جدی شده و مستندات قانونی را ارائه کرده است ؟ چقدر توانسته آنها را وادار سازد تا به این خانهها به چشم منافع و سرمایههای ملی نگاه کنند؟ و حتی با استناد به این نگاه، بودجه حمایتی جهت خرید این خانهها دریافت کند؟ مگر میشود سخن از منافع ملی باشد و نمایندگان مجلس، شورای نگهبان و قضات دیوان عدالت اداری پا پس بکشند و نخواهند اقدامی موءثر در این زمینه انجام دهند!
از طرفی سازمان تاکنون چقدر پای صحبت مالکان خصوصی نشسته و در راه فرهنگسازی آنها گام برداشته است؟
مگر نه اینکه طبق قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بخش چهارم ـ صيانت از هويت و فرهنگ اسلامی ـ ايرانی، فصل نهم ـ توسعه فرهنگی، ماده 114ـ دولت موظف است به منظور اهتمام ملی در شناسائی، حفاظت، پژوهش، مرمت، احياء، بهرهبرداری و معرفی ميراث فرهنگی كشور اقدام به تهيه و اجرای طرحهای مربوط به «حمايت از مالكين متصرفين قانونی و بهرهبرداران آثار تاريخي ـ فرهنگي و املاك واقع در حريم آنها » و «مديريت، ساماندهي، نظارت و حمايت از مالكين و دارندگان اموال فرهنگي ـ تاريخي منقول مجاز» کند.
مگر نه اینکه صندوق حفظ واحياء و بهرهبرداری از بناها و اماكن تاريخي ـ فرهنگي بهمنظور اعطای مجوز كاربری و بهرهبرداری مناسب از بناها و اماكن تاريخی قابل احياء با استفاده از سرمايهگذاری بخش خصوصی داخلی و خارجی، ایجاد شده است .
از سوی دیگر طبق ماده 14ـ آييننامه مديريت، ساماندهي، نظارت و حمايت از مالكان و دارندگان اموال فرهنگي- تاريخی منقول مجاز به مورخه 10/5/1384، سازمان ميراث فرهنگی و گردشگری خدمات كارشناسی، فنی و علمی لازم را برای حفاظت از آثار متعلق به اشخاص حقيقی يا حقوقی خصوصی ارايه خواهد كرد. و اقدامات مرمتی و حفاظتی كه به تشخيص سازمان ضروری تشخيص داده شود، به هزينه دولت انجام خواهد شد و از مالك مطالبه عوض نخواهد شد.
به راستی صندوق حفظ و احیاء با توجه به این قوانین چه گامهایی را در طول این مدت برای جذب مالکان خانههای به ثبت رسیده؛ برداشته است؟ چه تسهیلاتی را برای تغییر کاربری این خانهها در نظر گرفته است؟چندبار با مالکان این خانهها پای میز مذاکره نشسته و از امکانات و تسهیلات ویژه سخن گفته است؟
به راستی اگر سازمان میراث فرهنگی از مالکان این خانهها حمایت های لازم را جهت مرمت ، حفظ و احیاء انجام میداد و آنها را از چگونگی روند تغییر کاربری این بناها مطلع میکرد یا به جای کش و قوس با شهرداری هر دو این سازمانها سعی می کردند به نفع منافع ملی از این خانهها برای تأسیس موزههای خصوصی، خانههای صنایع دستی یا خانههای فرهنگی بهره بگیرند امروز شاهد تخریب هویت و تاریخ این مملکت آن هم با امضاء قانونی بودیم ؟
امروز مالکان خانههای تاریخی احساس میکنند حکایت خانههای آنها حکایت خانه خانم « هابیشان» است و هر لحظه امکان دارد دیوارهای این خانه بر سرشان خراب شود و آنها همچنان محکومند به جرم ثبت ملی این خانهها از هرگونه تغییر در آنها دوری کنند، در حالی که همسایگان آنها برجهایشان را به رخ شهر میکشند.
چقدر سعی شده با این مالکان جلساتی برگزار شود و آنها را ترغیب به تغییر کاربری کنند ؟ آیا اگر این مالکان بدانند این خانهها سرمایههای ملی کشور هستند حاضر به تخریب آنها میشوند؟ آیا اگر این مالکان بدانند که داشتن یک خانه تاریخی میتواند برای آنها سود اقتصادی به همراه داشته باشد و با تغییر کاربری این خانهها میتوانند سودی چند برابر را نصیب خود کنند، بازهم به دنبال رأی دیوان عدالت اداری میروند؟
به راستی سازمان میراث فرهنگی تاکنون چه اقداماتی در این زمینه انجام داده است؟ صرف تدوین یک سری قوانین بدون فراهم آوردن زمینههای اجرای آن چه سود و افتخاری را به دنبال خواهد داشت.
پیکر نحیف میراث فرهنگی ایران هر روز در معرض آماج تیرهایی از سوی ارگانهای مختلف از جمله متولیان سد، دیوان عدالت اداری، شهرداری و... قرار دارد اما در این میان سازمان میراث فرهنگی فقط وظیفه ثبت آثار را به عهده دارد و متولی حفظ ، احیاء و نجات بخشی آنها نیست؟! چرا هر زمان با هرکدام از این ارگانها صحبت میکنیم متوجه میشویم سازمان میراث فرهنگی همه راهها را برای این سازمان ها هموارکرده است ؟ شاید باید یکبار دیگر به این جمله سیدمحمد ایازی- معاون فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران – رجوع کنیم که گفته بود «اجازه تخریب به هیچ بنای تاریخی و ثبت شده در فهرست آثار ملی کشور داده نمیشود مگر آنکه سازمان میراث فرهنگی، مجوز این کار را بدهد؛ شهرداری به هیچ وجه نمیتواند چنین کاری را انجام دهد. بنابراین اگر در یک بنا تاریخی مرمت و یا تخریبی به خاطر نوسازی انجام میشود حتما با مجوز سازمان میراث فرهنگی است و شهرداری در آن دخالتی ندارد.»
ایازی در مورد خانه صداقت نیز توضیح داده بود: «آنچه در مورد خانه صداقت نیز صورت گرفته با مجوز و تایید سازمان میراث فرهنگی بوده است.»
مریم اطیابی