یادمان
پروژههای ناتمام هخامنشی در دست بررسی
- يادمان
- زیر مجموعه: ديدهبان یادگارهای فرهنگی و طبيعی ایران
- سه شنبه, 23 آذر 1400 11:37
- آخرین به روز رسانی در سه شنبه, 23 آذر 1400 11:37
- نمایش از سه شنبه, 23 آذر 1400 11:37
ایسنا / خبرنگار سمیه ایمانیان
"پـروژههـای نـاتمـام اواخر دوره هخامنشی" را «آوری باخنهایمر»، مدرس زبانشناسی خاور نزدیک مرکز تحقیقات جامعه و فرهنگی ایران باستان، غرب استرالیا در موزه ملی ایران در قالب نشستی تخصصی بررسی میکند.
به گزارش ایسنا، به اعتقاد "باخنهایمر"، ابنیه دوره پایانی امپراتوری هخامنشی باید در سه دیدگاه مورد توجه باشد: «هرگونه پژوهشی که هدف از آن بررسی باستانشناختی پروژههای پایانی هخامنشی است، باید پیش از هر چیز حاوی گزارشی از زمینههای طبیعی، محیطی و جغرافیایی سرزمینهایی باشد که این ابنیه در انها واقع شدهاند»، «باید تلاش شود که عناصر درشت – مکرو – در هر یک از ابنیه پیش از بررسیهای دقیق و ریز – مایکرو – مورد توجه قرار گیرند. به عنوان نمونه، ظاهر مجموعهها، معماری آنها، اندازه و شکل آنها، اندازه و شکل آنها و کاربرد آنها در فعالیتهای گوناگون یا مقطعی، باید ابتدائا بررسی و مورد مطالعه قرار گیرد.» همچنین «این سازهها باید با توجه به عناصر خرد – مایکرو – و بسیار کوچک انها بررسی شوند. عناصری همچون نگارهها و نقوش، تراش سنگها، رنگبندیها و ظرایفی که در ساخت و معماری بدانها توجه شده است.»
در توضیح این نشست تخصصی که ساعت ۱۰ و نیم دوشنبه ۱۸ آذر در سالن نشـست موزه ایران باستان در موزه ملی ایران برگزار میشود، آمده است: «توجه تاریخنگاران و باستانشناسان امپراطوری هخامنشی از گذشتههای دور عموما معطوف به حوادث دوران فرمانروایی کوروش کبیرو سلطنت داریوش اول و خشایارشا بوده است. درگیریهای سهمگین پارسیان با همسایگان غربی خود در ابتدای سده پنجم پیش از ملاد و برامدن امپراطوری هخامنشی در زمان کوروش دوم از کرانههای گمنام زاگرس همواره سوژههای جذابی برای تحقیق و پژوهش بوده و هستند.
نبرد تکاوران پارسی و نیزه بران یونانی وشکوه بازماندههای شگفتانگیزی چون تختجمشید چنان رویدادهایی بزرگ و آثاری عظیم در تاریخ بشر بودهاند که سایه سنگین آنها ناخواسته بر دیگر حوادث و سازههای تاریخی از دیرباز سنگینی کرده است. به بیانی ساده، بیتوجهی و بیعلاقگی مفرطی که عموما به تاریخ و آثار باقیمانده از سده چهارم پیش از میلاد هخامنشی نشان داده میشود، نه بخاطر بی ارزشی و بیاهمیتی آنان، بلکه معمولا به دلیل جذابیت زیاد سالهای نخست امپراطوری و حوادث و آثار آن است. بر این پیشزمینه، سرانجام میتوان دریافت که در عمل، روشن کردن جنبههای تاریخی و باستانشناسی سده پایانی امپراطوری هخامنشی علاوه بر آنکه پژوهشی تازه خواهد بود، پیش از ان ناخودآگاه منجر به بازخوانی و تجدید نظر تاریخنگاری هخامنشی نیز خواهد بود.»