یادمان
خاطرات کودکی میان آوار مدارس پدر معماری نوین ایران گم میشود
- يادمان
- زیر مجموعه: ديدهبان یادگارهای فرهنگی و طبيعی ایران
- دوشنبه, 05 مهر 1389 21:12
- آخرین به روز رسانی در دوشنبه, 05 مهر 1389 21:12
- نمایش از دوشنبه, 05 مهر 1389 21:12
- Administrator
- بازدید: 3433
به گزارش CHN کریم پیرنیا یکی از استادان معماری ایران بود که حدود 14 سال قبل درگذشت و اکنون در دانشکده معماری یزد به خاک سپرده شده است. پنجشنبه گذشته نودمین سال تولد وی در یزد، طی مراسمی جشن گرفته شد، اما هنوز اقدامی برای آنچه یادگاریهای وی نامیده میشود صورت نگرفت است.
ساخت 700 مدرسه به منظور گسترش سطح آموزش در کشور بین سالهای 1330 تا 1350 از جمله اقدامات مرحوم پیرنیا بود. گفته میشود این مدارس با معماری ویژه و مبتکرانهای ساخته شدهاند که هنوز هم با اندک مرمتی قابل استفاده هستند. اما بخشی از این آثار در طرح نوسازی مدارس تخریب میشوند. این مدارس بخشی از خاطره کودکی و نوجوانی نسلی را تشکیل میدهد که پیش از انقلاب متولد شدند و در دوران انقلاب نیز در این مدارس درس خواندهاند. خاطره بیش از دو یا سه نسل در حال پاک شدن است.
کوچه مدرسه یکی از چند صد اقدام پیرنیا در مدرسه سازی است. این مجموعه سایت وسیعی است متشکل از حدود 12 مدرسه در کنار یکدیگر، در شمال و جنوب خیابان هاشمی واقع شده است.
در آن هنگام این محل حاشیه شهر محسوب میشد و اکثر زمینها ساخته نشده بود. ایستگاه انتهایی خودروهای مسافربری در همین محل واقع بود که از شهر (از سمت شرق خیابان) تا این محل میآمدند. کار ساخت و ساز مدارس در این سایت از حوالی 1339 آغاز شد و تا سال 1350 به اتمام رسید. این مجموعه مدارس جمعیت مناطق اطراف را (تا آن سوی بزرگراه یادگار امام) تحت پوشش خود قرار میداد. اما امروز تخریب و نوسازی آن آغاز شده است.
این مدارس هنوز هم برای نسلهایی که در آن درس خواندهاند سرشار از خاطرات فراموش نشدنی است. مدارسی که با نبوغ عجیبی و با کمترین هزینهها توسط مرحوم پیرنیا و همکارانش ساخته شدند و امروز در حال تخریبند. هرچند بلای نوسازی به جان خیلی از آثار فرهنگی ایران افتاده است، اما تخریب مدارس تنها یک تخریب ساده نیست که حذف همه خاطرات کودکی نسلهای گذشته است.
ساخت مدرسه که با عنوان طرح مدرسه سازی کمیسیون ناظر با مشارکت خیرین در سال 1330 شکل گرفت، با مدیریت اولیه مرحوم پیرنیا و مزینی آغاز به کار کرد.
مشارکین این طرح دفتر فنی اداره کل ساختمانها (وزارت فرهنگ) به مدیریت پیرنیا و مزینی، شهرداری با استفاده از سهم 3 تا 5 درصد آموزش و پرورش (بعضی از زمین ها توسط شهرداری در اختیار کمسیون قرار داده شد)، واقفین زمین، بازاریان و افراد خیر، تولیدکنندگان مصالح ساختمانی برای مدارس و مشارکین مستقل بودند.
سالها پیش از این اقدام پیرنیا سیستم آموزش در ایران به فضاهای آموزشی وقفی، فضاهای آموزشی خصوصی، مکتبخانه، معلم سرخانه، مبلغین مسیحی و فضاهای آموزشی فنی و حرفهای داخل کارگاهها تقسیمبندی میشد.
با وقوع جنگهای ایران و کمبود دانش نظامی، مستشاران خارجی از جمله برادران شرلی و ژنرال گاردان وارد ایران شده و شروع به مشق نظام کردند. از سوی دیگر فرستادن محصلین به خارج از کشور و تحصیل در رشتههای مختلف آغاز شد و برخی نیز با آوردن معلم خارجی نقش آموزش نظام را پررنگتر کردند.
دارالفنون که از آن به عنوان نقطه اوج تحولات آموزشی در دروس وابسته به نظام یاد میشود باعث شروع تحصیل در شتههایی چون جغرافیا، هندسه، ریاضیات (توپخانه)، معدن، شیمی (قورخانه) شد. اما هنوز علوم اقتصاد، علوم سیاسی و تاریخ، آموزش داده نمیشد و بخشی از آموزش غیر فقهی از مدارس حوزوی به مدارس مدرن انتقال پیدا کرد.
طی یکسری اقدامات رضاخان، بخشی از فعالیتهای مردمی کاهش پیدا کرد اما این اقدامات تحت عنوان "فعالیت دوباره" خیرین در سال 1327 از سر گرفته شد. نام سه تن از خیرین بازاری که در این سالها به ساخت مدرسه پرداختند حاج علینقی کاشانی، حاج حسن قاسمی و حاج تحریریان بود. در پی این فعالیت دوباره طرح مدرسه سازی کمیسیون ناظر با مشارکت خیرین در سال 1330 شکل گرفت و مرحوم پیرنیا و دوستانش ساخت مدارس را آغاز کردند.
در آغاز این کمیسیون مشکلاتی وجود داشت. کمبود آهن ناشی از جنگ در اروپا (به علت تخریب شدید از ساخت و ساز در زمان جنگ کاسته شده بود.)، نبود مصالح وارداتی و نبود مدیریت جامع در بحران از جمله مشکلاتی بود که باعث شد تا نهاد مدرسهساز موظف به ساخت مدارس ارزان قیمت با رعایت استاندارد فضاهای آموزشی، (استانداردهای معماری و سازهای) شوند.
بر همین اساس مرحوم پیرنیا و همکارانش اهداف طرح را بر پایه ساخت فضاهای مختص آموزش، ساخت ارزان قیمت مدارس، رعایت استاندارد مدرسه سازی (نور، صدا، گرمایش، ابعاد، دسترسیها و ... )، ترویج استفاده از مصالح بومی و استاندارد کردن آن و جلب همکاری افراد حقیقی و حقوقی شکل گرفت. در میانه این راه استاندارسازی مصالح بومی از جمله مهمترین کارهای صورت گرفته توسط مرحوم پیرنیا است.
مرحوم پیرنیا در ساخت این مدارس رویکردهای اجرایی خاصی داشت. زمین مدارس با شیب کمی انتخاب میشد، آبانبار آنها بدون لولهکشی بود، طاق آهنگ، پیشفته آهک، شمع شفتهای و طاق رومی کمخیز، جرز نیممتر با آجر فشاری و ملات سیمان، بالشتک سیمانی قیرگونی بود. حیاط مدارس با استفاده از سنگ بادامی ساخته شد و لولهها را در 50 سانتیمتری زمین نصب کردند. نازککاری با کاهگل انجام میگرفت و ازارهها را با ملات ریگ آهنک و گچ میساختند. پلهها در پاخور نبشی آهن داشتند و در سقف طبقه آخر از خرپای چوبی (با توفال کوبی) استفاده شد. درها از تخته (نه فیبر چوبی) و چهارچوب با ورق آهن ساخته شد.
مدارس از حیاط همدیگر برای نورگیری استفاده میکردند. یعنی هر مدرسه علاوه بر نورگیری از حیاط خود، در سمت جنوب، از حیاط مدرسه بالادست خود برای نورگیری جداره دیگر، در سمت شمال، استفاده میکرد که این طرح در کوچه مدرسه هاشمی به خوبی قابل رویت است.
در تمامی مدارس شرایطی برای نورگیری راهروها پیشبینی شده است. از جمله اینکه یا راهرو دارای کلاس یکطرفه است و یا آنکه در دیوار کلاسها پنجرههایی جهت نورگیری راهرو تعبیه شده است. این موضوع منجر به سیالیت و کیفیت بهتر فضای راهرو شده است. و مسئولین مدرسه هم با سر و صدا مشکلی نداشتند.
امروز نام بخشی از این مدارس با نصب تابلوهای بیربط با بنا تغییر کرده است اما در گذشته به شکل کتابت نام و شماره مدرسه بر سر در آن کاشیکاری شده بود.
امروز بخش عمدهای از این مدارس که نشانه نبوغ معمارانه استاد پیرنیا و همکارانشان است در حال تخریب است. سال جدید تحصیلی آغاز میشود و پس از این همه سال هنوز این مدارس قابل استفاده بوده و میتوانند شاهد صدای شادی کودکان و نسلهای آینده این سرزمین باشند.