دیدهبان خلیج فارس
چرا میگوییم خلیج فارس؟
- ديده بان خليج فارس
- نمایش از یکشنبه, 10 ارديبهشت 1391 08:03
- بازدید: 6240
برگرفته از تابناک
تنها نگاهی به تلاش و کاوشهای «دیوید وایت هاوس» باستان شناس انگلیسی برای اثبات تعلق داشتن امواج نیلگون خلیج فارس به ایرانیان و پارسیان کافی است. او کسی بود که قصه هزار ویک شب ایرانیان که 1700 سال پیش در ساحل خلیج فارس نقش بسته بود را از زیر خروارها خاک بیرون کشید و به گوش جهانیان رساند.
روزنامه تهران امروز نوشت:
هیچ کس شکی در تعلق داشتن خلیجفارس به ایرانیان ندارد. حتی اروپاییان و آمریکاییها که امروز در مقابل ادعای شیخنشینهای اطراف خیلجفارس برای تراشیدن یک «اسم جعلی» سکوت کرده اند! تنها نگاهی به تلاش و کاوشهای «دیوید وایت هاوس» باستان شناس انگلیسی برای اثبات تعلق داشتن امواج نیلگون خلیج فارس به ایرانیان و پارسیان کافی است. او کسی بود که قصه هزار ویکشب ایرانیان که 1700 سال پیش در ساحل خلیج فارس نقش بسته بود را از زیر خروارها خاک بیرون کشید و به گوش جهانیان رساند. البته کاوشهای دیگری، قصه ایرانیان و خلیج فارس را به هزاره های قدیمیتر میبرد، یعنی به دوره هخامنشی وایلامی!
«اسحاق پناهی» و «توماس ماکوسکی» روسای کتابخانه ملی ایران و لهستان به تازگی دیدار کرده و ماکوسکی گفته که در راستای گسترش روابط فرهنگی بین ورشو و تهران، نقشه قدیمی مزین به نام خلیج فارس را تقدیم ایران خواهد کرد. روز خلیج فارس بهانه خوبی است تا همه دلایل ایرانیان درخصوص خلیج فارس را مرور کنیم.
کشتی ساسانی !
خلیج فارس رازهای بسیاری از تاریخ کهن ایرانیان در خود دارد. یکی از آنها کشتی ساسانی است که خیلی اتفاقی در سال 78 پیدا شد. تعدادی از ماهیگیران محلی در نزدیکی سیراف، تورهای ماهیگیری خود را در دل آبهای شناور خلیج فارس رها کرده بودند، آنها پس از مدتی تورها را بالا کشیدند و دیدند که مقداری سفال لابهلای تورشان گیر کرده است. این سفالها، بقایای خمرههایی بودند که در زمان خود به «آمفورا» شهرت داشتند و برای جابهجایی مایعات مورد استفاده قرار میگرفتند. کارشناسان متوجه شدند که در اعماق آب یک کشتی ایرانی آرام گرفته و این سفالها از دل آن بیرون آمده است. به گفته «حسین توفیقیان » باستان شناس، محموله این کشتی که خود در زیر املاح دریا مدفون است، خمرههایی است که برای یک دوره هزارساله در تجارت دریایی، برای جابه جایی مایعات با ارزشی همچون روغن مورد استفاده قرار می گرفته است. این آغاز ماجرای کشف کشتیای است که دست کم 1700 سال در اعماق خلیجفارس لنگر گرفته. وجود 30 تا 40 خمره سفالی که درعمق بیش از 70 متری دریا به طور پراکنده قابل مشاهده است، بیانگر وجود کشتی بزرگ تجاری مربوط به دوران پیش ازاسلام(دوره پارت یا ساسانی) است. یعنی اگر کاوشها ادامه مییافت ممکن بود که باستانشناسان تاریخ به جای دوره ساسانی به دوره اشکانی متمایل شوند که 2200 سال قدمت دارد.
پس از این اتفاق، خبر توسط محلی ها به مسئولان میرسد و یک شرکت با استفاده از تجهیزات مدرن، فیلم بسیار کوتاهی در حدود 7 تا 8 دقیقه از این کشتی و محموله آن تهیه کرد و به موج بزرگی در رسانههای سراسر دنیا تبدیل شد. تلاشهای بسیاری از سوی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری بوشهر و شرکت پارس جنوبی برای بیرون کشیدن این کشتی انجام گرفت، اما مشکل مالی و نبود امکانات لازم، اجازه رسیدن به مقصود را نداد. حسین توفیقیان که از همان ابتدای کشف این کشتی وارد مسئله شده بود، کشف تنها کشتی تاریخی کشور را آغازی برای وارد شدن به تاریخ دریانوردی کشور و نقطه اوجی برای باستانشناسی زیر آب دانست. در روزهای نخست وقوع این ماجرا، موج خبری کشف این کشتی، سازمانها و نهادهای مختلفی را که به دلایل متفاوت به خلیج فارس و میراث فرهنگی وصل بودند را به دل ماجرا کشاند تا افتخار بیرون کشیدن این کشتی را به نام خود ثبت کنند، اما این موج زودتر از آنچه تصور می شد فرونشست و کشتی ساسانی یک بار دیگر پس از1700 سال دوباره در دل خلیج فارس غرق شد.
کتیبه خارک!
کتیبه خارک یکی دیگر از اسنادی است که نشان می دهد خلیج فارس از دوره هخامنشیان در سیطره ایرانیان بوده است. این سنگنبشته هخامنشی در سال 86 به دنبال احداث یک جاده در دل جزیره کشف شد.
بررسی های باستان شناسان از یک کتیبه به خط میخی ایرانیان باستان خبر می داد که در طول و عرض تقریبی یکمتر قرار داشت و روی سنگی مرجانی نوشته شده بود. تاریخ این کتیبه، به ۲۴۰۰ سال پیش - زمان هخامنشیان- باز می گردد! کشف این کتیبه صدای اعتراض شیخنشینهای حاشیه خلیج فارس را بلند کرد.
آنها مدعی شدند که این کتیبه جعلی است. هرچند در این کتیبه هیچ نامی از خلیجفارس برده نشده بود اما نشان داد ایرانیان حداقل 2هزار و 500 سال بر این خلیج سیطره داشتند. علی اکبر سرفراز، باستانشناس استان بوشهر کتیبه خارک را نخستین کتیبه سنگی یافت شده از سنگ مرجان دانست. او به همین علت از کتیبه هخامنشی کشف شده در جزیره خارک به عنوان کتیبهای منحصر به فرد نام برد. با تمام اهمیتی که این کتیبه داشت و بهرغم کوششهای فراوان برای متقاعد کردن اداره میراث فرهنگی بوشهر برای حفاظت و نگهداری از این اثر، اما هیچگاه توجهی جدی به این خواست منطقی که مطابق با شرح وظایف و مسئولیتهای قانونی آنان بود، انجام نشد تا کتیبه خارک و رازهای سر به مهر آن برای همیشه از بین برود. در نهایت این کتیبه استثنایی در شامگاه نهم خرداد ماه همان سال توسط افرادی نامشخص تخریب شد و خیال همه شیخنشینهای اطراف را راحت کرد!
خمرههای سفالی اژدری!
سال 90 بود که باز هم یک اتفاق یکی از رازهای ایرانیان در خلیج فارس را گشود. غواصان در گشتزنی خود باز هم به خمرههای سفالی اژدری شکلی در اعماق خلیج فارس رسیدند که قدمتشان به دوره ساسانیان می رسید.
این خمرهها که در گشتزنی تیم غواصی مرکز تحقیقات زیستفنآوری دریایی خلیجفارس به دست آمد، خمرههایی بود که در تجارت های دریایی به عنوان ظروف حمل مایعات با ارزش استفاده می شد و البته با آمفورا فرق داشت. گویا با این خمرهها، مایعات با ارزش مانند انواع روغن، غلات و ماهی نمکسود تولید شده در ایران به نقاط دیگر تجارت میشد. داخل این ظروف قیراندود و ضد آب است و در سواحل شمالی و جنوبی خلیجفارس تا بنادر باستانی هند و چین و شرق آفریقا در تجارت های دریایی مورد استفاده قرار می گرفته است. به گفته «دشتی»، مدیر کل میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری وقت بوشهر، خمره های سفالی به دست آمده، از بهترین شواهد باستان شناختی در خلیجفارس به شمار میروند.
این نوع خمرهها در دوره ساسانی هم به عنوان خمره تدفین کاربرد داشتند. به گفته کارشناسان، منشا این خمرهها به احتمال بسیار زیاد مربوط به فرهنگ مدیترانه یا مصر باستان است و قیر به کار رفته در این خمرهها نیز در خوزستان تهیه شده است. باستان شناسان آن روز کشف خمرههای اژدری شکل در اعماق خلیج فارس را نوید دهنده وجود یک محوطه باستانی مربوط به دوران ساسانی در زیر آبهای نیلگون خلیجفارس دانستند. هرچند همه چیز به همان روز ختم شد.
بندر تاریخی سیراف!
سیراف بندر- شهری که کاوشهای دیوید هوس را به تصویر می کشد، در 1700 سال پیش شاهراه اقتصادی جهان بوده است. کاوش های او بندری پرجنب و جوش را نشان می دهد که میزبان جاشوها وناخدایانی از چین، هند ، آفریقا، سواحل مدیترانه و... بوده است. بندر سیراف که امروزه اسیر در چنبره فقر و ناداری است، در روزگار ساسانی یکی از بندرگاههای مهم جهان تجارت روزگار خویش بود. شهری آباد و زیبا که «دیوید هوس» باستانشناس انگلیسی از آن به شهری که تنها میتوان در داستانهای سندباد دید، یاد میکند.
امروز آثار باقی مانده از کاوش های دیوید هوس را می توان در پشت خانه های ساده بندر طاهر دید. به گفته باستان شناسان، اینجا یکی از پررونقترین بنادر تجاری در دوران خود بوده که تاریخش به پیش از ساسانی میرسد. شاهد آن کشف سکههایی از اشکانی متعلق به 2200 سال پیش است. اسنادی که از کاوش های باستان شناسان خارجی و داخلی باقی مانده، تاریخی را از اشکانی شروع میکند، به ساسانی میرساند و دوباره اوج بندر را در دروه اسلامی به رخ همگان میکشاند. کاوش هایی که البته این روزها مثل بسیاری از محوطههای باستانی به فراموشی سپرده شده است!
تاریخ پنج هزارساله ایرانیان سواحل خلیج فارس
تاریخ جیرفت که کشف شد، اعتبار بین النهرین برای آغاز تمدن بشری زیر سوال رفت! حالا باستان شناسان ایرانی و خارجی به سرپرستی «یوسف مجیدزاده» باستانشناس نامی ایران، رازی را در شرق ایران از زیر خاک درآورده بودند که نشان می داد ایرانیان در 5 هزارسال پیش تمدنی داشتند که صاحب «خط» بوده است. باستان شناسان اروپایی از این خط به نام خط شرقی یاد کردند. کاوش ها آنان را به یک سکوی پله ای رساند که بین یک تا سه قرن قدمت داشت. این کاوش ها تاریخ تمدن بشر را تکان داد. آن روزها که هنوز «طاهاهاشمی» رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی سازمان میراث فرهنگی بود، هنوز سازمان میراث فرهنگی در بازی های سیاسی گم نشده بود. به همین دلیل کاوش ها به حوزه خلیج فارس رسید.
همان جا بود که باستان شناسان جغرافیایی تاریخ هلیلرود را تاساحل خلیج فارس کشیدند و نشان دادند که در تمدن شرق ایران، خلیج فارس از 5 هزار سال پیش شناخته شده بود. اما همه چیز برگشت. کاوش های باستان شناسی تعطیل شد. باستان شناسان خانه نشین شدند. خبرنگاران این حوزه در مظان اتهام های هر روزه سازمان قرار گرفتند. بعد هم سازمان میراث فرهنگی به سراشیبی بازی های سیاسی افتاد. همه این اتفاقها زمانی اوج گرفت که کشورهای سواحل خلیج فارس دست روی یکی از تاریخسازترین دریای های جهان گذاشته بودند تا با تراشیدن نام جعلی، برای خود اعتبار دروغین کسب کنند.