دوشنبه, 03ام دی

شما اینجا هستید: رویه نخست یادگارهای فرهنگی و طبیعی سیوند بیانیۀ شمارۀ 5 سازمان‌های مردم‌نهاد در مخالفت با آبگیری سد سیوند

سیوند

بیانیۀ شمارۀ 5 سازمان‌های مردم‌نهاد در مخالفت با آبگیری سد سیوند

 

به‌نام خداوند جان و خرد

ای انسان! هر که بخواهی و از هر کجا که می‌آیی بدان که من، کورش، بنیادگذار امپراتوری ایران هستم
بر این توده‌ی خاکی که پیکرم را پوشانیده است، رشک مبر.

1. دو هفته پس از تحصن گروهی از کشاورزان ارسنجانی در برابر سازمان آب منطقه‌ای استان فارس در شهر شیراز، در شنبه‌ای دیگر (12 اسفند) گروه قابل توجه‌ای از آنان (نزدیک به سیصد نفر) با سازماندهی‌ای در خور • که شایسته‌ی تحسین است • در برابر مجلس شورای اسلامی جمع شده و خواهان آبگیری سد سیوند شدند (حضور آنان در بازدید یک‌روزه و از پیش اعلام‌نشده‌ی خبرنگاران از تنگ بلاغی و سد سیوند به میزبانی مدیرعامل آب منطقه‌یی استان فارس هم، نشان از سازمان‌دهی یادشده دارد). آنان شب را در تهران به سر آورده و در فردای آن‌روز نیز عمل خود را تکرار کردند و در این میان از سخنان همراهانه‌ی تنی چند از نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز بهره بردند. پایگاه اطلاع‌رسانی • چون گذشته - قویا اعلام می‌دارد که نه‌تنها خواهان رفع هرچه سریع‌تر کمبودهای این گروه از هم‌میهنان است بلکه از برخی مسؤولان امر به خاطر تأخیر در پاسخ‌دهی به نیاز آنان گلایه‌مند است اما، آیا به مجرد صدور دستور برای آبگیری سد، مشکل کم‌آبی کشاورزان ارجمند حل خواهد شد؟ یا همان‌طور که پیش از این اعلام کردیم • در بهترین حالت و در صورت سلامت سد و عدم برخورد با هیچ مانعی • دست‌کم دو سال طول می‌کشد تا آب به دست آنان برسد؟ آیا کشاورزان گرامی در این‌باره پای سخن کارشناسان فن هم نشسته‌اند؟
پایگاه اطلاع‌رسانی مانند آقای کریم متقی، کارشناس مرمت و حفاظت از آثار تاریخی، بر این باور است که منطقه‌ی پاسارگاد و تنگ بلاغی - مانند دره‌ای است که پر از آثار تاریخی است و می‌تواند به موزه‌ای روباز تبدیل شود. سازمان میراث فرهنگی به یاری کمک‌های مالی وزارت نیرو و با طرحی حساب‌شده می‌تواند این مسیر بی‌مانند تاریخی را برای بازدید گردشگران آماده سازد به‌طوری‌که بتوان چند برابر ارزش اقتصادی سدی که در حال ساخت است، از آن بهره برد. با توجه به معروفیت بی‌همانندی که تنگ بلاغی در این چند سال کسب کرده است (موردی که درباره‌ی هیچ‌کدام از محوطه‌های تاریخی ایران • حتی معتبرترین‌هایشان - صدق نمی‌کند)، این امر بعید نیست و می‌توان آنجا را به یکی از قطب‌های برجسته‌ی گردشگری تبدیل کرد. کما این‌که توقف چنین پروژه‌ای خود نقطه‌ی مثبتی در کارنامه‌ی مسؤولان خواهد بود و علاوه بر داشتن جاذبه‌ی گردشگری، می‌تواند - بر خلاف تبلیغات بیگانگان - نشان‌دهنده‌ی اهمیتی باشد که نظام برای تاریخ و فرهنگ ایران قایل است. آن‌گاه می‌توان علاوه بر ایجاد اشتغال برای اهالی، درصدی از درآمد را هم برای رفع محرومیت‌های مردمان شریف ارسنجان به‌کار برد. فراموش نشود همان‌طور که گاز و نفت را از طریق لوله‌هایی جابه‌جا می‌کنند، این کار را می‌توان توسط لوله‌های بزرگ درباره‌ی آب نیز انجام داد. امید است با راهکارهای ارائه‌شده و گسترش کشت دیم گندم، شاهد رفع هرچه سریع‌تر محرومیت از این منطقه باشیم.
2. بر پایه‌ی نظرات کارشناسی پرفسور «شهریار عدل»، باستان‌شناس ایرانی و کارشناس پرونده‌های ثبت میراث جهانی در ایران، آبگیری سد سیوند باعث می‌شود رسوبات زیادی از طریق رودخانه‌ی پلوار پشت سد جمع شده، سطح دریاچه سد را پر کند که در پی آن، وضعیت توپوگرافی منطقه محو می‌شود و باستان‌شناسانی که در آینده به دره‌ی بلاغی می‌آیند، نمی‌توانند محل آثار را شناسایی کنند. هم‌چنین بر بنیان نظریه‌ی کارشناسی مژگان میرمحمدی، متخصص ژئومورفولوژی (زمین‌ریخت‌شناسی) احتمال وقوع زمین‌لرزه پس از آبگیری احتمالی سد سیوند وجود دارد، همانند آنچه در سال 1963 در دریاچه‌ی سد «واجونت» - در شمال شرقی کشور ایتالیا - روی داد و موجب تحریک گسل‌های فعال منطقه و تخریب کوه مجاور دریاچه شد به‌طوری که شهر کوچک «لانگ‌رون» را کاملاً نابود کرد. این اتفاق تنها ناشی از وزن آب دریاچه‌ی سد واجونت بود، سدی که در نوع خود در شمار سدهای نه چندان بزرگ بود. چنین واقعه‌ای یک‌بار دیگر نیز در سال 1967 در هندوستان اتفاق افتاد. این زمین‌لرزه نیز بر اثر وزن آب پشت سد «کوینا» در ایالت «ماهاراشترا» به وجود آمد و موجب تخریب وسیع منطقه و مرگ صدها نفر شد. کشور چین نیز که اکنون در حال ساخت بزرگ‌ترین سد جهان به نام «سه دره» است، به دلیل سابقه‌ی تخریب‌های ناشی از زلزله در سدهای جهان، اقدام به نصب دستگاه‌های اندازه‌گیری میزان جابجایی گسل‌های منطقه کرده است. بنابر این علاوه بر همه‌ی خطرات ممکن برای آثار باستانی پاسارگاد و تنگ بلاغی، باید احتمال وقوع یک زمین‌لرزه ناشی از وزن آب دریاچه‌ی سد را نیز در نظر داشت به ویژه که گسل‌های فعال فراوانی در سراسر منطقه وجود دارند. با توجه به نزدیکی سد سیوند با منطقه‌ی باستانی پاسارگاد، در صورت وقوع زمین‌لرزه، تخریب آثار باستانی پاسارگاد امری حتمی و قطعی است.
آبگیری سد سیوند علاوه بر ناهنجاری‌هایی که آوردیم (البته آسیب‌های اصلی را در بیانیه‌های پیشین برشمردیم)، پیامدهای ناگوار دیگری هم برای میراث فرهنگی دارد که از جمله‌ی آنها در معرض خطر قرار گرفتن اکثر تپه‌های تاریخی و بعضا کاوش‌نشده‌ی منطقه‌ی ارسنجان به خاطر گسترش شبکه‌ی آبیاری به سمت سعادت‌شهر و ارسنجان خواهد بود. تپه‌ی تاریخی تلِ تیموران که تنها سند ورود آریایی‌ها به فارس است، از جمله‌ی این تپه‌هاست. فراموش نشود که چنین اتفاقی در شبکه‌ی آبیاری سد درودزن رخ داد و در اثر آن، بسیاری از تپه‌های باستانی دشت‌های بیضا، مرودشت و رامجرد به‌خاطر توسعه‌ی فعالیت‌های کشاورزی، تسطیح شدند (بررسی‌های اخیر یک دانشجوی دکترای آمریکایی - توبی هارت‌نل - درباره‌ی دوره‌ی هخامنشی در مرودشت نشان داد که بیش از نیمی از محوطه‌های دوره‌ی هخامنشی از دهه‌ی هفتاد میلادی - هنگامی‌که سام‌نر دشت مرودشت را بررسی نمود - تا امروز، تسطیح شده‌اند و این به‌معنی از دست دادن بخش بزرگی از آگاهی‌های ما پیرامون معنوی‌ترین تمدن جهان است). به باور کارشناسان، این وضعیت - در صورت وقوع - در ارسنجان، شدت بیشتری خواهد داشت.
3. آنچه از جزوه‌های منتشرشده‌ی بسیار چکیده‌ی «دستاوردهای کاوش‌های باستان‌شناسی تنگ بلاغی» و سخنان باستان‌شناسان در همایش‌های برگزارشده برمی‌آید جای خالی پژوهش بر روی سازه‌های دوره‌های اسلامی و کفتری (ایلام قدیم خوزستان) تنگ بلاغی به چشم می‌خورد؛ از برخی دوره‌ها‌ فقط سفال گردآوری شده است و در برخی دیگر هیچ کاوشی صورت نگرفته است. برای نمونه از مساحت تحت اشغال دوره‌ی باکون در تنگ بلاغی که تاکنون چهار محوطه‌ی آن • نزدیک به 10 هکتار • شناسایی شده است، حتی یک هکتار هم کاوش نشده؛ یا از 4 محوطه‌ی شناخته‌شده‌ی دوره‌ی ساسانی تنها یکی و آن‌هم از  16 هکتار تنها نیم هکتار • در سطح • کاوش شده؛ و یا از 5 گورستان منحصر به فرد خرسنگی که آگاهی‌های بسیاری را از دوران خود به ما خواهند داد تنها چند عدد، مورد کاوش قرار گرفته‌اند و دیگر گورها حتا باز هم نشده‌اند. هم‌چنین هیچ اقدامی برای خارج کردن حوضچه‌های کارگاه‌های شراب‌گیری • که برای نخستین بار در تاریخ کاوش‌های باستان‌شناسی به دست آمده‌اند • صورت نگرفته و آنها در صورت آبگیری سد نابود خواهند شد. با این‌وجود اصرار ریاست پژوهشگاه باستان‌شناسی سازمان میراث فرهنگی بر اتمام کاوش‌ها در تنگ بلاغی، جای شگفتی بسیار دارد.
4. با توجه به قطعی بودن تأثیر رطوبت بر سازه‌های دشت پاسارگاد شوربختانه تاکنون هیچ سخنی از پژوهشکده‌ی حفاظت و مرمت سازمان میراث فرهنگی نشنیده‌ایم. ما منتظر هستیم تا کارشناسان آن پژوهشکده نظر رسمی خود را درباره‌ی آبگیری سد سیوند اعلام کنند. هم‌چنین در این زمینه با توجه به وسعت و اهمیت قضیه، بایسته است تا اظهارنظر علمی دیگر کارشناسان مرتبط هم‌چون کارشناسان خاک، جامعه‌شناس (به خاطر بسته شدن مسیر تاریخی کوچ عشایر)، زیست‌شناس، تاریخ‌دان،... هم پیش از هرگونه اقدامی مدنظر قرار گیرد.
5. همان‌طور که انتظار می‌رفت نتیجه‌ی بررسی‌های اخیر هیأت‌ ایرانی- ژاپنی در تنگ بلاغی و نواحی پیرامون، دستاوردها و یافته‌های بزرگی را در پی داشت: بقایای سدی خاکی متعلق به دوره‌ی هخامنشی در نزدیکی تپه‌ی رحمت‌آباد، آبراهه‌ی 36 کیلومتری ساخته‌شده از سنگ تا هدررفت آب به حداقل برسد و آبراهه‌هایی دیگر که برخی از آنها هم‌چنان مورد استفاده‌ی کشاورزان است، 200 گور سنگ‌چین (احتمالا متعلق به دوران اشکانی)، راهی سه‌کیلومتری که با ایجاد بستری سنگی و خاکی از ارتفاعی 5/1-1 متری برخوردار است و سرانجام دیواری 10 کیلومتری که نشان از محصور بودن منطقه‌ی پاسارگاد داشته است. بقایای پست‌های دیده‌بانی نیز این امر را تأیید می‌کنند. هم‌چنین این گروه کشف کرد که سد سیوند بر روی بندی سنگی از دوره‌ی هخامنشی ساخته شده که ارتفاع بند اشاره‌شده با در نظر گرفتن دیواره‌های آبرفتی تنگ بلاغی، تنها به همان میزان که کاربرد داشته‌اند • یعنی 15 متر -  بوده و از نظر فنی • با اندکی مرمت - هم‌چنان می‌توانسته به کار آید. آب‌های سرریز ناشی از سیلاب‌ها به‌وسیله‌ی آبراهه‌ها به‌سوی بندهایی بیرون از محوطه برده شده و در آنجا شامل فرآیند دقیق توزیع می‌شدند. از این‌روست که ما باور داریم کل منطقه‌ی دشت پاسارگاد و تنگ بلاغی موزه‌ای از شیوه‌ی زندگانی نیاکان خردمند ماست.
از سوی دیگر، دنباله‌ی پژوهش‌های گروه‌ باستان‌شناسی ایرانی- فرانسوی هم به نتایج درخشانی رسیده است: کشف ایوان شرقی کوشک داریوش به همراه پایه‌ستون‌هایی سالم. نمونه‌ای از امضای سنگ‌تراش یکی از این پایه‌ستون‌ها در تخت‌جمشید هم وجود دارد. بنابراین می‌توان دریافت که این استادکار در تخت‌جمشید (پارسه) هم کار کرده است. تمام سطوح دیوارهای درونی و بیرونی ایوان پوشیده از اندودی سبزرنگ به ضخامت سه میلی‌متر است. این اندود پیشتر در تخت‌جمشید، بَرزن جنوبی آن و نقش رستم شناخته شده بود ولی از آن‌جایی که بسیار حساس و سست بوده، نابود شده و اکنون گردشگران آن را فقط می‌توانند در محوطه‌ی 34 تنگ بلاغی • یعنی کوشک داریوش • ببینند. پس از کوشک‌های پاسارگاد، این، سومین کوشکی است که از دوره‌ی هخامنشی شناسایی می‌شود اما تفاوت‌های بارزی با آن سازه‌ها دارد: اندود کف آن، و نقشه‌ی آن که دارای فضاهایی اتاق‌مانند و بدون ستون است در حالی‌که کوشک‌هایA  وB  پاسارگاد دارای تالاری ستون‌دار هستند. از زاویه‌ی باستان‌شناسی، حفظ این بنا و در نتیجه‌، حریم منظر آن اهمیت بسیار دارد.
با کشف این شواهد، بنیاد پژوهشی پارسه و پاسارگاد ‌درخواست بررسی‌های بیشتر تا شناسایی کامل منطقه را داشته است که امید می‌رود با تخصیص بودجه‌ای مناسب • نه ‌مانند آنچه تاکنون بوده • این روند ادامه پیدا کند. هم‌چنین طی مکاتبات انجام‌گرفته، یونسکو پذیرفته است تا به‌یاری عکس‌های هوایی موجود و نقشه‌های ماهواره‌ای، حریم پاسارگاد را در پرونده‌ی ثبت جهانی آن گسترش دهد.
6. به‌گفته‌ی یاران پایگاه در استان فارس، تلویزیون استانی فارس خبر از آبگیری قریب‌الوقوع سد سیوند داده است، از این‌رو بر خلاف میل خود تا پیش از پایان سال، شکایت‌مان را تحویل «کمیسیون ملی یونسکو» و «دفتر منطقه‌ای یونسکو در تهران» خواهیم داد، کما این‌که هم‌چنان منتظر و پی‌گیر برگزاری مناظره‌ی کارشناسی با مدافعان آبگیری سد سیوند هستیم.
7. ورود به سال نو و فرا رسیدن عید بزرگ ایرانیان - نوروز - را پیشاپیش شادباش می‌گوییم و با توجه به واکنش بخردانه و تحسین‌برانگیز هم‌میهنان در سال جاری- در هر جا که بودند - در دفاع از یادگارهای فرهنگی نیاکان‌مان، به خواست چند انجمن هم‌پیمان پایگاه پیشنهاد می‌دهیم تا پس از سال‌هایی که به‌نام بزرگان دینمان نام‌گذاری کردیم امسال را سال ذوالقرنین (کورش بزرگ) بنامیم تا در کنار جهانیان که سال جاری میلادی را سال مولانا نامیده‌اند بتوانیم تاریخ ایران را یک‌پارچه مد نظر داشته و با بهره‌‌گیری از شرایط پیش‌آمده به گسترش و آگاهی‌پراکنی پیرامون تاریخ و فرهنگ انسان‌ساز سرزمین‌مان همت گماریم. در این هنگامه که  برخی از رسانه‌های غربی با تبلیغات و ساخت فیلم‌هایی سراپا دروغ • چون «300 سرباز» - درصدد پلیدنمایی سلسله‌ی هخامنشیان هستند و متأسفانه گروه انگشت‌شماری از هم‌میهنان هم با آنان همراهی می‌کنند، اهمیت رسالت ما بیش از پیش است و امیدواریم این پیشنهاد مورد توجه دولت‌مردان هم قرار گیرد. از این‌رو از همه‌ی هم‌میهنان گرامی خواهش می‌کنیم تا به یاد آن بزرگمرد، پنجم فروردین را در پاسارگاد گرد هم آیند و از دل هزاره‌ها باری دیگر، پرچم یکدلی و فرهنگ‌مداری را برافرازند.
نوروز بر شما خجسته و به امید دیدار در پاسارگاد. 
«پایگاه اطلاع‌رسانی برای نجات یادمان‌های باستانی» به نمایندگی سازمان‌های مردم‌نهاد زیر:
1- کانون گسترش فرهنگ ایران بزرگ (اصفهان)، 2- مؤسسه‌ی مهرآیین (رامهرمز)، 3- انجمن افراز (تهران)، 4- جمعیت سپندارمدان (تهران)، 5- کانون پرستوهای آزاد (تهران)، 6- مؤسسه‌ی توفا (شوشتر)، 7- کانون جوانان پارس (شیراز)، 8- انجمن فرپاد (شیراز)، 9- انجمن کهن‌دژ (همدان)، 10- انجمن اهورامنش (مرودشت)، 11- کانون آریا (دانشگاه علوم پزشکی تهران)، 12- کانون ایران‌شناسی پاسارگاد (دانشگاه تهران)، 13- انجمن علمی باستان‌شناسی (دانشگاه تهران)، 14- انجمن یادگار نیاکان‌ ما (تهران)، 15- انجمن پژواک نو (تهران)، 16- جمعیت حامیان زمین (تهران)، 17- کانون خورشید (تهران)، 18- خانه‌ی باد و باران (همدان)، 19- جمعیت طبیعت‌یاران (اصفهان)، 20- انجمن دوستداران میراث فرهنگی کاسپین (قزوین)، 21- انجمن وحدت جوانان ایران‌زمین (اصفهان)، 22- کانون پارس‌فرهنگ (الیگودرز)، 23- جمعیت طلایه‌داران اندیشه‌های نو (فریمان)، 24- جمعیت آریایی‌ها (مرودشت)، 25- کانون بارگاه مهر (اصفهان)، 26- کانون ایران‌شناسی دانشگاه علم‌ و صنعت (تهران)، 27- انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریشا (ایذه)، 28- جمعیت جوانان عصر سبز (یزد)، 29- جمعیت یادگار یزد (یزد)، 30- انجمن دوستداران میراث فرهنگی افراز (تهران)، 31- انجمن طلایه‌داران فرهنگ (اصفهان)، 32- انجمن دوستداران میراث فرهنگی تیران و کرون (اصفهان)، 33- انجمن دوستداران‌ میراث ‌فرهنگی شوش، 34- انجمن اندیشه‌ی جوان (اصفهان)، 35- مؤسسه‌ی نویدآوران طراوت (اصفهان)، 36- کانون آینده‌نگری ایران (اهواز)، 37- مؤسسه‌ی علمی • فرهنگی آینده‌نگر (اهواز)، 38- انجمن حمایت از حیوانات (اصفهان)، 39- جمعیت گردشگران آریاووش (اصفهان)، 40- کانون توتم اندیشه (اصفهان)، 41- انجمن دوستداران میراث فرهنگی امرداد (اصفهان)، 42- انجمن اسپارترا (اصفهان)، 43- کانون ایران‌شناسی و گردشگری آریانا (اصفهان)، 44- خانه‌ی فرآوران ایران (تهران)، 45- انجمن میراث‌بانان زنده‌رود (اصفهان)، 46- انجمن هتل‌داران و گردشگران جوان (اصفهان)، 47- مؤسسه‌ی اصفهان‌پژوهان (اصفهان)، 48- انجمن ارتباط سبز (اصفهان)، 49- انجمن دوستداران یادمان‌های باستانی آریابوم (تهران)، 50- انجمن دوستداران یادگارهای تاریخی ایزیرتو (بوکان)، 51- انجمن ژیار (کرمانشاه)، 52- کانون مهر کرمانشاه، 53- خانه‌ی دوستی ایرانیان (کرمانشاه)، 54- انجمن نگاه تازه (کرمانشاه)، 55- انجمن که‌ژوان (سنندج)، 56- جمعیت زنان مبارزه با آلودگی‌های محیط زیست (شاخه‌ی اصفهان)، 57- انجمن عیلام‌شناسی ایران (تهران)، 58- مؤسسه‌ی دانادلان جنوب (شوشتر)، 59- انجمن امید (کرمانشاه)، 60- انجمن دوستداران میراث فرهنگی و گردشگری کرمانشاه، 61- خانه‌ی سازمان‌های غیردولتی استان کرمانشاه، 62- کانون میراث سپیدان (کرمانشاه)، 63- جمعیت افرای سبز (کرمانشاه)، 64- انجمن بهارستان (کرمانشاه)، 65- جمعیت بصیرت (کرمانشاه)، 66- کانون اهورا (کرمانشاه)، 67- انجمن اسپادانا (تهران)، 68- متخصصان علوم زمین (همدان)، 69- انجمن علمی- دانشجویی جغرافیای سیاسی (دانشگاه تربیت مدرس)، 70- انجمن علمی دانشکده‌ی علوم انسانی (دانشگاه تربیت مدرس)،  71- انجمن علمی باستان‌شناسی (دانشگاه تربیت مدرس)، 72- مؤسسه‌ی فرهنگ امروز گلستان (گرگان)، 73- کانون دانشگران فردا (گرگان)، 74- خانه‌ی مأوای جوان (گرگان)، 75- مؤسسه‌ی کندوکاو (تهران)، 76- کانون گلستان نوین (گرگان)، 77- کانون پاسارگاد (گرگان)، 78- جمعیت مبارزه با اعتیاد (قزوین)، 79- انجمن حقوق زنان ایران‌بان (قزوین)، 80- مؤسسه‌ی میزان (تبریز)،  81- کانون اندیشه‌ی سپید (تبریز)،  82- کانون نفس به نفس (تبریز)،  83- مؤسسه‌ی نوآوران (تبریز)

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید