پسران وزیرناقصعقل
برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره 70، اسفند 1390، صفحه 15
سعدی که بهراستی گلستانش، خود دانشگاهی است با پردیسهای بسیار، از انقلابی که در دمشق روی میدهد و این که با فروپاشی سامان دیرین، «روستازادگان دانشمند»، به وزارت میرسید و «پسران وزیر ناقص عقل»، برای گذران روزگار، به گدایی به در خانهی روستاییان میروند، حکایتی شیرین و پندآموز دارد.
سفر آنگلا مرکل نخستوزیر آلمان به چین، بیاختیار مرا به یاد این نکته پندآمیز و پربار از حکمت سعدی انداخت.
هنگامی که این دختر وزیر ناقص عقل برای رهایی اقتصاد ورشکستهی اروپا، کاسه گدایی به دست گرفته و به چین سفر کرده بود، بیاختیار به یاد گذشتههای نهچندان دور افتادم که نیروهای امپراتوری آلمان نیز همراه با سربازان امپراتوری انگلیس، امپریالیسم نوزاد آمریکا، به خاک چین یورش برده و بخشهایی از آن را اشغال کرده بودند. بهانهی جنگ علیه چین این بود که دولت این کشور، کشیدن تریاک را قدغن کرده بود. از آنجا که بازرگانی تریاک در چین در انحصار «پسران وزیران ناقص عقل» بود، همآهنگ بر این کشور تاختند، تا دولت چین را از این کار بازدارند.
دختر وزیر ناقص عقل، بیگمان فراموش نکرده است که پدرانشان، پس از اشغال بخشهایی از خاک چین، باشگاهی برپا کرده بودند که بر سر در آنها نوشته شده بود: «ورود سگ و چینی ممنوع است.»
روستازادگان دیروز، تنها در پناه دانش و علمِ و یافتن راههای «علم عمل به عمل» یا شگردشناسی (تکنولوژی) و از همه مهمتر خودباوری و سختکوشی توانستند به جایی برسند که امروز دختران و پسران وزیران ناقصعقل، به دریوزگی به درگاه آنان روی آوردهاند.
امروزه، اروپای مغرور، ستمکار و جنایتپیشهی دیروز بر اثر تنآسایی و هزینه کردن بیش از درآمد، به مرحلهی سختی از حیات اقتصادی خود رسیده است.
به ویژه اتحادیه پولی اروپا، راه برونرفتی از بحران اقتصادی که بدان گرفتار شده است ندارد. یونان، اسپانیا، پرتغال، ایرلند، ایتالیا، از نظر اقتصادی با مشکلهای غیرقابل حلی روبهرو هستند. تزریق پول از سوی دیگر کشورهای اروپایی، صندوق بینالمللی پول و دیگر نهادهای پولی جهانی، راهحل مساله نیست؛ بلکه در حکم مسکنی است که میتواند ورشکستگی این کشورها را تنها چند ماهی به عقب بیاندازد. اتحادیهی پولی اروپا، در راهی گام گذارده است که راه برگشتی بر آن متصور نیست. تنها راه نجات موقت پارهای از کشورها، انحلال اتحادیه است تا کشورهایی مانند یونان بتوانند با توجه به شرایط اقتصادی و راه و روش اجتماعی حاکم بر این کشور، راهحل مناسب برای برونرفت از بحران را به دست آورد.
بدون تردید، اسپانیا، ایتالیا، ایرلند و... نیز با خروج از اتحادیهی پولی اروپا، بهتر خواهند توانست بر بحران موجود اقتصادی خود فائق آیند.
پیشبینیها نشان میدهند که در سال 2016 میلادی (1395)، تولید ناویژهی (ناخالص) چین (برپایهی برابری توان خرید (purchasing power parity) از تولید ناویژهی داخلی آمریکا، پیشی خواهد گرفت. بدینسان، خودباوری اقتصادی آمریکا و به پیروی از آن اروپا به سختی متزلزل خواهد شد و این امر میتواند، بحران مالی غرب (آمریکا + اروپا) را، سختتر و سختتر کند.
تاریخ، پهنهی پندآموز و فراگیری است. پندهای تاریخ را بیاموزیم و به کار بندیم. ملت ما، تنها در پناه خودباوری، دانشاندوزی و آگاهی بر «علم عمل به علم» (شگردشناسی/ تکنولوژی) میتواند به توانایی و نیرومندی لازم را برای حضور سرفرازانه در جهان آینده، به دست آورد.