پنج شنبه, 01ام آذر

شما اینجا هستید: رویه نخست خانه تازه‌ها نگاه روز این موشک‌ها علیه کیست؟

این موشک‌ها علیه کیست؟

برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره 68، رويه 6 تا 9

دکتر هوشنگ طالع

استقرار مرکزی فرماندهی نیروی زمینی ناتو در ترابوزان و استقرار موشک‌های ناتو در مالاتیا، در خاک ترکیه، تهدید بزرگی نسبت به ایران است


رجب طیب اردوغان اوباما

گفته می‌شد که رجب طیب اردوغان، پیش از این‌که به مقام نخست‌وزیری برسد، همیشه با آمریکایی‌ها مرتبط بود. گفته می‌شد که وی پس از دیدار با کنسول آمریکا در زندان، آزادی خود را باز یافت و... از آن‌جا که این مطالب را به نقل از یک بن‌نبشت (منبع) دیگر در یکی از روزنامه‌های محلی ترکیه دیده بودم، هرگز به خود اجازه ندادم که از این مطلب در نوشتاری بهره‌ گیرم. اما در میزگرد روزنامه ایران درباره‌ی کارنامه‌ی دیپلماسی ترکیه در تحولات اخیر خاورمیانه که با حضور سفیر ترکیه در تهران، برگزار گردید، این مساله در حضور سفیر مطرح شد و ایشان به هیچ‌وجه در مقام تکذیب آن برنیامدند. ایشان در پاسخ به این پرسش که :
" گفته می‌شود آقای اردوغان از ابتدا با آمریکایی‌ها مرتبط بوده از زمانی که در زندان بودند و بعد از ملاقات کنسول آمریکا با ایشان در زندان، اردوغان آزاد شدند. تا پیش از این‌ در ترکیه یک نخست‌وزیر نمی‌توانست یک سرجوخه را بازخواست کند ولی اکنون می‌بینیم دولت آقای اردوغان رؤسای ستاد مشترک ارتش ترکیه و دیگر فرماندهان عالی‌رتبه از ارتش این کشور را با اتهاماتی هم‌چون برنامه‌ریزی برای کودتا و... بازداشت، محاکمه و مجازات می‌کند.
در این نگاه ادعا می‌شود که اردوغان بدون حمایت آمریکا و غرب، نمی‌توانست چنین اتفاقاتی را در ترکیه رقم بزند. در صحنه سیاست خارجی نیز این دوگانگی دیده می‌شود. از یک طرف شاهد حملات لفظی آقای اردوغان به اسرائیل هستیم و از طرف دیگر می‌بینیم ترکیه علی‌رغم این‌که حق و توی عضویت. اسرائیل در OECD را داشت اما به اسرائیل اجازه ورود به این نهاد اقتصادی را داد. (1)
در پاسخ، سفیر ترکیه در تهران، می‌گوید :
"در این‌باره به دلیل ضیق وقت [کدام ضیق وقت؟!] من فقط به بیان یک نکته بسنده می‌کنم و آن این‌که همه چیز درباره محبوبیت و اعتبار سیاستمداران به قضاوت و نظر مردم برمی‌گردد. این خواست و اراده شهروندان یک جامعه است که در برهه‌ای حزب یا شخصیتی را به جریانی محبوب و قدرتمند تبدیل می‌کند و در برهه‌ای دیگر او را از اعتبار ساقط می‌سازد. بنابراین ملاک این است که سیاستمداران و گروه‌های سیاسی بتوانند با عملکرد خویش اعتماد شهروندان را که کاری دشوار است، جلب کنند. "
بدین‌سان، در این گفت و شنود، روشن می‌شود که آن‌چه در آن روزنامه‌ی محلی درباره‌ی رابطه‌ی اردوغان با آمریکایی‌ها، نوشته شده بود، راست است و می‌توان با توجه به سکوت سفیر ترکیه در برابر این مساله، آن را مستند قرار داد.
به دنبال توافق اردوغان ـ کنسول آمریکا، دادگاه به اصطلاح قانون اساسی ترکیه، حزب اربکان، را غیرقانونی اعلام می‌کند و شخص اربکان را نیز از فعالیت‌های سیاسی محروم می‌سازد و بدین‌سان راه بر تشکیل حزب تازه به رهبری اردوغان و همزاد سیاسی‌اش عبدالله گل، هموار می‌شود. افراد و دارایی‌های حزب پیشین به حزب تازه منتقل می‌شوند و بازی تازه‌ای در پهنه‌ی خاورمیانه آغاز می‌گردد.

رجب طیب اردوغان اوباما

در ترکیه که نخست‌وزیر، حتا نمی‌توانست یک درجه‌دار ارتش را مورد بازخواست قرار دهد، آقای اردوغان، رییسان ستاد مشترک و دیگر فرماندهان عالی‌رتبه ارتش را یک‌جا، برکنار می‌کنند و به گفته‌ی معروف «آب هم از آب تکان نمی‌خورد. از یاد نبریم که براساس قانون اساسی این کشور، ارتش نگاهبان سامان «آتاتورکی» حاکم بر این کشور است و با دستاویز به این مساله، چندین بار در این کشور کودتا کرده است و حتا یکی از نخست‌وزیران این کشور را نیز پس از کودتا، اعدام کرده است.
عدنان مندرس که برای ایجاد گونه‌ای توازن در سیاست خارجی ترکیه، گفت‌وگوهای محرمانه‌ای را با اتحاد شوروی در دوران ریاست خروشچف آغاز کرد، دستگاه اطلاعاتی آمریکا پس از ماه‌ها که این گفت‌وگوها در جریان بود، هنگامی که پی به این موضوع برد، دستور کودتا را به ارتش این کشور صادر کرد و برای این‌که دیگر کسی به فکر این کار نیفتد، دستور داد که وی را در دادگاه نظامی به اعدام محکوم کنند، و حکم اعدام را درباره‌ی نخست‌وزیر قانونی این کشور، به مورد اجرا گذارند.
اما هنگامی که سیاست آمریکا در ترکیه مورد چرخش قرار گرفت، ارتشی که بارها به فرمان آنان کودتا کرده بود و حکومت را در دست گرفته بود، چنان رام می‌شود که حتا در برابر برکناری بلندمرتبه‌ترین افسران، نیز کوچک‌ترین واکنشی از خود نشان نمی‌دهد.
پرسش این‌جاست که چگونه می‌تواند این مسایل آشکار و روشن، از چشم دستگاه دیپلماسی تهران، به دور بماند؟!
پس از شکست خفت‌بار اسرائیل از حزب‌الله لبنان در جریان نبرد سی و سه روزه و سپس شکست از حماس در نبرد بیست و دو روزه، آمریکایی‌ها به این باور رسیدند که دیگر «برگ اسرائیل» در این منطقه که برپایه‌ی نیروی نظامی، جنگ‌های برق‌آسا و وارد آوردن ضربه‌های سنگین بنا شده بود، کاربرد خود را از دست داده است و در نتیجه بر آن شدند که میدان بیش‌تری به ترک‌ها بدهند که برپایه‌ی برنامه‌های ریخته شده، با «اسلام‌نمایی» و جنگ زرگری با اسرائیل، توانسته بود جایگاه خود را در منطقه بهبود بخشد.
از سوی دیگر، حکومت ترکیه کوشید تا برای اجرای نقش تازه‌ی خود، روابطش را با همه‌ی همسایگان که به گونه‌ی آشکار یا پنهان در حال درگیری و نقش‌آفرینی بود، بهبود بخشد.
پاره‌ای از آگاهان سیاسی منطقه بر این باورند که حکومت ترکیه، بدون پادرمیانی دستگاه دیپلماسی دولت جمهوری اسلامی، نمی‌توانست به راحتی به ویژه با ارمنستان و سوریه، روابط خود را عادی سازد. ارمنی‌ها، هنوز کشتار گسترده‌ی هم‌وطنانشان را از سوی ترکان عثمانی در جریان جنگ جهانی نخست، از یاد نبرده‌اند و مردم سوریه، هنوز خواهان بازگرداندن ایالت و بندر اسکندرون هستند که از سوی فرانسویان در  سال‌های استیلا بر این کشور پس از جنگ جهانی نخست، به ترکیه بخشیده شد. یونانیان خاطره‌ی سال‌ها استیلای ترکان عثمانی بر این کشور و سپس کشتار گسترده و بیرون راندن بیش از یک میلیون یونانی را پس از بنیان‌گذاری جمهوری ترکیه از سرزمین پدریشان، نمی‌توانند فراموش کنند. البته مساله‌ی قبرس و اشغال نظامی بخشی از این جزیره از سوی حکومت ترکیه نیز، مشکل بزرگ‌تری بر سر عادی‌سازی روابط دو کشور است. عراقی‌‌ها، همیشه از ادعای نابه‌جای ترک‌ها بر استان کرکوک و منابع نفتی آن نگران و اندیشناک هستند. ترک‌ها، هنوز نیز این ادعا را تکرار می‌کنند و به دنبال یورش نیروهای آمریکا و متحدانش به عراق دوباره این ادعا را پی گرفتند و حضور جمعیت اندکی از ترکمانان را، چاشنی ادعای ارضی خود، نسبت به عراق قرار دادند.
متاسفانه دستگاه دیپلماسی  ایران، چنان فریب «اسلام‌نمایی» حکومت ترکیه را خورد که دست به راهگشایی برای این حکومت در سطح بین‌المللی زد که نشانه‌ی آشکار آن، پیشنهاد شهر اسلامبول برای گفت‌وگوهای گروه 1+5 با ایران بود. اعلام محور تهران – آنکارا (انگوریه) – دمشق و سپس گسترش آن به محور تهران – آنکارا – دمشق – بغداد، به عنوان چشم‌انداز مورد دل‌خواه برای هم‌کاری‌های آینده، در این راستا قرار دارد.
اما فریب، زمان درازی نپایید و حکومت اسلام‌نمای ترکیه به عنوان یکی از مهره‌های اصلی اتحادیه‌ی آتلانتیک شمالی (ناتو)، ناچار چهره‌ی راستین خود را آشکار کرد.
در گرماگرم اسلام‌نمایی در روابط گرم با تهران، حکومت ترکیه، بندر ترابوزان در کرانه‌ی دریای سیاه را به «ناتو» واگذار کرد تا مرکز فرماندهی نیروهای زمینی این اتحادیه، در کنار مرزهای ایران، مستقر گردد. جالب این‌جاست که شهردار ترابوزان این گام را به فال نیک گرفته و آرزو کرده است که استقرار مرکز فرماندهی نیروهای ناتودر این بندر، منبع خیر و برکت برای مردم خواهد شد؟!
با یورش ناتو به لیبی، نقش اسلام‌گرایانه‌ی حکومت ترکیه آشکار گردید و سرانجام پس از چند روز پنهان‌کاری، بندر اسکندرون را برای بهره‌گیری در نبرد لیبی، در اختیار آمریکا و ناتو قرار داد.
توجیه سفیر ترکیه در تهران   از همراهی و هم‌گامی حکومت کشورش با نیروهای متجاوز ناتو در لیبی، شنیدنی است. امیت یاردیم سفیر ترکیه در تهران در میزگرد روزنامه‌ی ایران، در توجیه دخالت ترکیه در لیبی در کنار فرانسه، انگلیس و آمریکا می‌گوید :‌
" ترکیه با دخالت در موضوع لیبی درواقع یک سیاست واقع‌گرایانه اتخاذ کرد چرا که اگر برخی از مداخلات ترکیه نبود احتمال زیادی داشت که در لیبی فجایع خون‌بارتری از آن‌چه که امروز رخ می‌دهد اتفاق می‌افتاد و حمام خون‌ بزرگی به راه می‌افتاد."
برخی کشورهای اروپایی می‌خواستند در لیبی فجایع انسانی بزرگی راه بیندازند ما در لیبی با  همه طرف‌ها دیالوگ برقرار کردیم تا از خشونت بیش‌تر جلوگیری کنیم.
این استدلال سفیر ترکیه در تهران را تنها با منطق «عثمانی‌گری» می‌توان توجیه کرد اما رسوایی بیش‌تر برای حکومت ترکیه، نقش مزورانه‌ی آن در ناآرامی‌های سوریه بود و هست.
با خیزش‌های مردمی در شمال آفریقا و گسترش آن به دیگر واحدهای عرب‌زبان خاورمیانه، آمریکا و ناتو، موقع را برای  براندازی دولت سوریه که همیشه خاری در چشم مطامع آنان در منطقه بود و هست، مناسب دیدند. سوریه تنها کشور عرب‌زبان نیرومند منطقه که به معاهده‌ی کمپ دیوید نپیوست و همیشه برحق خود بر بلندی‌های گلان و نیز بر حق مردم فلسطین به داشتن سرزمین مستقل و بازگشت آوارگان پافشاری کرده است. البته این بدان معنا نیست که از ستمی که در این کشور بر کردها رفته و می‌رود و نیز حکومت جمهوری سلطنتی، چشم‌پوشی کنیم. اما این مسایل از نظر امریکا (ناتو) مهم نیست. زیرا هرگاه گوش به فرمان آنان باشی، این مسایل نه‌تنها قابل چشم‌پوشی‌اند؛ بلکه قابل دفاع نیز می‌باشند. مثال های روشن در این مورد، عبارتند از حکومت‌های قرون وسطایی عربستان سعودی، شیخ غاصب بحرین، حکومت قبیله‌ای اردن و حکومت سالیان دراز علی‌عبدالله صالح بر یمن و حکومت‌های دست‌نشانده‌ی جبار در این جا و آن جای جهان.
در مساله‌ی سوریه، نقش ترکیه در افروختن آتش ناآرامی‌ها در این کشور، بسیار روشن و آشکار بود؛ اما دستگاه دیپلماسی دولت ایران، واکنش مناسب در برابر آن از خود نشان نداد و حتا با گفته‌های نادرست مانند این که «ما با دولت ترکیه درباره‌ی سوریه در حال رایزنی هستیم» (نقل به مضمون) بر گستاخی ترک‌ها در عمل‌کردشان علیه سوریه افزود.
البته در ناآرامی‌های سوریه، گرچه ترکیه به دلیل داشتن مرزهای دراز با این کشور، دارای نقش اساسی بود؛ اما در این میان  نقش پول و دستگاه‌های اطلاعاتی عربستان سعودی، دستگاه اطلاعاتی اسرائیل (موساد) و سرانجام نقش سعد حریری در لبنان برای رسانیدن پول عربستان سعودی و نیز جنگ‌افزار و خرابکار به درون سوریه، بسیار آشکار و عریان است.
البته می‌دانیم که روزگاری رفیق حریری (پدر سعد حریری)، به عنوان یک کارگر ساختمانی برای امرارمعاش به عربستان سعودی می‌رود و در عرض چندسال، به عنوان یک میلیاردر، به لبنان بازمی‌گردد و در رابطه با دستگاه‌های اطلاعاتی سعودی و از این راه با دستگاه اطلاعاتی غرب و اسرائیل به ایفای نقش در صحنه‌ی سیاسی این کشور می‌پردازد.
چنان‌که گفته‌ شد، حکومت ترکیه پیش از آغاز ناآرامی‌های سوریه، دست به ایجاد اردوگاه‌های پناهندگان در مرز مشترک با سوریه می‌زند، سفیر ترکیه در تهران در توجیه‌‌ی این مساله، می‌گوید: ترکیه تجربه تلخی از مهاجران و پناهندگان به خاک خود دارد. کشورهایی که مشکلات امنیتی داشته‌اند، همواره سیل عظیم پناه‌جویان را به کشور ما تحمیل می‌کنند. برای مثال 800 هزار عراقی در ظرف سه ماه از عراق به ترکیه پناهنده شدند. برپایی این کمپ‌ها به معنی تشویق مردم سوریه به مهاجرت و پناهندگی نبوده و نیست و فقط یک آمادگی بود. ما باید به خاطر تجربیاتی که در گذشته داشته‌ایم، به فکر تدارکات برای رویارویی با حوادث ناگوار باشیم. آیا این بد است که ما آمادگی برخورد با سیل عظیم مهاجران را داشته باشیم. اگر به ساکنان این کمپ‌ها نگاه کنید، درمی‌یابید که افراد مسن و کودکان در آنها اقامت داشته‌اند. مسئولان هلال‌احمر سوریه از این کمپ‌ها بازدید کرده‌اند و ما به جز هلال‌احمر سوریه، به هیچ کشور خارجی اجازه ندادیم از کمپ‌ها بازدید داشته باشند. از شما سوال می‌پرسم وقتی سیلی از پناهندگان به شما پناه می‌آورند، چه کاری باید انجام دهید؟ آیا نباید برای آنها تدارک ببینید؟ به ما خرده می‌گیرند که معارضان سوری در ترکیه میتینگ و اجلاس برگزار می‌کنند در حالی که طبق قوانین و مقررات ترکیه، هر گروهی در این کشور حق دارد میتینگ و اجلاس سیاسی برگزار کند.
وی می‌افزاید: شما می‌گویید معارضان سوری، من به شما می‌گویم حتا گروه‌هایی چون پ.ک.ک هم در آنکارا و استانبول میتینگ‌ها و جلسات خود را برگزار می‌کنند. این به خاطر فضای باز سیاسی ترکیه است.
فضای باز سیاسی ترکیه چنان است که دستگاه قضایی این کشور، نزدیک به 30 تن از شهرداران مناطق کردنشین ترکیه را که تنها از دولت این کشور خواسته بودند تا با عبدالله اوجالان، انسانی رفتار کند، دستگیر و به محاکمه کشانده است.
در فضای باز سیاسی ترکیه، از آنکارا که بیرون می‌شوید، مناطق کردنشین آغاز می‌شود که تا مرز ایران ادامه دارد. در همه‌ی این مناطق، حکومت نظامی اعلام نشده برقرار است و سرکوب هم‌تباران کرد ما و نیز علویان این کشور که روی‌هم، بیش از نیمی از جمعیت این کشور را تشکیل می‌دهند، با خشونت تمام، پی‌گرفته می‌شود.
با خواندن این مطلب، به پنجاه و چند سال پیش به دوران دانشگاه برگشتم. در درس " فلسفه داد" (حق/دات)، آمده بود که یکی از وکیلان دادگستری آلمان، نامه‌ای به امپراتور ویلهلم اول نوشته بود و خواستار احقاق حق درباره‌ی موضوعی شده بود. امپراتور،‌ از این نامه بر‌آشفته و فرمانی بدین مضمون صادر کرده بود:
هر گاه پس از این ، هر یک از وکیلان دادگستری، چنین نامه‌ای به امپراتور بنویسد، فرمان خواهم داد  تا او را به دار آویزند و یک سگ هم در کنار او
سرانجام رجب طیب اردوغان، برای خوش‌خدمتی بیش‌تر به غرب (آمریکا + ناتو)، به منظور افزایش سهم ناچیزش از غارت آینده‌ی منابع زیرزمینی لیبی... در سخنانی در این کشور، خواستار سرنگونی رژیم بشار اسد در سوریه شد و بدین‌سان مقاصد تجاوزطلبانه‌ی خود را علیه سوریه، به عنوان سپر مستحکم برابر زیاده‌خواهی‌های اسرائیل در منطقه، آشکارا بیان کرد.
اما با همه‌ی کوشش‌های این حکومت برای کنار آمدن با همسایگان، از آن‌جا که با حسن‌نیت همراه نبود و تنها به قصد سوءاستفاده امکان دخالت در امور داخلی آنان به سود خود و « ناتو» بود، دستاوردها زیاد نپایید و خیلی زود، «بهار روابط با همسایگان»، پژمرد و کینه‌های گذشته‌، سر باز کرد.
ارمنی‌ها که پی به مقاصد ترک‌ها برده‌ بودند، دوباره ادعای به حق خود بر بلندی‌های آرارات را مطرح کردند. البته از یاد نبریم که بلندی‌های آرارات کوچک، در دوران رضاشاه در اثر نادانی همراه با خوش‌باوری، به حکومت ترکیه واگذار شده است که بحث آن از این گفتار، بیرون است.
سوریه، پس از برقراری آرامش (چه با اسد و چه بدون اسد)، بدون هرگونه دودلی با توجه به سیاست‌های دشمنانه‌ی آنکارا در برابر این کشور، بیش از پیش در بازگرداندن ایالت و بندر اسکندرون، پای‌فشاری خواهد کرد.
در قبرس، دوباره آتش دشمنی‌ها افروخته شده است، به گونه‌ای که حکومت ترکیه بخش یونانی‌نشین قبرس را تهدید به کاربرد زور کرده است.
نماینده‌ی ترکیه در اتحادیه‌ی اروپا، نسبت به حفاری میدان‌های تازه‌ی گاز طبیعی در دریای مدیترانه از سوی حکومت قبرس، هشدار داد. وی در هشدار خود افزود:
در صورتی که قبرس، همان‌گونه که برنامه‌ریزی کرده، بخواهد طی چند هفته آتی در برخی از میادین گازی دریای مدیترانه، اقدام به حفاری کند، در آن صورت استفاده از نیروی دریایی ترکیه، امری محتمل است. (اطلاعات 17/6/90 ر آخر)
اما پرده‌ی آخر نمایش حکومت ترکیه در راستای دشمنی با همسایگان و به ویژه ایران، استقرار سامانه‌ی موشکی ناتو در خاک ترکیه است که تهدید مستقیم نسبت به همسایه‌های دیوار به دیوار این کشور، یعنی ایران و فدراسیون روسیه، به حساب می‌آید. اما در برابر این تهدید آشکار و نشان دادن دشمنی آشکار با ایران که به زیان تمامیت ارضی ایران و منافع ملی ایران می‌باشد، دستگاه دیپلماسی کشورمان، تنها به یک اعتراض «ملیح»، بسنده کرد. چندی پیش، سرانجام وزیر امور خارجه لب به سخن گشود. وی بدون اشاره به این عمل تجاوزطلبانه‌ی ترکیه، گفت:
در شرایطی که در منطقه، شاهد تحولات بزرگی هستیم، ایجاد چنین سامانه‌ای را ضروری نمی‌بینیم و مقام‌های ترکیه باید درباره‌ی چنین تصمیمی، تامل کنند. (اطلاعات 27/6/90- ر 2)
البته معلوم است که از این سیاست خارجی انفعالی، نمی‌توان انتظار بیش‌تری داشت و نتیجه آن تنها و تنها، باعث جری‌تر شدن دشمنان و بدخواهان ما می‌گردد.
 استقرار این سامانه، واکنش‌های منفی بسیاری از مردم ترکیه را نیز دربر داشته است. در این راستا، گروهی در شهر «توکات» در شمال ترکیه، پرچم ناتو را به آتش کشیدند و خواستار بیرون رفتن ناتو از لیبی و افغانستان شدند.
هم‌چنین مردم استانبول با برگزاری تظاهرات، به موافقت دولت ترکیه با استقرار سامانه رادار سپر موشکی ناتو در این کشور اعتراض کردند.
صدهاتن از مردم ترکیه به دعوت «ائتلاف مخالفت با سامانه موشکی ناتو»‌در اعتراض به تصمیم دولت ترکیه، در میدان مرکزی «تقسیم» استانبول تجمع کردند.
معترضین پارچه‌نوشته‌هایی حمل می‌کردند که بر روی آن‌ها نوشته شده بود «سپر آمریکا و اسرائیل نخواهیم شد». تظاهرکنندگان شعارهایی در مخالفت با استقرار سامانه رادار سپر موشکی در خاک ترکیه سر دادند.
تظاهرکنندگان که درمیان آنان شماری از اعضای حزب مخالف جمهوریخواه خلق نیز حضور داشتند، اعلام کردند  که  در اعتراض به تصمیم دولت ترکیه در منطقه «کوره جیک» استان «مالاتیا» که قرار است سامانه رادار سپر موشکی در آن منطقه مستقر شود، تجمع و دست به تظاهرات خواهند زد.
در همین حال، یک مقام ارشد حزب سعادت ترکیه گفت: هدف از سیستم سپرموشکی، حفاظت از ما در برابر دشمن ما نیست، بلکه استفاده از خاک ترکیه برای مقابله با ایران است و غرب می‌خواهد ترکیه را با ایران درگیر جنگ کند.
«اصیل ترک» که به دلیل غیبت رهبر حزب سعادت به نیابت از وی در نشست روسای دفاتر حزب سخن می‌گفت با اشاره به طرح کشورهای غربی و ناتو در راستای تجزبه لیبی، از آن دسته از کشورهای اسلامی که در برابر این طرح سکوت اختیار کرده‌اند، انتقاد کرد. رهبر حزب دموکراتیک ترکیه نیز با اشاره به سفر اردوغان به آمریکا و دیدار وی با اوباما تصریح کرد که ترکیه تبدیل به بخشی از بازی آمریکا در خاورمیانه شده و دولت آنکارا در این راستا فعالیت می‌کند.
«نامق کمال زیبک» رهبر حزب دموکراتیک ترکیه با انتقاد از استقرار سیستم رادار هشدار سریع ناتو در استان مالاتیا، این سیستم را بلای جان ترکیه توصیف کرد.
چند روز پیش، اردوغان در شرفیابی به حضور اوباما رییس جمهور آمریکا، به سختی دولت سوریه را مورد تهدید قرار داد و در عرف دیپلماتیک این کشور را تهدید کرد و دست به محاصره‌ی دریایی این کشور زد .
در برابر ستیزه‌جویی‌ها حکومت آنکارا، ‌دولت سوریه در بخشنامه‌ای به همه‌ی گمرک‌های این کشور، ‌دستور داد که از ورود هر گونه کالا از ترکیه جلوگیری می‌شود.
اما سکوت یا اعتراض نارسای دستگاه دیپلماسی ایران، می‌تواند زیان‌های غیرقابل جبران بر منافع ملی ما وارد کند. مفهوم استقرار فرماندهی زمینی سازمان آتلانتیک شمالی در شهر بندری و نیز،‌ استقرار سامانه موشکی ناتو در خاک ترکیه، تهدید سرراست سرزمین ایرانیان است و باید با واکنش درخور دولت و ملت ایران روبه‌رو گردد.
گرچه پاره‌ای از آگاهان، رزمایش پرشکوه سه روزه‌ی نیروی هوایی در کنار مرزهای ترکیه را  هشداری به این کشور می‌دانند؛ اما باید دانست که این رزمایش، نمی‌تواند در برابر کینه‌توزی‌ها و گستاخی‌ ترک‌ها، پاسخ کافی باشد.
در این میان، گفته‌های چند روز پیش وزیر امور خارجه‌ی  ایران، نشان داد که گویی دستگاه دیپلماسی کشور،‌در زمان و مکان دیگری به سر می‌برد. ایشان گفته‌اند:
" ترکیه کشور قدرت‌مند و  وارث امپراتوری عثمانی است که به نام اسلام در برابر این  ایستاده و به  قدرتی منطقه‌ای،تبدیل شده است.
(اطلاعات 7/7/1390-ر2)
تنها برابر این برداشت از اسلام نمایی ترکیه و  امربری کامل و بدون چون و چرای از سیاست‌های غرب(آمریکا + ناتو) ، باید افسوس خورد و بدا به حال ملت ایران و آینده‌ی ایران، با این دستگاه دیپلماسی!

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید