پنج شنبه, 01ام آذر

شما اینجا هستید: رویه نخست خانه تازه‌ها نگاه روز استاد علیزاده شوالیه فرانسه نشد - نامه‌یِ استاد حسین علیزاده

استاد علیزاده شوالیه فرانسه نشد - نامه‌یِ استاد حسین علیزاده

به نام ِ خداوند ِ جان و خرد


هفته‌یِ پیش دوستی فرهیخته برایم پیامکی فرستادند: « فرانک ها و شوالیه هاشان در جنگهایِ صلیبی از صلاح الدین ایوبی (کُردِ هم‌تبارمان) مُدام شکست می‌خوردند و اکنون بزرگانِ ما را شوالیه می‌کنند » و دیروز در خبرگزاری ها خواندم، استاد حسینِ علیزاده هنرمندِ نام‌آشنایِ ایرانی که گستره‌یِ آهنگسازی و خُنیاگریِ ایرانی او چندین دهه است آوازه‌ای جهانی یافته‌است، نشانِ دولتیِ فرانسه، نشان ملی لیاقت (شوالیه)[1] را نپذیرفتند. پیش‌تر « آلبر کامو[2]»، « ژان پُل سارتر[3]»، « کاترین دانِوو[4]» و ... نیز به انگیزه‌هایی این نشان را نپذیرفته بودند. و برخی از بزرگانِ ایرانی نیز نگرشی دیگرگونه با استاد علیزاده داشته‌اند و این نشان را پذیرفته‌اند و استاد نیز به احترام از آنان یادکرده‌اند.

می‌بالیم به همه‌یِ بزرگانِ ایران و جهان که به سرافرازی و بالندگی ایران و جهان می‌اندیشند. به‌ویژه ناموَرانی چون استاد علیزاده آهنگسازِ بزرگ و تارنوازِ چیره‌دستِ ایرانی، که هنرِ ایرانی را با زیور و گوهرِ همراهیِ دوست‌دارانِ هنرِ ایران زیبنده ساخته‌اند.

در نامهربانی با هنرمندان از استادانِ سخن‌سنجِ ادبِ پارسی، گران‌جایگاه خاقانی شَروانی در سروده‌ای بسیار زیبا، زمانه‌ای را که جایگاهِ هنرمندان و فرهیختگان را پاس نمی‌دارند به روشنی چنین نگاشته‌اند:

آزاده دِلان گـوش بـه مالـش دادند             وَز حسـرت و غـم سینـه به نالش دادند
پشتِ هنر آن روز شکستند درسـت            کایـن بـی‌هنران پشـت به بالـش دادند

 
به امید روزی که سکاندارانِ حُکمرواییِ کشور جایگاه هنر را بشناسند و هنرمند را گرامی داشته و بر صدر نشانند و هنرش را ارج نهاده و ابزارِ هنری‌اَش، سازش این بومِ خوش‌رنگ و خوش‌آواز را پاس بدارند و از دیدگان مردمانِ هنردوست و هنرپرور سرزمینِ هنر و ادب و فرهنگ پنهان ندارند.   باشد که چنین باد

 

نامه‌یِ استاد حسین علیزاده که روشن‌تر و گویاتر از هر تحلیل و سخنی است:


به نامِ آنکه هنر را آفرید

شاید نوشتن این نامه، دشوارترین و زیباترین لحظه عمرم را رقم می زند.

از روزهایی دور، از کوچه پس کوچه های خیابان خیام تا دبستان حافظ. از خیابان خواجه نظام‌الملک تا هنرستان موسیقی. از خیابان درختی تا مسیر دانشگاه تهران، از مسیری تا مسیری سیر شد ...

از صدها کوچه و شهر و دیار گذشتم اما به شوق هفت شهر عشق در خَمِ کوچه‌ای به انتظار ماندم و می‌مانم. چه با شکوه است یاد مادرم و یاد پدرم که برایم خودآموز عشق‌اند. و چه با شکوه است ستایش آموزگارانی که واژه مقدس هنر را در من دمیدند. سالهاست به پاسِ حق‌شناسی‌شان دل می‌نوازم و چه بزرگ مردمی که دل می‌دهند، می‌سازند و می‌پرورانند هنرمندشان را.

هنر فراتر از هر مرزی حکایتی است آشنا برای هر انسان. پیام‌آور عشق، صلح، دوستی، برادری و برابری. نقشی است تا ابد برای هر دلی که می‌تپد در دیار من و دیاری دگر. هنرمند در دیار خود ساخته می‌شود تا بپروراند جهانی را.

موسیقی کهن ایران، طنین تاریخ مردمی است با شکوه. عشق، شجاعت و ایثار از تک‌تک نغمه‌هایش جاری است. و افتخار واژه‌ایست که مردم به هنرمند هدیه می‌دهند؛ همان‌طور که ما به هنرمندان بزرگ خود و جهان افتخار می‌کنیم، مردم هنردوست جهان نیز به بزرگان ما افتخار می‌کنند. مرا مردم هنردوست و هموطنان عزیز و بزرگم بارها به اوج افتخار رسانده‌اند. افتخاری که در بلندای وجود و در دستان گرمشان بود و حالا ...

نغمه‌یِ عشق و محبت و سپاس از دیاری دگر با عنوان و معنی خاص. نه در ستایش من، بلکه در ستایش هنر و هنرمند و چه زیباست نام ایران بر بال هنر، در پرواز از دیاری به دیاری و از مردمی به مردمی. اگر سیاهی جنگ و کینه و نابرابری در دنیای قدرت حاکم است، نغمه‌های عشق در دل مردم جهان فراتر و با قدرتی جاودانه نیز حاکم است. اگر سفیر سیاسی و فرهنگی کشور فرانسه، هدیه ملت با فرهنگ فرانسه را به سینه هنرمندان بزرگ ما نصب می‌کند، آن را ارج می‌نهیم و ما نیز ستایش می‌کنیم ستارگان پر افتخار تاریخ خود را.

شاید اگر در دیارِ ما توجه و درک از هنر والای موسیقی همان‌طور که نزد مردم است، نزد مسئولان - که باید خدمتگزاران تاریخ و فرهنگ و هنر باشند- می بود، یک هدیه و عنوان غیر خودی این همه انعکاس نداشت.

وقتی در فضای هنری نور کافی نباشد، چراغی کوچک خورشید می‌شود.

و اما من ضمن قدردانی از مسئولین کشور و سفارت فرانسه، به احترام مردم هنرپرور و هنردوستِ ایران، به نام حسین علیزاده قناعت کرده و تا آخر عمر به آن پیشوند و یا پسوندی نخواهم افزود.

در آخر ضمن تبریک به تمام بزرگان ایران و جهان که نشان با ارزش شوالیه را دریافت کرده‌اند، خود را بی‌نیاز از دریافت هر نشانی دانسته، همچنان اندر خم کوی دوست و به شوق عشق تا آخر عمر خواهم ایستاد.


با سپاس از تمام مردم هنردوست ایران و جهان
حسین علیزاده
۷ آذرماه ۱۳۹۳


پی‌نوشت‌ها:

[1] - Ordre national du Mérite

[2] - Albert Camus

[3] - Jean-Paul Sartre

[4] - Catherine Deneuve

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید