خبر
کودکآزاری؛ جرمی پنهان در زندگی روزمره ما
- خبر
- نمایش از چهارشنبه, 21 تیر 1391 09:14
- بازدید: 3163
کودک آزاری پدیده ای مهم است که بر سرنوشت کودکان یک سرزمین تاثیر می گذارد و توان آن را برای رشد، توسعه و سلامت روح و روان می کاهد.
Upcoming 2021 Nike Dunk Release Dates - nike tiempo ii jersey green black friday specials - CopperbridgemediaShops | Nike WMNS Dunk Low Purple Pulse (2021) - nike air max 90 jacquard infrared light - DM9467 - 500
به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری فارس به نقل از رویداد آنلاین، «کودک آزاری » حتی در لفظ نیز هراس آور و رقت برانگیز است و با درگیر کردن وجدان جمعی جامعه، آسیب های اجتماعی بسیاری را می تواند در پی داشته باشد. حقیقتی است که نمی توان آن را نادیده گرفت و شاید عمری به قدمت عمر بشر داشته باشد اما در جهان مدرن و با شکل گیری نهاد های مدنی و حقوقی و تصویب قوانین مدون، بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. در ایران نیز کودک آزاری از نظر حقوقی جرم محسوب می شود و قابل پیگرد قانونی است اما از آنجا که در تعاریف جرم شناسی ، تعریف انحرافات با نام جرم نیازمند پذیرش عرفی و قانونی آنها به عنوان جرم است لذا با وجود این که کودک آزاری بنا به نص قانون جرم محسوب می شود از آنجا که در باور مردم به عنوان جرم نگریسته نمی شود و متاسفانه هنوز در اذهان عمومی، این جمله رایج است که «بچه تا کتک نخورد آدم نمی شود» عده زیادی از مردم تنبیه کودکان توسط والدین را امری عادی تلقی می کنند ، و جز در موارد حاد با گزارش و مقابل های مردمی صورت نمی گیرد. بر اساس قانون:
ماده 1 - کلیه اشخاصی که به سن هجده سال تمام هجری شمسی نرسیده اند از حمایتهای قانونی مذکور دراین قانون بهره مند می شوند.
ماده 2- هر نوع اذیت و آزار کودکان و نوجوانان که موجب شود به آنان صدمه جسمانی یا روانی و اخلاقی وارد شود و سلامت جسم یا روان آنان را به مخاطره اندازد ممنوع است .
ماده 3- هرگونه خرید ، فروش ، بهره کشی و به کارگیری کودکان به منظور ارتکاب اعمال خلاف از قبیل قاچاق ، ممنوع و مرتکب ، حسب مورد علاوه بر جبران خسارات وارده به شش ماه تا یکسال زندان و یا به جزای نقدی از ده میلیون ( 000/000/10) ریال تا بیست میلیون (000/000/20) ریال محکوم خواهد شد.
ماده 4- هرگونه صدمه و اذیت و آزار و شکنجه جسمی و روحی کودکان و نادیده گرفتن عمدی سلامت و بهداشت روانی و جسمی و ممانعت از تحصیل آنان ممنوع و مرتکب به سه ماه و یک روز تا شش ماه حبس و تا ده میلیون (000/000/10) ریال جزای نقدی محکوم می گردد.
ماده 5- کودک آزاری از جرائم عمومی بوده و احتیاج به شکایت شاکی خصوصی ندارد.
صبح دیروز مدیر کل امور آسیب های اجتماعی سازمان بهزیستی کشور ضمن تشریح آخرین آمارهای عملکرد اورژانس اجتماعی از تصویب کلیات و جزییات آیین نامه «اورژانس اجتماعی» در پیش جلسه کمیسیون اجتماعی هیات دولت خبر داد. دکتر ولی الله مسعودی فرید با اعلام خبر برقراری 92 هزار تماس مرتبط با اورژانس اجتماعی در سال گذشته، اظهار کرد: «کودک آزاری» با 8 و «همسرآزاری» با 7 درصد بیشترین علت تماس با اورژانس اجتماعی را به خود اختصاص داده اند و در رده های بعدی نیز «فرار از منزل» و «اعتیاد» قرار دارند. وی افزود: از مجموع تماس ها، حدود 25 هزار تماس منجر به پذیرش در مراکز مداخله در بحران شده است که برخی به صورت داوطلبانه و برخی از طریق ارجاع مراجع قضایی و انتظامی صورت گرفته است. بخش خدمات سیار اورژانس نیز 52 هزار ماموریت انجام داده است.
مسئله ای که باید به آن توجه کرد این است که اگر چه 8 درصد، رقم بزرگی است اما تمام ماجرا نیست. بنا بر آنچه گفته شد، بسیاری از موارد کودک آزاری، اصلا گزارش نمی شود و بسیاری دیگر که این روزها بیش از نوع اول رایج شده اصلا دیده نمی شود تا به مرحله گزارش رسانده شود. نوع اول و قدیمی تر کودک آزاری، اذیت و آزار و تنبیهات جسمی را در برمی گیرد و نوع دیگر آن که روبه رشد دارد، اذیت های روانی را راشامل می شود که آسیب ها و صدمات اخلاقی ، روانی بسیاری را در پی دارد و شاید کسی جز خود کودک به این آزارهایی که تحمل می کند پی نبرد. و اساسا چیزی در ظاهر امر وجود ندارد که حس ترحم اطرافیان را برانگیزد و آنچه هست، آینده رو به تخریب کودک آسیب دیده که دست مایه اختلالات روانی وعصبی و بعضا خودخواهی های والدین قرار می گیرد. نکته جالب این تقسیم بندی در آن است که اگرچه کودک آزاری جسمی بیشتر در میان اقشار فقیر جامعه رایج بود است اما نوع روانی آن بین طبقات متوسط و افراد متمکن شایع است و با افزایش مشکلات زندگی شهری روز به روز بیشتر می شود.
کودک آزاری پدیده ای مهم است که بر سرنوشت کودکان یک سرزمین تاثیر می گذارد و توان آن را برای رشد، توسعه و سلامت روح و روان می کاهد. کودکان ذخایر امروز ما برای جامعه فردا هستند که مراقبت و نگه داری از آنها اهتمام بیشتری می طلبد. و این همت نه آن گونه است که در کشورهای غربی، نهادهای حمایتی دایه دلسوز تر از مادر می شوند و نه آن گونه که در ایران امروز، مورد اهمال قرار می گیرد. شاید راه چاره این باشد که هر شخصی پیش از ازدواج به تربیت فرزندان آینده خویش بیاندیشد و با دقت در انتخاب همسر، اساس تشکیل خانواده ای سالم را بگذارد، پیش از تولد فرزندان دوره های مهارتی توسط نهادهای مربوط برای زوجین تدوین گردد، به مربیان مهدهای کودک و مدارس برای نظارت بر جسم و رروان کودکان آموزش های لازم داده شود و مهم تر از همه اینکه ، هر پدر و مادر یا معلمی، آموزه های تربیتی اسلام را سرلوحه خویش قرار دهد. باشد که باغبانان دلسوزی برای گلهای زندگیمان باشیم.