خبر
چگونه کودکمان را با نماز و روزه آشنا کنیم؟
- خبر
- نمایش از دوشنبه, 29 خرداد 1391 08:49
- بازدید: 3908
برگرفته از روزنامه اطلاعات
دکتر مهشید چایچی
ممکن است این سؤال برایتان پیش آمده باشد که چگونه از کودکی فرزندم را باآموزه ها و تکالیف دینی آشنا کنم تا در نوجوانی و بزرگسالی انسانی معتقد شود و خودش به این امور علاقه داشته باشد و از فرامین الهی سرپیچی نکند؟ خیلی از ما والدین برای آموزش مسایل دینی به فرزندانمان از روشهایی سخت گیرانه استفاده میکنیم که با اجبار و تنبیه همراه است و گاهی باعث میشود که فرزندانمان بخصوص در سنین نوجوانی از دین، نماز و روزه فراری شوند.
گاهی هم برعکس آنقدر کودک را رها میکنیم که حتی در نوجوانی هم با اصول دین ناآشناست و نمیداند چگونه باید مناسک دینی را به جا بیاورد.
خداجویى در کودکان فطرى است. بنابراین برای آموزش مسایل دینی و اصول دین به فرزندانتان لازم نیست خیلی خودتان را به سختی بیندازید تنها کافی است که خودتان الگوی مناسبی باشید. کودکان بیشتر از اینکه با گوشهای خود بشنوند حرکات و رفتار شما را زیر نظر دارند و سعی میکنند مانند شما رفتار کنند تا بزرگ به نظر بیایند. وقتی از سنین کم مانند 2 سالگی ببینند که شما نماز میخوانید و حرکات خاصی را با بیان اذکار خاصی انجام میدهید، علاقمند خواهند شد تا مانند شما همان حرکات و کلام را تکرار کنند. همین قدر که شما با روی باز از این همراهی آنها استقبال کنید و اجازه دهید کنار شما بایستند و مانند شما دولا و راست شوند، آموزش مسایل دینی را شروع کردهاید.
آموزش باید تدریجی باشد
والدین و بزرگسالان نباید توقّع داشته باشند که کودک آنها سریع اهل عبادت و نماز شود. برنامه عادت دادن و آموزش آنها به نماز باید بر اصل تدریج مبتنى باشد. کودک نباید یکباره بار سنگینى از وظایف دینى را بر دوش خود احساس کند و خود را به انجام آن موظف بداند. تکالیف سنگین و زودهنگام و خارج از طاقت و توان کودک ممکن است صدمهاى جبرانناپذیر بر اعتقادات دینى و مذهبى او وارد آورد.
در تعالیم اسلامى، توصیههاى فراوانى در زمینه آموزش تدریجى مسائل دینى آمده است.امام جعفرصادق (علیهالسلام) مىفرمایند:
«وقتى کودک به سن سه سالگى رسید، از او بخواهید که هفت بار «لا اله الاّ اللّه» بگوید، سپس او را به حال خود واگذارید تا به سن سه سال و هفت ماه و بیست روز برسد. در این هنگام، به او آموزش دهید که هفت بار بگوید «محمّدرسولاللّه» و سپس تا چهارسالگى او را آزاد بگذارید. در آن هنگام، از وى بخواهید که هفت مرتبه «صلىاللّه علیه وآله» را تکرار نماید و سپس تا پنج سالگى او را رها کنید. در این وقت، اگر کودک دست راست و چپ خود را تشخیص داد، او را در برابر قبله قرار دهید و سجده را به او بیاموزید و در سن شش سالگى رکوع و سجود و دیگر اجزاى نماز را به او آموزش دهید. وقتى هفت سال او تمام شد، به او بگویید دست و صورت خود را بشوید (در مورد وضو نیز به تدریج، وضو گرفتن را به او بیاموزید) سپس به او بگویید نماز بخواند. آن گاه کودک را به حال خود واگذارید تا نُه سال او تمام شود... در این هنگام، وضو گرفتن صحیح را به او بیاموزید و او را به نماز خواندن وادارید.»
در مورد روزه گرفتن نیز به همین صورت است. امام صادق (علیهالسلام) مىفرماید: «ما اهل بیت هنگامى که کودکانمان به پنج سالگى رسیدند، دستور میدهیم نماز بخوانند. پس شما کودکان خود را از هفت سالگى به نماز امر کنید. و ما در هفت سالگى امر میکنیم به اندازه توانایىشان نصف روز و یا بیشتر و یا کمتر روزه بگیرند و دستور میدهیم هنگامى که تشنگى و گرسنگى بر آنان غالب شد، افطار کنند.
این کار براى آن است که به روزه گرفتن عادت کنند. پس شما کودکان خود را در نُه سالگى (در مورد پسران) به اندازه توانایىشان امر به روزه گرفتن کنید و چون تشنگى و گرسنگى بر آنان غالب گردید، افطار کنند.»
هماهنگى مشترک بین توانایى و قابلیت آموزش گیرنده از یکسو و امکانات مناسب تربیتى از سوى دیگر است که میزان سرعت متناسبى را میطلبد که تشدید و یا کم شدن بیش از حد آن به اختلال در فرایند تربیت و حتى اختلال در تعادل شخصیت او منجر میشود. بنابراین یادتان باشد که در آموزش مسایل دینی به فرزندتان اصلاً عجله نکنید و سعی کنید متناسب با سطح درک و آمادگی ذهن او پیش بروید.
یکی از روشهای روانشناختی که برای آموزش مسایل دینی میتوانید استفاده کنید تکنیک «شکلدهی» است. در این شیوه شباهتهای
پی در پی رفتار مطلوب با شبیهترین و نزدیکترین رفتار به رفتار هدف، آن قدر تشویق و تقویت میشود تا زمانی که به تدریج آن رفتار به طور کامل به وجود آید. با روش شکلدهی مقدار، شکل، دوام و شدت رفتار را میتوان به میزان دلخواه تغییر داد. روایات متعددی، برای تمریندهی و عادتدهی کودکان و نوجوانان به خویشتنداری، ما را تشویق کردهاند تا ازروش شکلدهی رفتار کمک بگیریم. مثلاً همان حدیثی که از امام صادق نقل شد. «ما کودکانمان را در هفت سالگی به روزه گرفتن،...»
استفاده از عادتدهی در قالب برنامه و اصل «تدریج» و «تسهیل» بسیار دقیق و ظریف است. در آموزش روزه نباید انتظار داشت کودک با دو یا چند روز روزهداری، به این عمل عادت کند؛ بلکه ایجاد عادت فرآیندی طولانی است، به همین جهت امام شروع این آموزش را نه سالگی معین کرده است که شش سال تا سن بلوغ (پسران) فاصله دارد.
در آموزش روزه باید توانایی جسمانی کودک را در نظر گرفت و متناسب با آن، از کودک انتظار روزهداری داشت. از این رو امام(ع) میفرماید: تا آنجا که تاب آن را دارند روزه بگیرند، اما هرگاه تشنگی یا گرسنگی بر آنها غلبه کرد افطار کنند. به تدریج که توانایی کودکان بیشتر میشود، مدت بیشتری را روزه میگیرند. این تمرین ادامه مییابد تا جایی که بعد از چند سال، به راحتی میتوانند روزة کامل بگیرند.
روایات اسلامی، آموزش روزهداری را دو مرحلهای بیان کردهاند.
الف) مرحلة نخست؛ 9 الی 14 ـ 13 سالگی؛ در این مرحله کودک تنها با اصل روزهداری هر اندازه که بتواند مثلاً نصف روز کمتر یا بیشتر، آشنا میشود و از او انتظار روزة کامل و صحیح نمیرود، در این سالها باید کودک را به روزه گرفتن و قرار گرفتن در برنامههای خود کنترلی و خود مهار گردی نفس، به هر اندازه که میتواند سفارش و تشویق کرد.
ب) مرحله دوم 15 الی 14 یا 13 سالگی؛ این مرحله از 13 ـ 14 سالگی شروع و به بلوغ ختم میشود. در این مرحله باید آنها را به روزة کامل امر و الزام کرد و در صورت شانه خالی کردن از روزه گرفتن و انجام تمرینهای خود نگهداری از مفطرات روزه و با وجود توانایی و قدرت بر روزة کامل باید نوجوان را مؤاخذه (تنبیه مثبت) کرد.
در عرف دینداران «روزة سرگنجشکی» کودکان و نوجوانان شهرت دارد. این شیوه که همسو و همنوای با سیرة معصومین(ع) در آموزش روزهداری است، مورد تأیید و تأکید بزرگان دین هم قرار گرفته است. در این شیوه به شکل مستقیم و یا غیرمستقیم تکنیک شکلدهی به شکل دقیق رعایت میشود. کودک با توجه به توانایی و رشد جسمانی، شناختی و عاطفیاش به این تمرین تشویق و سفارش میشود. بیداری شب برای صرف سحری در واقع نوعی خویشتنداری در برابر میل طبیعی خواب کودکانه است و تمرینهای خودداری از مباحثات و عدم انجام مفطرات روزه، در حد نسبی، در ساعات صبحگاهی انجام میگیرد. آنها که توانایی بیشتری دارند. پس از خوردن و آشامیدن مختصری برنامههای خود نگهداری و خود کنترلی خویش را تا زمان افطار ادامه میدهند.
سؤالات را بیپاسخ نگذارید
کودکان از 4 سالگی با مفاهیم ساده و به مرور در سنوات بعد با مفاهیم کلی روزه و ماه رمضان آشنا میشوند. والدین و مربیان، برای زیبا جلوه دادن این ماه پر برکت نقش ظریف و مهمی برعهده دارند. کودکان در برخورد با آداب رمضان پر از سؤالهای بیجوابند و پاسخ هر کدام از سؤالات آنان میتواند تصویری عمیق در ذهن آنها بکارد. اگر این پاسخها، حساب شده و اصولی باشد، در پرورش این مفاهیم در ذهن کودک مؤثر خواهد بود و اگر پاسخها سطحی و غیر واقعی باشد، تأثیری منفی و مخرب برجا خواهد گذاشت. بنابر این بهتر است والدین از ابراز سختی روزه، تشنگی و ضعف و... در مقابل کودک بپرهیزند و با دادن اطلاعاتی مفید، کودک را تشویق به گرفتن روزههای چندساعته یا روزة کله گنجشکی کنند. تشویق کودک او را به روزه گرفتن مشتاق میکند و همین که میتواند رفتار بزرگترها را تقلید کند، احساس بزرگی و استقلال میکند. اجرای مراسم دستهجمعی در ماه مبارک رمضان در مدارس ضمن تشویق آنها و نیز به یادگار ماندن خاطرات شیرین افطار و ماه مبارک رمضان در خاطر کودکان و نوجوانان، بسیار مورد توجه و استقبال دانشآموزان قرار میگیرد. حتی میتوان در دوران مهدکودک، برای کودکان پیش دبستانی، مراسم افطار روزه کله گنجشکی برگزار کرد.. اجرای چنین مراسمی شاید به نظر سمبلیک و یا ساده باشد، اما اثرات عمیق و ماندگاری دارد و ماه رمضان را برای کودکان و نوجوانان به ماهی شیرین و پر خاطره و معنوی تبدیل میکند.
اجبار نه، اختیار آری
در دعوت کودکان و نوجوانان به دین، باید به گونهاى عمل کنیم که آنها احساس آزادى کنند و با توجه به این موضوع که انسان فطرتاً خداجوست، با تذکر روشهاى صحیح، این فطرت را در وجود آنان بیدار نماییم و آنها را به طرف پذیرش دین سوق دهیم.
پیامبر گرامى (صلىالله علیه وآله) نیز با نرمخویى و با زبان لیّن افراد را به دین اسلام دعوت میکردند. خداوند تعالى میفرماید: «اَفَأَنْتَ تُکْرِهُ النّاسَ حَتّى یَکوُنوا مؤمنین» (یونس: 99)؛ اى رسول! تو کى توانى همه را با جبر و اکراه مؤمن گردانى؟ و یا میفرماید: «اِنَّما علیکَ الْبَلاغُ اِنَّما اَنْتَ مُنْذِرُ» (آلعمران: 20): کار تو فقط ابلاغ است، تو فقط منذر هستى.
ما والدین هم، نباید هیچ گاه کودکان و یا نوجوانان را مجبور به دین دارى کنیم یا براى آن که دیندار شوند، نباید به آنها مزایاى زیادى بدهیم. اگر بدون استفاده از این دو حربه تهدید و تطمیع، بتوانیم آنها را به عقیدهاى معتقد کنیم، آن اعتقاد درونى خواهد بود؛ یعنى اعتقادى که نه براى جلب منفعت است و نه به دلیل ترس از قدرت.
10 فرمان برای نمازخوان کردن کودکان
1) کودکان را با خداوند مهربان با همان زبان کودکانه و ساده و مناسب با سن کودک آشنا کنید و درباره محبت خداوند برای آنان صحبت کنید و نعمتهای بیشماری که به ما داده است را بیان کرده و بگویید که نماز وسیلهای است برای تشکر از این نعمتها و تداوم آنها.
2) الگو باشید و به نمازهایتان اهمیت بدهید. خودتان عامل به دستورات و تعالیم دینى باشید. فرزند شما بیش از آن که بشنود میبیند. بنابراین توجه والدین به نماز و قرآن خواه ناخواه در فرزند تأثیر میگذارد و آنان را به نماز و قرآن سوق میدهد.
3) کودکتان را به مجالس دعا و قرآن و مسجد و اماکن مذهبی ببرید و در نماز جمعه و جماعت شرکت کنید. به گونهای که از این مراسم و مکانها خاطرهای خوش برایش باقی بماند. به او کمک کنید تا حلاوت عبادت را خود مزمزه کند نه اینکه از زبان شما بشنود.
4) هیچ ارزش و اعتقاد و اصولی را قبل از آن که زمینه لازم عاطفی و روانی آن برای کودک فراهم آید و یا خود به آن متمایل شده باشند، به او تحمیل نکنید. به کودکتان برای عمل به دستورات دین اختیار بدهید و پیامدهای سرپیچی از آن را هم از دیدگاه دین توضیح دهید.
5) بهتر است برای انتقال مفاهیم دینی. دستورات دینی از جمله نماز و روزه از قصه و داستانهای آموزنده استفاده کنید. این داستانها فطرت نهفته کودک شما را بیدار میکند و لازم نیست که شما مفاهیم انتزاعی را برای او بازگو کنید.
6) اصل تدریج را فراموش نکنید. از 3 سالگی به تدریج آموزش را شروع کنید اما او را خسته نکنید و توقع زیادی از او نداشته باشید. تکالیف سنگین و زود هنگام بیشتر به اعتقادات فرزندتان آسیب میرساند تا اینکه موجب رشد او شود.
7) اگر فرزندتان عبادت میکند او را تشویق کنید. مثلا برای دختران قبل از سن تکلیف جانماز و چادر زیبا تهیه کنید. به او اطلاعات کافی درباره پاداشهای معنوی که خداوند برای مومنین قرار داده بدهید و به او بگویید که خدا هم از او راضی است.
8) شرایط عمل به دستورات دینی مانند خواندن نماز صبح را برای فرزندتان فراهم کنید. به عنوان مثال اگر نوجوان شما شب زود بخوابد مسلماً صبحها زودتر بیدار خواهد شد و خواندن نماز صبح برای او راحتتر است.
9) عمل به دستورات دینی را برای کودک سخت و طاقتفرسا جلوه ندهید و آن را برای فرزندتان تلخ نکنید. مستحبات را در ابتدای کار کنار بگذارید، نماز را طولانی نکنید. اگر قصد دارید کودک به تکلیف نرسیده را برای نماز خواندن ترغیب کنید، لازم نیست در ابتدا نماز صبح را در وقتش بخواند بلکه میتوانید وقتی مثلاً ساعت 7 یا 8 از خواب بیدار شد او را تشویق کنید که نماز صبحش را بخواند. بعد به مرور ساعت خواندن نماز را به وقت ادای نماز صبح نزدیک کنید.
10) برای آموزش دستورات دینی مانندروزه از روش شکلدهی کمک بگیرید. در این شیوه شباهتهای پی در پی رفتار مطلوب با شبیهترین و نزدیکترین رفتار به رفتار هدف، آن قدر تشویق و تقویت میشود تا زمانی که به تدریج آن رفتار به طور کامل به وجود آید.