گفتگو
عذر خواهی از تاریخ - گفتگو با اوموت اوزکیریملی؛ روشنفکر ترک
- گفتگو
- نمایش از چهارشنبه, 13 مرداد 1389 17:57
- بازدید: 5518
سالار سیفالدینی
اشاره: دکتر اومید اُوز کیریملی، استاد دانشگاه بیلگی استانبول، نویسنده، تحلیل گر و از روشنفکران نسل جدید ترکیه به شمار می رود که تا اندازه زیادی به مبانی معرفتی سنت روشنفکری ترکیه وفادار است. وی مدرک ام.اس.سی خود را از دانشکده علوم اقتصادی و سیاسی دانشگاه لندن و مدرک پی.اچ.دی را از دانشگاه استانبول(1998) دریافت نموده است و هم اکنون سرگرم یک پروژه پژوهشی در مرکز تحقیقات خاورمیانه ای دانشگاه لوند سوئد می باشد. اُوز کیریملی در حوزه مباحث هویتی تا کنون چند کتاب به رشته تحریر آورده است که از میان آن ها، کتاب «نظریه های ناسیونالیسم» در ایران ترجمه و از سوی «موسسه مطالعات ملی» به چاپ رسیده است.
مسئله نسل کشی ارامنه یکی از نقاط سیاه تاریخ می باشد و روشنفکران ترک همواره تلاش داشتند با حسن نیت کامل نسبت به ترمیم این زخم اقدام کنند. کسانی چون هراند دینک،اورهان پاموک، الف شفق و باسکن اوران(عضو هیئت علمی دانشکده علوم سیاسی دانشگاه آنکارا با گرایش روابط بین الملل) از روشنفکرانی به شمار می روند که تا کنون در این راه تلاش های قابل توجهی داشته اند.
اوزکیریملی معتقد به نقصان و عدم بلوغ ناسیونالیسم در ترکیه است و اخیرا در یک مصاحبه با روزنامه رادیکال، همه ی گونه های ناسیونالیسم در ترکیه را «قومی» و ابتدایی دانسته است. وی با جسارت و شجاعت تمام بر لزوم عذرخواهی دولت ترکیه از ارامنه پافشاری می کند و منتقد همه نیروها و گروه های تندرو هم در ترکیه و هم در ارمنستان است که با رویکردهای غیر واقع بینانه، توسعه روابط دو کشور را مختل می کنند.از سوی دیگر وی معتقد به حرکت آهسته و پیوسته برای رسیدن به هدفی مطلوب است و تندروی در این راه را از هر جانب ناصواب می پندارد... .
- هر سال 24 آوریل مراسم یادبود کشتار ارامنه از سوی ارامنه جهان به ویژه در ترکیه و ارمنستان برگزار می شود. سخن از نسل کشی ارامنه تا چندی پیش در ترکیه تابو تلقی می شد. اما به نظر می رسد طی سالیلن اخیر این تابو در حال ترک برداشتن باشد. با توجه به فراخوان اخیر اندیشمندان ترک مبنی بر پوزش خواهی از ارمنیان آیا می توان مدعی شد که این تابو در ترکیه در حال شکسته شدن است؟ اساسا روشنفکران ترک چه اقدامی برای وارد ساختن این بحث در فضای عمومی جامعه کرده اند؟ این فراخوان پوزش خواهی توانسته است فضای رایطه ترکیه ارمنستان را تلطیف نماید؟
اوزکیریملی: شکسته شدن تلقی تابو بودن صحبت از نسل کشی ارامنه در ترکیه، باز می گردد به کنفرانسی با نام «ارامنه عثمانی:در سال های سقوط» که در سال 2005 در دانشگاه «بیلگی» استانبول، سازمان دهی شده بود. می توان گفت این کنفرانس، یک نقطه عطف در مسئله بررسی نسل کشی ارامنه به شمار می رود.
برای نخستین بار در این همایش بود،که نسل کشی ارامنه به دور از پیشداوری های سیاسی و ایدئولوژیک مورد ارزیابی و بررسی قرار گرفت. برخی از تاریخ نگاران ترک در این کنفرانس به روشنی حوادث سال 1915 را یک نسل کشی توصیف کردند.
در سال های بعدی همان طور که شما نیز اشاره کردید اندک اندک این موضوع به دفعات در فضای عمومی جامعه مطرح شد و در همین حد نیز باقی نماند، بلکه علاوه بر رخدادهای تلخ سال 1915 ، نسل کشی های قبلی نیز (مانند حوادث سال 1909 در آدانا) تبدیل به موضوعی برای همایش ها و کنفرانس ها شد.
در این بین، پویش و فراخوان عذر خواهی از سوی برخی روشنفکران ترک از ارامنه آغاز شد. نزدیک به 30 هزار نفر (به وسیله سایت اینترنتی مربوطه) در این پویش سمبولیک شرکت کرده و از ارامنه معذرت خواهی کردند.
مجموع این حرکت ها آثار بسیار مثبتی در راستای ترمیم روابط ارمنستان و ترکیه داشت. ملاقات هایی که روسای جمهور دو کشور به بهانه دیدارهای دوستانه تیم های ملی فوتبال انجام دادند هر چند سمبولیک، ولی بسیار مهم بود. اما امضای پروتکل های دو جانبه در ماه های گذشته موثرترین نتیجه این روند به شمار می رود.
واقع بینانه نخواهد بود اگر انتظار داشته باشیم ،مشکلات و اختلافاتی با پیشینه ای نزدیک به صد سال در چند ماه حل و فصل شود. هم چنانکه پارلمان های هر دو کشور از تصویب مفاد این پروتکل ها خودداری کردند و مرزهای هنوز نیز بسته است. بعلاوه هم در ترکیه و در ارمنستان ملی گراها تلاش دارند به هر نحو ممکن ادامه این روند را مختل نمایند. با این وجود می توانیم بگوییم که پیشرفت زیادی کرده ایم و این وضعیت با گذشته بسیار فرق دارد، وضعیت گذشته نیز تکرار نخواهد شد.
حل اختلافات سیاسی مستلزم یافتن راه کارهای موثر برای مشکلات موجود است و ابتدا باید ذهنیت هایی که زمینه پیدایش این مشکلات را فراهم آورده اند را تغییر دهیم، کما اینکه قبلا شاهد همین روند در روابط ترکیه و یونان بودیم. به عبارت دیگر، پیش شرط ایجاد روابط حسنه، فرو ریختن دیوار تابوها و گفتمان سالم دو طرفه است.
امروز می توان ادعا کرد که این فرآیند لااقل در ترکیه محقق شده است و من شک ندارم که ادامه این روند نتایج بهتر و پربارتری خواهد داشت.
- به هر حال در برهه هایی حامیان طرح مباحث نسل کشی ارامنه در ترکیه در اقلیت بودند، اما با توجه به توضیحات شما به نظر می رسد این بحث به تدریج وارد فضای عمومی به ویژه میان مورخان ترک، روشنفکران و اساتید دانشگاه شده و برگزاری کنفرانس ها و همایش های نمونه ای از آن است. این گونه به نظر می رسد که اوج گیری طرح چنین مباحثی در دولت اسلام گرای اردوغان بوده است. به رغم این اما مباحث مذکور نتوانسته به یک «کارزار یا Campaign » در ترکیه و تاثیر بر سیاست خارجی دولت ترکیه شود. بسترها و شرایط طرح بحث نسل کشی ارامنه در دوره دولت اردوغان چیست؟
اوزکیریملی: پاسخ این پرسش را در فرازهای بالا نیز اختصارا بیان کردم. به جز پیشرفت در توسعه ی روابطی که قبلا نیز برشمردم (کنفرانس ارمنی و سایر...) می توان از روند پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا و مسائل مربوط به آن و همچنین روند دموکراتیزاسیون عمومی نام برد. در این دوره نه تنها نسل کشی ارامنه بلکه مسائل دیگری هم که قبلا تابو به شمار می رفتند مورد بحث جدل در عرصه عمومی قرار گرفته و به روی میز روشنفکران رفت که مهم ترین آنها مسئله قبرس و مسئله کُرد بود. در این دوره شاهد کاهش نفوذ و اقتدار ارتش نیز بودیم.
البته باید بگویم که تاریخ نگاران ترکیه مدت زمان زیادی است که این موضوع را در بین خود به مباحثه گذاشته بودند اما در این دوره [دوران اقتدار دولت اردوغان] فرصت یافتند تا صدایشان را به عموم و طبقات دیگر برسانند و نتایج حاصله را با آنان نیز در میان بگذارند. فراموش نکنید که انتظار پذیرش رسمی نسل کشی ارامنه از سوی دولت ترکیه ، واقع گرایانه نیست. ولی دولت ترکیه در ارتباط با این موضوع از دیدگاه حقوق بین الملل مسئولیتی هم ندارد. از سوی دیگر رغمارغم همه ی ادعاها و رویکردهای مختلف ِ حقوقدانان و تاریخ نگاران، شکی نیست که مسئله قتل عام ارامنه همواره از سوی آنان به عنوان «نسل کشی» یاد خواهد شد. زیرا این گزاره یکی از زیرساخت های بنیادین «هویت ملی ارمنیان» به شمار می رود. چیزی که اهمیت دارد پیشرفت بدون تصادم و برخورد با این گزاره ها است. من تصور می کنم برای تحقق این هدف گام های اولیه برداشته شده است.
– این دیدگاه مطرح شده که دولت ترکیه هر چند در ظاهر علم مخالف با نسل کشی بر می افرازد اما در عمل مشوق مشوق طرح این مباحث در فضای افکار عمومی جامعه از سوی نهادهای مدنی و اندیشمندان است تا بتواند از این طریق به عادی سازی این بحث پرداخته و از حساسیت های داخلی بکاهد تا بلکه در فضای فارغ از عداوت به این بحث بپردازد. نظر شما چیست؟
اوزکیریملی:در این مورد مثل شما فکر نمی کنم. دولت کنونی در کنار این که راه را برای روشنفکران جهت طرح مسئله در عرصه عمومی هموار می سازد، خود نیز به استقبال برخی «ریسک های سیاسی» در ابن باره می رود. برای نمونه امضای پروتکل دو جانبه با ارمنستان حزب حاکم را هم نزد رای دهندگان خود و هم نزد مخالفان با چالش مواجه کرد. پذیرفته نشدن متن پروتکل در پارلمان های دو کشور نیز ناکامی دولت، و سیاستی شتابزده ارزیابی شد.
اما نمی توان از دولت آنکارا انتظار داشت در کوتاه مدت اقدامات رادیکالی در این مورد انجام داده و سیاست های رسمی و دیرنیه اش را یک شبه از بنیاد متحول سازد. از سوی دیگر پذیرش نسل کشی از طرف هر دولتی که باشد، اساسا موضوعیت ندارد اما در عین حال می توان گفت که گام های کوچک کنونی از سوی آنکارا در آینده باعث دگرگشت های ریشه دارتری خواهد شد. به علاوه می دانیم که دولت در گذشته نیز ریسک های را پذیرفته است.
برای مثال در حالی که جمیل چیچک [وزیر دادگستری کنونی که دارای گرایش های شدید ملی گرایانه است] به کنفرانس ارمنی در دانشگاه بیلگی استانبول ، واکنش مخالف داشت، سایر سران حزب عدالت و توسعه به این همایش چراغ سبز نشان دادند.
به نظر من حکومت همانند سایر موارد در این مورد نیز رویکردی پراگماتیک و میانه، ارائه کرده است و هنگامی که با واکنش از سوی افکار عمومی مواجه شده است، عقب نشینی کرده . ولی آن چه که بسیار اهمیت دارد این است: همیشه نمی توان از نیمه راه برگشت و طرح ها را پس گرفت. هر گامی که برداشته می شود، موجبات «تغییر» را فراهم می کند و این اجتناب ناپذیر است.
– ناسیونالیست های افراطی یکی از مولفه های تاثیرگذار در طرح یا جلوگیری از طرح بحث کشتار ارامنه هستند. یکی از این ناسیونالیست های افراطی «دولا باغچه لی» رهبر حزب ملی گرای «حرکت ملی» ترکیه است که در واقع توپ را به زمین ارمنی ها می اندازد. وی مدعی است این ارمنی ها بودند که ترک ها و حتی دیپلمات های ترک را به قتل رساندند و لذا مردم ترکیه نباید از کسی یا ملتی عذرخواهی کنند. این در حالی است که منتقدان این گروه از جمله هراند دینک یا اورهان پاموک با حملات، اهانت ها و آزارهای گروه های افراطی مواجه می شوند. میخواهم بدانم وزن اینان در فضای سیاسی ترکیه چقدر است و آیا طرح بحث های نسل کشی ارامنه هم چنان از سوی این گروه خیانت به ملت ترک تلقی می شود؟
اوزکیریملی:فکر نمی کنم که این گروه ها دارای قدرت تاثیر گذاری و تعیین خط مشی و یا اثر گذاری بر روابط ایروان – آنکارا باشند. به هر حال ملی گرایان افراطی در هر دو کشور به یک شکل عمل می کنند. یعنی آموزه های یکسان، با روش های مختلف ارائه می گردد.
موضع تاثیرگذاری تندروها را باید در بخشی از افکار عمومی و اجتماع جستجو کرد.به هر حال ضارب هراند دینک نوجوانی 18 ساله و تحت تاثیر دست راستی های افراطی به شمار می رفت. دلیل اصلی مهارجت اورهان پاموک از ترکیه نیز همین مسائل است. به طور خلاصه تاثیر ملی گراهای ترک بر سیاست کلی رژیم در ترکیه نیست، بلکه آنها بر بخشی از افکار عمومی تسلط دارند.
– به دلیل برخی تحولات و شرایط تاریخی به نظر می رسد که سیاست مداران ترک دارای ذهنیت گذشته گرا و متاثر از فضای روابط تاریخی کشور خود و حضور قدرتی به نام عثمانی هستند. چگونه و تحت چه شرایطی می توان دهنیت سوء ظن آمیز را را در افکار مقام های ترک عوض کرد و اعتماد به همسایگان را به سیاست مداران ترک باز گرداند و از سوء ذهن های تاریخی کاست؟
اوزکیریملی: پاسخ دادن به این پرسش آسان نیست. از زمان بنیانگذاری جمهوریت در ترکیه این حس عدم اعتماد، مشهود است. ترکیه احساس می کند که اقلیت های موجود در مرزهای جغرافیایی اش سعی دارند با کمک نیروهای لیبرال، کشور را به سوی تجزیه پیش ببرند. از این رو به کودکان از دوران مدرسه آموخته می شود که ترک غیر از ترک رفیقی ندارد!
به عبارتی؛ این بی اعتمادی پایه جمهوریت در ترکیه به شمار می رود. آموزه های سیاست خارجی « احمد داوود اغلو» نیز اگر چه در راستای حل مشکلات با کشورهای همسایه ارزیابی شود ولی هنوز قدم های موثر و کافی در این مسیر برداشته نشده است. حال بماند که این بی اعتمادی فقط با تحقق تحولاتی در سیاست خارجی از بین نخواهد رفت. جهت این امر لازم است برخی تابوها شکسته شود. این مسئله نیازمند یک رفرم و اصلاحات جدی در ترکیه می باشد که می بایست از «دستگاه آموزشی» آغاز شود. در فضایی که پاردایم ملی گرایی [افراطی]، زبان حاکم است، از میان بردن تردیدهایی که ریشه ی تاریخی دارند، شدنی نیست.
-چرا ترکیه از پذیرش نسل کشی ارامنه سرباز می زند؟ آیا کشمکش دو طرف طی سال های گذشته تنها بر سر به رسمیت شناختن واژه نسل کشی از سوی ترکیه است؟ اساسا بار حقوقی مترتب بر این پذیرش چه خواهد بود؟ آیا ابراز پوزش می تواند حل این معضل را آسان تر سازد؟
اوزکیریملی: اولا؛ همانطور که قبلا گفتم، هیچ یک از دولت های جمهوری ترکیه، «نسل کشی» را قبول نخواهد کرد و اساسا قوانین و مقررات مربوط به نسل کشی در حقوق بین الملل ، عطف به ماسبق نمی شود [این جرم نخستین بار در سال 1948 به رسمیت شناخته شد] و اثبات و توصیف این که، تراژدی روا داشته شده نسبت به ارمنیان دارای ماهیت حقوقی «نسل کشی» است، بسیار دشوار می باشد. به این معنی که امروز شاهد زنده ای وجود ندارد، مهم تر این که قتل عام را دولتی انجام داده است که امروز وجود خارجی ندارد (امپراتوری عثمانی). اگر ادعاهای ارضی و ضرر و زیان و خون بها را نیز به این موارد اضافه کنید، درخواهید یافت که چرا هیچ دولتی در ترکیه حاضر نمی شود این اتهام را بپذیرد.
دوم اینکه، ناسیونالیست های ارمنی، تمام رهیافت های خود را بر اساس این پیش فرض استوار کرده اند که ترکیه اتهام «نسل کشی» را نخواهد پذیرفت. اگر از این چشم انداز بنگرید، درخواهید یافت که پذیرش نسل کشی بازار آن ها نیز کساد می کند.
بنابراین با توجه به این که این پذیرش نهایتا صورت نخواهد گرفت، آن چه ترکیه می بایست انجام دهد، «عذرخواهی به خاطر گذشته است»، که ملازمه ای با پذیرش نسل کشی ندارد. اگر ترکیه این رویکرد را اختیار کند برگ برنده ناسیونالیست های ارمنی را باطل خواهد کرد و روابط دو جانبه شروع به توسعه خواهند نمود . بی شک این وضعیت در منطقه به صلحی پایدار می انجامد.
- به عنوان پرسش واپسین بد نیست از این زاویه نیز بنگریم که : همیشه سخن بر سر « کشتار ارمنی ها از سوی ترک ها» است و این که ترک ها نسبت به ارامنی ها خیانتی را مرتکب شدند. حال می خواهم از این زاویه بپرسم که اساسا ارمنی ها در دوران جنگ جهانی اول دست به چه اقداماتی زدند که سبب ساز قتل عام آن ها از سوی ترک ها شد؟
اوزکیریملی: پاسخ این کوچک ترین اهمیتی ندارد. دست یازیدن آن ها به هر عملی مجوز قتل عام آن ها نخواهد بود. چنین کوچ های اجباری و کشتارهای همگانی در هر صورت جنایت است. البته تلقی دولتی و رسمی از تاریخ در ترکیه این گونه می گوید: همکاری ارمنی های شرق آناتولی با روس ها در جنگ جهانی دوم باعث تبعید آن ها از منطقه شده است! در حالی که ارمنی های غرب ترکیه نیز مهاجرت داده شده اند. زنان و کودکان نیز در معرض کوچ اجباری قرار گرفته اند. به طور خلاصه هیچکدام از این اتهامات و بهانه ها نمی تواند توجیه کنندهی جنایت علیه ارمنی ها باشد.