یکشنبه, 04ام آذر

شما اینجا هستید: رویه نخست تاریخ یافته‌های باستان شناسی سد گُلی گُمپو، دور افتاده و بی‌یاور از زمان ساسانیان تاکنون

یافته‌های باستان شناسی

سد گُلی گُمپو، دور افتاده و بی‌یاور از زمان ساسانیان تاکنون

دکتر محمد جعفر ملک‌زاده

جستارگشایی

در لفظ عامیانه مردم آبادی‌های پیرامون این سد، گلی (goli) همان گلو و گمپ (gomp) همان است که در شیراز و شهرهای پیرامون آن قمپ و غمپ می‌گویند و منظور گودالی پر از آب یا استخر و برکه است. صاحب کتاب آثار عجم (فرصت، 1354 هجری قمری) ریشه این نام را خنب به معنی خمره می-داند که به نظر نگارنده درست نیست. سبب این نامگذاری این است که سد گلی گمپو در یک دره ژرف یا گلوگاه تنگ کوهستانی احداث شده و پایین دست آن گمپ یا برکه‌ای کوچک یا در حقیقت حوضی با کف و دیواره سنگی و تقریبا دایره‌ای شکل است که آب، هم از روی بستر رودخانه در آن می‌ریزد، هم از زیر بستر در آن می‌تراود و آن را از آب پر می‌کند و تا ماه‌ها بعد از فرو نشستن سیلاب که دیگر آبی در دره جریان ندارد همچنان از آب پر است و گاهی اندکی سرریز هم دارد. پسوند «و u» در آخر نام این سد همان است که در شهرهای جنوبی ایران به ویژه در شیراز کاربرد و معانی فراوانی دارد. این پسوند در اینجا نشان معرفه است. یعنی همان گلی گمپی که گوینده و شنونده آن را می‌شناسند (ملک‌زاده، 1358).

مردم روستاهای پیرامون گلی گمپو برکه یا گمپ پایین دست سد را کمابیش مقدس می‌شمارند و شست و شوی خود در آن را شفابخش می‌دانند. نگارنده هنگام بازدید از این سد، مرد جوانی را دید که پدر پیر و ناتوان خود را برای شست و شو دادن در این گمپ به دوش کشیده و از راه‌های سخت کوهستانی به پای گمپ آورده بود. مردم منطقه سد گلی گمپو را اغلب به اختصار سد گمپو می‌خوانند.


موقعیت سد گلی گمپو

سد گلی گمپو، به خط راست، در
6/4 کیلومتری جنوب خاوری روستای مهزینا (mahzeyna)،
8 کیلومتری جنوب باختری روستای فداغ،
10 کیلومتری شمال خاوری شهر بیرم (beyram) و
250 کیلومتری جنوب باختری شهر شیراز قرار دارد. طبق اندازه‌گیری، موقعیت آن در دستگاه یو. تی. ام  به شرح زیر:

x = 0750837 m,
 y = 3046497 m

و در محدوده R 39 است. این موقعیت معادل مختصات جغرافیایی زیر است:

Latit.  =   27⁰ 31' 08"  N

Longit.  =   53⁰ 32' 22"   E

رقوم بستر رودخانه نسبت به سطح آب خلیج فارس، در محل بند طبق اندازه‌‌گیری با دستگاه GPS، 609 متر و جهت محور سد 42 درجه شمال خاوری – جنوب باختری است. جهت جریان آب در دره و در محل سد از جنوب خاوری به شمال باختری است. منطقه پیرامون سد گلی گمپو بخشی از لارستان است در جنوب استان فارس. تنگه‌ای که سد در آن احداث شده در کوه بل (bol)  قرار دارد. بل در زبان پهلوی به معنی بلند است.


راه دسترسی به سد گلی گمپو

برای رسیدن به ساختگاه گلی گمپو از شیراز، امروزه بهترین مسیر شهر کوار و از آنجا به فیروزآباد، قیر، خنج (khonj)، و پیش از رسیدن به اوز (avaz)، دو راهی ارد (arad)، روستای مهزینا (mahzeyna) و از آنجا مسافت 5 کیلومتر بدون وجود جاده است. بخشی از 5 کیلومتر آخر را با خودروهای بیابان نورد می‌توان طی کرد اما بخشی دیگر را فقط پیاده باید رفت.


مصالح سد

بدنه سد از سنگ لاشه و آژند ساروج ساخته شده و روی بستری از ماسه سنگ از سازند آغاجاری قرار داده شده است. نوع سنگ لاشه و کیفیت آژند به کار رفته به هیچ روی خوب نیست. سنگ به کار رفته ماسه سنگ با مقاومت فرسایشی بسیار کم است طوری که در پاره‌ای نقاط سنگ نمای سد خاک شده و فرو تکیده است. آژند ساروج به کار رفته در حد گل آهک است. سازندگان سد در به کار بردن همین گل آهک هم صرفه جویی کرده به گونه‌ای که در بسیاری از جاهای درون پیکره بند سنگ چین شبیه خشکه چینی دیده می‌شود. شاید همین دو عامل اصلی‌ترین عوامل خرابی سد بوده است. سبب این سهل‌انگاری در ساخت چنین سد بلند قامتی، شاید در حقیقت خشونت و تنگ‌چشمی بیش از حد طبیعت منطقه بوده باشد. در حوالی ساختگاه سد گلی گمپو معدن سنگ مناسب وجود ندارد تا بتوان هم سنگ لاشه مورد نیاز دیواره سد را از آن استخراج کرد هم آهک مورد نیاز ساروج یا حتی گل آهک را. برای پختن سنگ هم، هیزم و خار و خاشاک کافی یافت نمی‌شود. افزون بر این مشکلات نبودن راه دسترسی مناسب که بتوان با چارپایان و گاری مصالح را از جایی دیگر به ساختگاه حمل کرد هم عامل دیگری بوده است. طبیعی است در چنین اوضاع و احوالی همچنان که همین امروز هم دیده می‌شود، نظارت بر عملیات اجرایی خوب صورت نمی‌گیرد.


وضعیت کنونی سد گلی گمپو

نگارنده این سطور در 14 اردیبهشت سال 89 از ساختگاه این سد بازدید کرد و از آن عکس گرفت. یک نوار به بلندی سد از بخش چپ (بخش باختری) سد تخریب شده بود. آب زیر بخش باقی مانده را هم مقداری خالی کرده بود. به نظر می‌رسید که تخریب باز هم صورت خواهد گرفت. نامه‌ای به شهرداری و شورای اسلامی شهر بیرم (beyram) نوشته شد تا برای ترمیم و بازسازی سد کوشش کنند. ظاهرا تا امروز که بیش از سه سال از آن تاریخ می‌گذرد کاری نکرده‌اند و خطر همچنان وجود دارد. به هر حال بسیار ضروری است که این سد مرمت شود. به ویژه اینکه بخش تخریب شده آن وسیع نیست و بخش به جا ماندة آن کاملاً سالم است. امّا اینکه این سد پس از بازسازی چه مقدار آب ذخیره می‌کند و این آب چقدر ارزش کشاورزی یا آشامیدن دارد نیاز به مطالعه دقیق‌تر و بیشتر دارد.


قدمت سد گلی گمپو

تاریخ بنای سد گلی گمپو هم مانند تاریخ بنای بیشتر سازه‌های آبی کشور نامعلوم است. مردم محل قدمت آن را بیش از چهار صد سال بیان می‌کنند. اما بدون اینکه بدانیم این سد در چه دورانی ساخته شده، می‌دانیم که یک سد باستانی است و دارای معماری و مهندسی قابل توجه است. کارشناسان سازمان میراث فرهنگی که اسناد و مدارک این اثر را برای ثبت آن در فهرست آثار ملی تهیه کرده‌اند تاریخ احداث آن را دوران ساسانیان تشخیص داده‌اند. سد گلی گمپو با نام سد گمپو در تاریخ  9/10/1378 به شماره 2288 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.


معماری و مهندسی سد گلی گمپو

سد گلی گمپو معماری پیچیده‌ای ندارد. به عبارت دیگر دیوار ساده‌ای است عمود بر دیواره‌های دو طرف دره. مهندسی آن هم چندان پیچیده نیست. هر چند منحصر به فرد است. تعبیه سه سوراخ مستطیل شکل در راستای یک خط شاقولی روی نمای پایین دست و گذاشتن دو جرز تقویت کننده پایداری سد در دو پهلوی سد به شکل نیم استوانه و کاهش کلفتی سد از ارتفاع 9 متری به بالا نکات جالب توجه مهندسی در طراحی این سد است. طراح سد نمای بالا دست سد را اندود ساروج کرده چون می‌دانسته که نفوذ آب به بدنه سد بسیار خطرناک است. سنگ‌های نما تراش خورده و چهارگوش است. سنگ‌های هر ردیف بلندی تقریباً یکسان دارند. در نتیجه ردیف‌ها همه موازی یکدیگرند و این به زیبایی سد افزوده است. مشخص نیست به جز این دو جرز، جرز دیگری هم در بخش ویران شده بوده یا نه. جرز دست راست سد در قسمت عمده‌ای از بلندای خود در پایین، هسته‌ای از صخره دیواره دره دارد و فقط به دلیل زیبایی آن صخره را با یک لایه سنگ پوشیده‌اند. هم اکنون این لایه فرو ریخته و صخره نمایان شده است.

 


هدف از احداث سد گلی گمپو

چندان روشن نیست که هدف‌های سازندگان سد گلی گمپو را حدس بزنیم. در پایین دست زمین‌های کشاورزی زیادی دیده نمی‌شود. بندی برای آبگیری در پایین دست وجود ندارد یا دست کم نگارنده آن را ندیده است. اثری از سامانه‌ای برای انتقال آب به پایین دست یافت نمی‌شود. در خود بند هم اثری از سازه‌ای که خروج آب از سد را کنترل کند وجود ندارد. مگر همراه با بخش تخریب شده از بین رفته باشد. شاید هدف از ساختن سد فقط مهار سیلاب بوده که آن هم بعید است زیرا در پایین دست تاسیسات یا آبادی مهمی نیست که به خاطر حفظ آن سد ساخته باشند. تنها می‌ماند آب آشامیدن که آن هم با توجه به تبخیر شدید و شور شدن سریع آب محتمل نیست.
به عقیده نویسندگان کتاب «چاره آب در تاریخ فارس» هدف سازندگان سد گلی گمپو و دیگر سدهای مشابه در جنوب فارس که آب شیرین بسیار کمیاب و منحصر به بارندگی زمستان است، این بوده که پشت بند از رسوبات پر و یک آبخان مصنوعی تشکیل شود و آب حاصل از سیل در آن نفوذ کند و سپس اندک اندک از سوراخ‌های سه گانه به بیرون بتراود (جواهری، 1378).
بر این اساس آب حاصل باز هم کیفیت خوبی ندارد زیرا آبخانی که پشت سد درست می‌شود حاصل فرسایش سازندهای شور است و باعث شور شدن آب درون آن می‌شود. امّا به هر حال آبخان رفته رفته بر اثر جریان آب شیرین باران شیرین می‌شده است. از این گذشته آب نیمه شور هم بهتر از بی آبی است و به کار بعضی کشت‌ها می‌خورد. نظر جواهری در مورد سد گلی کمپو درست به نظر می‌رسد، زیرا سازندگان سد در نظر داشته‌اند پس از بالا رفتن سطح رسوب از سطح دریچه اوّل، از پایین دست وارد آن شوند و سنگ‌های مسدود کننده آن را به راحتی بردارند تا آب از درون رسوبات به بیرون بتراود. پس از بالاتر رفتن سطح رسوبات نوبت به دریچه دوم و سرانجام نوبت به دریچه سوم می‌رسیده است. امّا گویا چنین پیش بینی با ویران شدن بخشی از سد هرگز به مرحله عمل نرسیده است.


سد گلی گمپو کی ویران شده است

حجم بخش تخریب شده سد کم نیست. حدود 300 متر مکعب است. در این حجم از پیکره سد حدود ده هزار تکه سنگ لاشه درون بدنه سد و سنگ تراشیده شده نمای سد وجود داشته که پایین ریخته است. در حوالی پایین دست سد و در دور دست‌تر چندان از این نوع سنگ‌ها یافت نمی‌شود. بنا بر این می‌توان نتیجه گرفت که تخریب سد صدها سال پیش صورت گرفته است. به ویژه این که بستر سنگی محل نشستن بخش تخریب شده سد بیش از یک متر فرسایش یافته و گود شده است. نگارنده حتی به این نتیجه رسیده که سد در همان سال‌های نخستین بهره‌برداری تخریب شده و این تخریب به سبب کیفیت بد مصالح آن بوده است. آنچه این اندیشه را تقویت می‌کند این است که اگر سال‌های زیادی سد کار کرده بود محل خروج آب حتی به صورت نشت از دریچه‌هایی که در بدنه سد ساخته شده بر اثر جریان آب فرسایش می‌یافت. در حالی که کوچکترین اثر گذر آب روی بدنه سد که بسیار فرسایش‌پذیر بوده دیده نمی‌شود. 


منابع:

1- جواهری، پرهام و جواهری، محسن:  «چاره آب در تاریخ فارس»، مجلد یکم، گنجینه ملی آب ایران، تهران، 1378.
2- فرصت شیرازی، محمد نصیر: «آثار عجم»، بمبئی، چاپخانه نادری، 1354 هجری قمری.
3- ملک‌زاده، محمد جعفر: «فرهنگ مردم زرقان»، تهران، چاپخانه سپهر، 1358.

 



عکس شماره 1:  آبادی مهزینا یا آنچنان که می‌نویسند محمد زینا. نزدیکترین آبادی به سد گلی گمپو است. اگر از تنگه گلی گمپو آبی جریان یابد به زمین‌های محدود این روستا می‌رسد.
تاریخ عکسبرداری: اردیبهشت 1389. عکسبردار:  دکتر محمد جعفر ملک‌زاده.

 


عکس شماره 2:  با عوض کردن خودرو، گروه آماده حرکت به سمت دره گلی گمپو می‌شود.
تاریخ عکسبرداری:  اردیبهشت 1389. عکسبردار:  دکتر محمد جعفر ملک‌زاده.

 


عکس شماره 3:  تصویر ماهواره‌ای سد گلی گمپو. جرزها یا پشتیبان‌های نیم‌استوانه‌ای کرانه راست و چپ سد در عکس دیده می‌شود. آب از پهلوی چپ سد که دریده شده جریان دارد.
تاریخ عکسبرداری: اردیبهشت 1389. عکسبردار:  دکتر محمد جعفر ملک‌زاده.

 


عکس شماره 4:  نمای پایین دست سد گلی گمپو. پهلوی چپ سد فروریخته و با سیلاب رفته است. بستر، تکیه‌گاه‌ها و پیکره سد همه به شدت فرسایش‌پذیر است. جرز یا پشتیبان نیم‌استوانه‌ای و بلند کرانه راست و کوتاه کرانه چپ در عکس دیده می‌شود.
تاریخ عکسبرداری: اردیبهشت 1389. عکسبردار:  دکتر محمد جعفر ملک‌زاده.

 


عکس شماره 5:  مسیلی که سیلاب‌های گلی گمپو را به پایین دست منتقل می‌کند از این مسیل می‌توان به جای جاده استفاده کرد.
تاریخ عکسبرداری: اردیبهشت 1389. عکسبردار:  دکتر محمد جعفر ملک‌زاده.

 


عکس شماره 6:  سد در ارتفاع 9 متری از بستر تنگه حدود 2 متر نازک‌تر شده است. همان طور که در این عکس دیده می‌شود پشت دیواره سد اندود ساروج شده است. بخش‌هایی از این اندودکاری همچنان بر جا مانده است. در این عکس همچنین تفاوت سنگچین نمای بالا دست و پایین دست سد با سنگچین درون بدنه سد دیده می‌شود. عکسبردار روی دیواره چپ تنگه ایستاده است.
تاریخ عکسبرداری: اردیبهشت 1389. عکسبردار:  دکتر محمد جعفر ملک‌زاده.

 


عکس شماره 7:  سنگ‌های نمای بالا دست سد روی تکیه‌گاه چپ خود به خود و به مرور زمان خاک شده و فروریخته است. علت کیفیت بسیار بد سنگ بوده است.
تاریخ عکسبرداری: اردیبهشت 1389. عکسبردار:  دکتر محمد جعفر ملک‌زاده.

 


عکس شماره 8:  سوراخ میانی سد که از بالا دست با سنگ خشکه چینی شده است.
تاریخ عکسبرداری: اردیبهشت 1389. عکسبردار:  دکتر محمد جعفر ملک‌زاده.

 


عکس شماره 9:  فرسایش شدید دره گلی گمپو. این بخشی از مسیر دستیابی به ساختگاه سد است که فقط پیاده می‌شود طی کرد.
تاریخ عکسبرداری: اردیبهشت 1389. عکسبردار:  دکتر محمد جعفر ملک‌زاده.

 


عکس شماره 10:  گمپ یا حوض مقدس. مقداری آب سطحی اندکی هم آب زیرزمینی وارد گمپ می‌شود. در فصل گرما که آب‌های وارد شده به گمپ کم و تبخیر زیاد است، حوض سرریز ندارد. 
تاریخ عکسبرداری: اردیبهشت 1389. عکسبردار:  دکتر محمد جعفر ملک‌زاده

 


عکس شماره 11:  این تکه سنگ چندین هزار کیلو گرمی چگونه در بدنه سد کار گذاشته شده؟ واقعیت این است که این تکه سنگ بخش کوچکتر یک تکه سنگ بزرگتر بوده و آن بخشی از تکیه‌گاه چپ بند بوده که بر اثر فرسایش لایه‌های زیر آن، مانند دماغه‌ای در هوا معلق مانده است. سازندگان سد از وجود این دماغه استفاده کرده تا هم سد را بیشتر درگیر تکیه‌گاه چپ کنند هم در حجم عظیمی از سنگ‌چین سد صرفه جویند. اما این یک اشتباه مهندسی خطرناک بوده است. زیرا آن‌ها هر چه قدر هم که دقت می‌کردند نمی‌توانستد زیر این صخره ناهموار را پر کنند. در نتیجه وزن بسیار زیاد سنگ-چین روی صخره و سنگین بودن خود صخره از یک سو، خالی بودن زیر آن و مقاومت کم صخره از دیگر سو باعث شکستن و چند پاره شدن آن شده است. اگر این شکستن که قطعا ناگهانی بوده حتی اگر باعث یک سقوط دو سه سانتی متری شده باشد ‌توانسته ضربه‌ای بزند و لرزشی درست کند که بخشی از سد را فرو ریزد. اتفاقی که افتاده و بخشی از سد را ویران کرده است.   
تاریخ عکسبرداری: اردیبهشت 1389. عکسبردار:  دکتر محمد جعفر ملک‌زاده

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه