زبان پژوهی
نام باستانی «کت» به معنی قنات را فراموش نکنیم
- زبان پژوهي
- نمایش از دوشنبه, 07 اسفند 1391 14:32
- دکتر محمد جعفر ملکزاده
- بازدید: 6505
دکتر محمد جعفر ملکزاده
چکیده
ایران سرزمین قناتهاست و ایرانیان مبتکر قنات هستند. پس طبیعی است که در زبان مردم ایران برای این سازهٔ مهم تأمین آب و آبرسانی، نامهای مختلفی وجود داشته باشد. یکی از این نامها «کت» (kat) است که از واژهٔ پهلوی کتس (katas) به زبان فارسی نوین رسیده است و دست کم دو هزار سال قدمت دارد. این واژه مانند واژهٔ کاریز و دیگر واژههایی که به معنی قنات به کار میرود هنوز کمابیش متداول و یادآور این نکته است که در طول تاریخ چند هزار سالهٔ قنات، نامهای مختلفی برای آن به وجود آمده و از میان رفته است، هرچند قنات همچنان زنده است. پژوهش در نامهای قنات روشن کنندهٔ راه برای تحقیق در تاریخ قنات و تاریخ نامهای آن است. در این مقالهٔ کوتاه به بررسی واژهٔ «کت» در نام یکی از آبادیهای دشت شیراز و ارتباط آن با قنات میپردازیم.
نامهای روستاهای ایران
نامهای روستاها و آبادیهای ایران همگی زیبا و با معنی و مانند خود روستاییان ساده و دل انگیزند. نامها اغلب به گونهای صادقانه، بازگو کنندهٔ رویدادهای تاریخی یا بیان کنندهٔ واقعیتهای طبیعی و جغرافیایی محل یا گویای چگونگی بنیانگذاری روستاها هستند. به همین دلیل مجموعهٔ نامهای روستاها و آبادیهای ایران به منزلهٔ گنجینهای است که بخشی از تاریخ، جغرافیا، فرهنگ و زبان کشور را در خود جای داده و از این رو، حفظ این نامها و کوشش برای درست به کار بردن آنها و پژوهش در یافتن معنی درست آنها از وظایف ملی ما و تغییر بیمورد و نابجای حتی یکی از آنها خیانت به ملیت و هویت ایرانی است.
روستاهای جلگهٔ شیراز
در جلگهٔ شیراز روستاهای زیادی قرار دارند. با گسترش سریع شهر شیراز به ویژه در بیست سال گذشته شماری از این روستاها به شیراز پیوستند و به صورت محلههای جدید شهر درآمدند. مانند پدنک (podonak)، ده کره (deh korre)، قصردشت، ابیوردی و چوگیا (chowgiya). برخی هنوز از شیراز فاصله دارند و روستا بودن خود را حفظ کردهاند. مانند ده پیاله، ماه پیروزان، برم دلک (barm e delak)، نیلگونک، کفترک، کوشکک و بابونک. گروهی دیگر به سرعت گسترش یافتند و تبدیل به شهر یا شهرکهای مستقل شدند مانند بزین (bezeyn) و اکبرآباد. در هر مورد نامها باید به شکل اصلی و واقعی خود حفظ شوند. بسیار حسرت انگیز خواهد بود اگر روزی نامهای اصیل، با معنی و زیبایی مانند پدنک و بابونک یا پس کوهک و دو کوهک یا برم شور و برم دلک یا کفترک و نیلگونک فراموش شده باشند.
روستای کت– اسپس (aspas kat)
نام یکی از روستاهای کهن شیراز که در یک فرسنگی جنوب این شهر واقع شده کت – اسپس است. این نام از دو قسمت ساخته شده است. قسمت اول کت است. کت در زبان فارسی به معنی قنات یا کاریز است و در زبان پهلوی به صورت کتس و به همین معنی به کار میرود. از همین واژه، کتگر و کتکن به معنی چاهکن، چاهجو و قنات کن آمده است. با توجه به این که ایران سرزمین قناتهاست و ایرانیان مبتکران قنات هستند، طبیعی است همچنان که قنات سازندهٔ بسیاری از روستاها بوده، واژهٔ کت نیز در ساختن نام آبادیها به کار رفته باشد. از این روی است که در بسیاری از نقاط ایران و احتمالاً خارج از آن، روستاها و آبادیهایی را میتوان پیدا کرد که واژهٔ کت – و مترادفهای آن، کاریز و قنات – در نام آنها به کار رفته باشد.
در استان فارس شماری آبادی واژهٔ کت جزیی از نام آنهاست، مانند: کت گنبد (e gonbed kat) در سروستان، سرکت (sarkat) در تشک (tashk)، خان کت در استهبان، کت سنگ (e sang kat) و کت نو در آباده و کتک (katak) (کت + ک خردی) در ارسنجان، لارستان و فیروزآباد. همچنین یکی از سه رشته قنات زرقان (زرغون) کت رزک (e rezak kat) (کت + رز + ک خردی) و کاریزی که از رودخانهٔ تنگاب فیروزآباد آب می گیرد، کتاب (katab) (کت + آب) و قناتی که از روستای سعدی و آرامگاه میگذرد و بخشی از دشت شیراز را آبیاری میکند، کت سعدی نام دارد.
حال به قسمت دوم نام کت - اسپس میپردازیم. در شیراز و پیرامون آن روستای مورد بحث را گاهی کت – اسپس (kat asbes) و گاهی کت – اسفس (kat asfes) و چیزهایی شبیه این میخوانند. بنا بر این بخش دوم نام این روستا بر اساس آنچه مردم میگویند اسبس یا اسفس است. حاج میرزا حسن حسینی فسایی یک قرن پیش در کتاب فارسنامهٔ ناصری از این روستا به نام کت – اسپست (kat espest) یا کت اسپست (kat e espest) یاد کرده است. مجموعهٔ این تلفظها و ساختار نام روستاها و واقعیات طبیعی و نامهای مشابه، نگارنده را به سمت واژهٔ اسپست (aspast) رهنمون میشود. این واژه و همچنین شکلهای دیگر آن از جمله سپست (sepast)، اسفست (asfast) و اسپس (aspas) در فارسی به معنی گیاه یونجه یا خوراک اسپ است و همهٔ اینها شکلهایی از واژهٔ پهلوی اسپست (aspast) هستند. این واژه به زبان عربی و از آن طریق به زبانهای اروپایی نیز راه یافته و به صورت (alfalfa) همچنان به کار میرود. پیش از این که واژهٔ یونجه در زبان فارسی متداول شود، برای نامیدن این گیاه از واژهٔ اسپست استفاده میشده است. در شمال فارس روستایی است به نام آسپاس که به نظر نگارنده همان اسپست یا اسپس است که تلفظ آن در زبان عوام اندکی تغییر کرده است. بنابراین نام درست روستای مورد بحث، کت – اسپست و کوتاه شدهٔ آن کت – اسپس است. همچنان که کت – رزک، قنات زرقان را به داشتن درختان رز (درختان انگور) در پیرامون آن موصوف میکند، کت – اسپس هم قنات این روستا را به کشتزارهای اسپست در اطراف آن توصیف می کند.
ترکیب واژهٔ کت، کاریز و قنات با واژهٔ نشان دهندهٔ نوع درختستان یا کشتزارهای اطراف آن، به گونهای شگفت انگیز متداول است و روش ترکیب کاملاً با قاعده است. مانند قنات توت در سیرجان، قنات بید در جیرفت و قنات باغ در فراشبند فیروزآباد. اینها نام روستاهایی هستند که منبع تأمین آب آنها قنات است و پیرامون آنها را درختستانهای توت، بید و میوه فرا گرفته است. همچنین است کاریز باغ در فریمان و کاریز سبز نو در کدکن.
گفتنی است کسرهای که انتظار میرود بین دو قسمت نام روستای کت – اسپس وجود داشته باشد برای سهولت تلفظ حذف شده است. مردم روستای کت – اسپس میگویند تا همین چند سال پیش در این روستا کشت یونجه یا اسپست رواج داشته است. رشتهای قنات که کشتزارهای یونجه را آبیاری میکرده هنوز پا برجاست.
ما و آیندگان
حال که پشینیان ما با زحمت و رنج فراوان کت یا قنات را کندند و کشتزارهای اسپست یا یونجه را آبیاری کردند و روستای کت – اسپس را بنا نهادند و صادقانه نام کت – اسپس را به آن دادند و سرانجام به ما سپردند و خود رفتند، ما دست کم، این نام زیبا را آنچنان که هست حفظ کنیم و بدون احساس شرمندگی به خاطر بسپاریم و بگوییم و بنویسیم تا آیندگان نیز بدانند و به کار برند.
مراجع
1- فرهوشی، بهرام، فرهنگ زبان پهلوی، انتشارات دانشگاه تهران، تهران 1358.
2- ملکزاده، محمد جعفر، فرهنگ زرقان، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، تهران 1380.
دیدگاهها
بهتر بود بخش دوم نام را هم ریشه یابی میکردید. بخش نخست واژه اسپست روشن است.اسپ که شده اسب. اما نگفتید که "ست" چه معنی می دهد. آیا معنی خوراک میدهد؟
نکته دیگر
شور بختانه به هنگام ثبت نام روستا ها، ثبت کنندگان نام پارسی بسیاری از روستاها را عربی کردند.که امید است نام پارسی آنها بکار گرفته شود.برای نمونه.جو بالا(جوی بالا)را نوشتند نهر علیا و جو دامون(جوی پایین) را نوشتند نهر سفلی
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا