زبان پژوهی
رنگواژهها در زبان فارسى
- زبان پژوهي
- نمایش از چهارشنبه, 13 فروردين 1393 16:26
- بازدید: 4478
برگرفته از تارنمای آریابوم به نقل از مجلۀ زبانشناسی، سال ١۴، شمارهی ١ و ٢ (١٢۷٨)، صفحه ٢ تا ٩
شادروان ایرج افشار
مقالهی دلپذیر (بررسى رنگواژهها در زبان فارسى» نوشتهی آقاى مهرزاد منصورى که در شماره ١ و ٢ سال سیزدهم مجلهی زبانشناسى (١٢۷۵ ه.ش) چاپ شده و در آذر ١٢۷۷ ه.ش انتشار یافته است مرا بر این انگیزه آورد تا به یادداشتهاى فراموششدهی چهلساله بنگرم و سرانجامى به آن بدهم.
من هیچگونه تأمل و بصیرتى در زمینههاى زبانشناسى ندارم و پیادهی پیادهام. پس کوششم در گردآورى مصطلحات مربوط به رنگها لغتشناسى نبوده است. واژهها و اطلاعات مربوط به رنگ در زبان فارسى را بهمناسبت آن گرد کرده بودم که یکى از موازین و قواعد کاغذشناسى در نسخههاى خطى ذکر رنگ کاغذ آنهاست. فهرستنگاران مقید و ملزم به تعیین نوع رنگ کاغذ هستند و هرکس به ظن و سلیقه خود در تشخیص رنگهاى گونهگون کاغذها، نامهایى را که با آنها آشنایى داشته است آورده است. «عرضنویسان» قدیم هم در پشت نسخههاى خطى بر همین راه رفتهاند. بهطورمثال نخودى، نباتى، کاهى، شکرى، رنگهاى نزدیکبههم است و فهرستنگار به مشابهت، یکى از آنها را براى تعیین رنگ کاغذ برمىگرفت.
شمار رنگواژههایى که من گرد آوردهام از یکصد و هفتاد درگذشته است و چند تا از آن میان واژههایى است که رنگهاى درهم و طرحواره را مشخص مىسازد، مانند ابرى، ابلق، گل باقلایى، ... .
شمار رنگهاى مذکور در مقالهی آقاى منصورى یکصد و هجده است که اگر رنگهاى مکرر یعنى آنها را که با وصف حالات رنگ (سیر، روشن، باز و...) همراه است، از آن تعداد برگیریم، شمار رنگهاى اصلى آن مقاله شصت و سه است.
مأخذ عمدهی من در تهیهی صورت رنگها عبارت بوده است از آنچه در افواه سایر است (مخصوصن نزد رنگرزها و قالىبافها) و البته مقدارى هم آنهاست که در متون زبان فارسى و نسخههاى خطى دیدهام.
پیش از آنکه نام رنگها و طبقهبندىهاى آنها را بیاورم، یادداشتهایى را مىآورم که مربوط به شناسایى منابع مربوط به رنگشناسى است و مىتواند مکمل مقالهی آقاى منصورى باشد.
منابع تحقیق
مهمترین تحقیق به زبان عربى مقالهی «الالوان و الاصباغ» نوشتهی احمد تیمور بک مصرى است که در الموسوعهی التیموریهی من کنوز العرب فى اللغهی و الفن و الادب (با مقدمهی عباس محمود العقاد) بهچاپ رسیده است (قاهره، ١٩٦١ م.)
مهمترین پژوهش براى رنگ در فرهنگ ایرانى مقالهی color مندرج در دایرهالمعارف ایرانیکا است که در دو بخش به قلم آنه مارى شیمل و پ.پ. سوچک نگارش یافته. بخش اول به موضوع نماد رنگ در ادبیات فارسى اختصاص دارد و بخش دوم مربوط است به کاربرد و اهمیت رنگ در هنر ایرانى. از نوشتههاى ایرانیان به مقالهی خانم مریم میراحمدى بهعنوان «رنگ در تاریخ ایران» مندرج در مجلهی مطالعات تاریخى، سال اول (١٢٦٨ ه.ش)، شمارهی اول، ص ١۴۴- ١١۵، نیز مراجعه شود.
ذکر رنگها را آسانتر از هرجا در رسائل و کتابهاى خاص جواهر (بهطورمثال عرایسالجواهر، تألیف ابوالقاسم کاشانى، قرن هفتم)، در متون مربوط به صناعات (بهطورمثال بیان الصناعات، تألیف حبیش تفلیسى، قرن ششم) و همچنین در مصادر مرتبط با کاغذ و تذهیب - که مجموعهاى از آنها را آقاى نجیب مایل هروى به نام کتابآرایى در تمدن اسلامى گرد آورده است - مىتوان دید.
جز آنها رسائل خطى مذکور در ذیل براى رنگشناسى از مآخذ اصلى توانند بود:
خواص رنگ به گفتهی افلاتون (کتابخانهی مرکزى دانشگاه تهران، ش ۴۵٠٢).
راحهالفردوس، تألیف ١١٦٩، نوشتهی عزیزالله محمد مراد بک (کتابخانهی مجلس سنا، ش ١۵۷/).
رنگرزى (کتابخانه مرکزى دانشگاه تهران، ش ١۷/۴٢٦٦ و ٨٨٨۷).
[زینت و لباس]، تألیف قاضى اختیار تونى که معرفى آن به قلم دکتر محمود فاضل یزدى در مجلهی مشکوه، ش ٢٩ (تابستان ١٢۷٢ ه.ش)، ص ١۷٩، آمده است.
«شرایط صباغان» در دیوان کاشف اصفهانى، ص ٨۵ (کتابخانهی مرکزى دانشگاه تهران، ش ٢٩٢۴).
قلع آثار (کتابخانهی مرکزى دانشگاه تهران، ش ٨٢۴٦/٨).
گلزار صفا (فهرست نسخههاى خطى فارسى، تألیف احمد منزوى، ص ١٩١۵).
مجموعهالصنایع (کتابخانهی مرکزى دانشگاه تهران، ش ٢۷۷۵).
معرفهیالالوان (ص ٢۵-٢۴ مجموعهی اصغر مهدوى، ش ٢٨٢، نشریه نسخههاى خطى، ١٠٦/٢).
فهرست نام رنگها در فارسی
آبگینهاى
آبى
آبى آسمانى
آبى سورمهاى
آبى نفتى
آتشى (مثلن در گل آتشى)
آجرى (در بیانالصناعات: آگرگون)
آسمونى (آسمانى) (در متون آسمانگون هم آمده)
آفتاب غروبى (در لهجهی یزدى)
آفتابى (در لارى)
آلاپلنگى (در یزدى به عنوان طرح نُه رنگ)
آلبالویى
ابرى (طرح)
ابلغ (طرح)
اُخرایى (منسوب به گل اُخرا)
اردهاى
ارغوانى
استخوانى
اطلسى (براق)
اکلیلى
الماسى
انارى
بادامى
بادنجانى
برنجى
بلورى
بلوتى
بنفسجى (در متون قدیم)
بنفش
بور (دید خود را سرخ و سبز و بور و زرد، مولانا)
بیجادهاى
بیدمشکى
بیدنجیلى (در یزدى در مورد گربه)
پرتقالى
پستهاى
پشتگلى
پوست پستهاى
پوست پلنگى (طرح)
پوست پیازى
پولادى
تریاکى
تنباکویى
توسى (توس در یزدى به کپک گفته مىشود)
جگرى
جوزى (بنفش کمرنگ)
جوگندمى
جیوهاى (زیبقى)
چس مرغى (در یزدى، طرح)
چمنى (فرهنگ چراغ هدایت، ١٠٦)
چهرهاى (صورتى)
چیتى (در قالىبافى در راور کرمان)
حنایى
خاکسترى
خاکى
خردلى
خرمایى
خونى
دارچینى (در قالىبافى در راور)
دودى (دودهاى)
دوغى
روناسى
زاغ (زاغى)
زبرجدى
زرد
زردچوبهاى
زرد لیمویى
زرشکى
زرنیخى (بیانالصناعات)
زعفرانی
زغالى
زمردى
زنگارى (زنگالى)
زنگارى سپید (بیانالصناعات)
زیبقى (جیوهاى)
زیتونى
زیرهاى
سایهکوهى (در قالىبافى در راور؛ نیز در رسالهی چراغان)
سبز
سبز چمنى
سبز لیمویى
سبز مغز پستهاى
سپیدایى (سفیدابى، بیانالصناعات)
سربازى
سربى
سرخ
سرخابى
سرکهاى
سرمهاى (سورمهاى)
سرنجى
سفید
سفیدابى (سپیدایى)
سفید یخچالى
سماقى
سنجدى
سورمهاى (سرمهاى)
سوسنى (فرهنگ گیلکى؛ نیز در قالىبافى در راور)
سیاه
سیاه دودى
سیاه زغالى
سیاه سوخته
سیلویى
سیمابى
شبقى
شترى (منظور رنگ شترى است که مایل به قهوهاى کمرنگ است نه شتر سیاه)
شرابى
شربتى (چراغ هدایت، ٢٠١)
شُشى
شفقى (تا آفتاب رخ شفقى کردهاى ز مى...، دیوان اشرف مازندرانى، ص ٢٠٨)
شکرى (چراغ هدایت، ص١۵٩، ٢٠١)
شکلاتى
شلهاى
شمعى (چراغ هدایت، ص ٢۵٠ = سبز مایل به سیاهى)
شنگرفى (شنجرفى)
شیرچایى
شیرشکرى
شیرهاى (منظور شیرهی انگورست)
شیرى
صدفى
صندلى (رنگ چنبه زرد مایل به صندل است، جهانگیرنامه، ص ۵)
صورتى
طاووسى (لطایفالطوایف، ص ۴١٢)
طلایى
طوسى (توسى)
عاجى
عقیقى
عنابى
عودى (چراغ هدایت، ص ٢۴۴)
فستقى (پستهاى)
فلفلنمکى
فولادى (پولادى) (در قالىبافى در راور)
فیروزهاى
فیلى
قرمز
قلعى (رصاصى): قلعهی قلعى گردون با فراز قلعهات/ کمترین رنگى است در خندق که ناپیدا بود (بدر شروانى)
قهوهاى (باید دید قبل از ورود قهوه چه نام مشخصى به این رنگ مىدادهاند) (١)
قیرى
کافورى
کاکائویى
کاهى
کبریتى
کبود
کهربایى (چراغ هدایت، ص ٢٠١)
گردویى
گل انارى (گلنارى)
گل باقلایى (طرح)
گل خارى (در قالىبافى در راور)
گل ماشى
گلى
گندمى
گوجهفرنگى
گه مرغى (طرح)
لاجوردى (لاژوردى)
لاکى
لبویى
لعلى
لیمویى
ماشى
مرغشى (طرح)
مرمرى (طرح)
مسى
مشکى
موشى (زرد تیره)
مهتابى (مانند رنگ بیمار)
میشى (مخصوصن در مورد چشم)، نسبت آن به چیست درنیافتم.
نارنجى (شاهد بزم ترا تا کسوت والا شود/ گاه نارنجى نماید گاه احمر آسمان، دیوان قبولى، ص ٢٠)
نباتى
نخودى
نرگسى (در قالىبافى در راور)
نسوارى (در افغانستان)
نفتى
نقرهاى
نوک مدادى
نیلوفرى
نیلى
یاقوتى
یشمى
چند توضیح
در نامگذارى رنگها کلمهی «شوکولاتى» و «پرتقالى» گرفتهشده از لفظ فرنگى است. جز آن بعضى رنگواژههاى اروپایى هم عینن به زبان فارسى وارد شده است که من در جدولم نیاوردهام مانند «بژ» (beige)، کرم (creme) سیکلمه (گرفتهشده از نام گل cyclamen)، کاکائویى.
مراتب و درجاتى را که هریک از رنگها از کمرنگ تا پررنگ مىتواند داشته باشد در جدول خود نیاوردهام ولى در جدول آقاى منصورى آمده است. در اینباره رنگها با اصطلاحات مختلفى شناسانده مىشوند که عمدتن عبارت است از:
آرام - باز - برٌاق – بیرنگ - پررنگ - پریده - تابیده - تاریک - تند - تیره -تیل - چرک - خودرنگ - روشن - سوخته- سیر - شفاف - کمرنگ - کدر - گرفته- مات - مرده - ملایم.
در بعضى از گویشها و در زبان دامداران مصطلحات خاص براى شناساندن رنگ و طرح چارپایان و مرغان هست که مىباید گردآورى شود و من در پى آنها نرفتهام.
انتساب رنگها و طبقهبندى آنها
الف. رنگهاى اصلى: آبى - بنفش (بنفشه منتسب بدان شده) - بور - زرد - سبز - سفید - سیاه - قرمز (سرخ) - قهوهاى - کبود.
ب. رنگهاى منتسب به عناصر طبیعى: آبى - آتشى - آسمانى - آفتاب غروبى - آفتابى - ابرى - خاکى - خاکسترى - دودى - سایهکوهى - شفقى - مهتابى.
پ. رنگهاى منتسب به جانوران: زاغ – گرگومیش - شترى - طاووسى - فیلى - موشى.
ت. رنگهاى منتسب به درختان: صندلى.
ث. رنگهاى منتسب به میوهها: آلبالویى - انارى - بادامى - بلوتى - پرتقالى - پستهاى - پوست پستهاى - جوزى - خرمایى - زرشکى - زیتونى - سماقى - سنجدى - عنابى - فستقى - فندقى - کاکائویى - گردویى - لیمویى - نارنجى.
ج. رنگهاى منتسب به سبزىها: بادنجانى - پوست پیازى - جوگندمى - چمنى - روناسى - زیرهاى - کاهى - گندمى.
چ. رنگهاى منتسب به بقولات: گل باقلایى - ماشى - نخودى.
ح. رنگهاى منتسب به گلها: ارغوانى - بنفسجى - بیدمشکى - پشت گلى - سوسنى - گل انارى - گل خارى - گلى - نرگسى - نیلوفرى.
خ. رنگهاى منتسب به سنگها و کانىها: اُخرایى - الماسى - بیجادهاى - جیوهاى - زبرجدى - زرنیخى - زمردى - شنگرفى - صدفى - عقیقى - فیروزهاى - قیرى - کهربایى - لاجوردى - لعلى - مرمرى - نیلى - یاقوتى - یشمى.
د. رنگهاى منتسب به فلزات: برنجى - پولادى - سربى - طلایى - فولادى - قلعى - مسى - نقرهاى.
ذ. رنگهاى منتسب به اشیا: آبگینهاى - آجرى - اکلیلى - بلورى - سپیدابى - سربازى (لباس) - سرخابى - سرمهاى - شلهاى - شمعى - کتانى - مدادى.
ر. رنگهاى منتسب به ساختههاى خوردنى: اردهاى - سرکهاى - شرابى -شربتى - شکرى - شکلاتى - شیرچایى - شیرشکرى - شیرهاى - شیرى - قهوهاى - لبویى - نباتى.
ز. رنگهاى منتسب به ادویه: حنایى - خردلى - دارچینى - زردچوبهاى -زعفرانى - زیرهاى - عودى - فلفل نمکى - کافورى - مشکى - نسوارى.
ژ. رنگهاى منتسب به اجزاى بدن: استخوانى - جگرى - چهرهاى - خونى - صورتى - عاجى.
س. رنگهاى منتسب به متفرقات: تریاکى - توسى - تنباکویى - چینى - دوغى- زغالى - زنگارى - سیلویى - شبقى - کبریتى - لاکى - میشى.
طبقهبندى درجاتى
طبقهبندى دیگرى که مىباید در نظر داشت تقسیم رنگها بر حسب تمایل آنها به رنگ اصلى است، بهطورمثال:
آبىها: آبگینهاى - آسمانى - توسى - جیوهاى - فیروزهاى - لاجوردى - نیلى.
بنفشها: بادنجانى - دودى - کبودى.
زردها: خردلى - زردچوبهاى - زعفرانى - طلایى.
سبزها: پستهاى - چمنى - زبرجدى - زمردى - زیتونى.
سرخها: آتشى - آلبالویى - اُخرایى - جگرى.
سفیدها: استخوانى - شربتى - شیرى - صدفى - عاجى.
سیاهها: دودى - زاغی - زغالى - سورمهاى - قیرى.
قهوهاى: اردهاى - بلوتى - تریاکى - خرمایى - شترى - فندقى.
یادداشت:
١. البته نوعى شراب نامرغوب به نام «قهوه» در متون داروشناسى کهن یاد شده که ممکن است با نام «قهوهخانه» ارتباط داشته باشد. اما با نام این رنگ گمان نمىرود که مرتبط بوده باشد.