کتاب
معرفی کتاب «به دنبال سایه همای»
- كتاب
- نمایش از سه شنبه, 30 خرداد 1391 07:55
- بازدید: 6100
برگرفته از تارنمای دکتر محمد علی اسلامی ندوشن
به دنبال سایه همای
خلاصه: این مجموعه نخست در مهر 1344 به صورت کتابی مستقل درآمد، ولی بعد، چون مطالبش با «ایران را از یاد نبریم» ارتباط داشت، به آن منضم شد.همهٔ مقالهها پیش از آن از به بعد در مجلّهٔ «یغما» نشر یافته بود. نگارش آنها در زمانی بود که بازار تجدّدزدگی و تقلید از غرب بسیار داغ بود و میرفت تا ایران را به صورت کشوری میان تهی درآورد.«به دنبال سایهٔ همای» که عنوان آن قرار گرفت، کنایه از خوشبختی سراب واری بود که چشم انداز غرب در برابر مینهاد، و کسانی آن را کورکورانه دنبال میکردند.در مقدّمهاش آمده است:
- «یورش فرنگی مآبی در کشور ما به صورت نگران کنندهای در آمده است، هیچ حدّ و مرزی نمیشناسد، با هیچ مقاومتی روبرو نمیشود. آنچه بیشتر مایهٔ نگرانی است آن است که ما از تمدّن فرنگی قسمتهای خوب را نادیده گرفته، و به تقلید از ظواهر و زرق و برق قناعت کردهایم.» (مهر 1344)
این مقالهها برای آن نوشته شدند تا هشداری باشند به کسانی که ایران را به دنبال تجددّی عنان گسیخته میکشاندند، و چند سال بعد اصابتش این هشدار ظاهر گشت و در خیزش مردم ایران نشان داده شد که آنچه نتواند از جانب جامعه جذب گردد، چه تجدّد باشدو چه ارتجاع، واپس زده میشود.
باز از مقدّمه :
- «چون بین برون و درون، بین پیشرفت مادّی و سیر معنا، همآهنگی نباشد، تزلزلی عظیم در ارکان زندگی جامعه خواهد افتاد، چنانکه از هم اکنون نشانههای آن دیده میشود.»
- «وقتی چراغها خاموش شد، دزدها و جنایتکارها میدان میبینند، محیط شبیخون ایجاد میشود؛ حّتی اشخاص خوب، حتّی کسانی که در یک صف قرار دارند، ناگزیر همدیگر را زیر دست و پا له میکنند.»
این چند عبارت نیز از دیباچه:
- «شرقی بودن و فقیر بودن نه گناه است و نه ننگ. گناه و ننگ آن است که جامعهای خود را قابل احترام نداند. سرزندگی و عزّت نفس خود را از دست بدهد. مانند دنباله روها و وارفتهها، به هر سویش میکشانند، کشیده شود...»
- «ما اگر در سودای تجددّپرستی حدّ و اندازه نشناسیم، خطر آن است که هر چه خوب و اصیل در زندگی خود داریم، از کف بنهیم. به مزایای واقعیتمدّن غرب هم دست نیابیم».
- «اگر در جامعهای فرزند به پدر احترام نگذاشت، پدر نسبت به فرزند احساس محبّت نکرد، زن به محض آنکه شوهر کرد به فکر طلاق بود، دوستی وجود نداشت مگر به قصد معامله و بده بستان، و همه چیز با مقیاس پول اندازه گرفته شد، حتّی عقل و عشق و دانش و هنر و زیبائی؛ چنین جامعهای، هرچند هم در ناز و نعمت غوطه بزند، خوشبخت نمیتواند به شمار رفت، و هرچند قدرت و مکنت داشته باشد، قابل احترام نمیتواند بود.»
- «کسانی از ما خود را بی نیاز میدانند که به هیچ اخلاقی پای بند بمانند: نه اخلاق ایرانی و نه اخلاق فرنگی. پای بند اخلاق فرنگی نیستند، به بهانهٔ آنکه این نوع اخلاق به درد محیط فرنگستان میخورد، نه به درد این جا که هنوز «عقبمانده» است. پای بند اخلاق ایرانی نیستند، زیرا آن را مغایر با تجدّد و پیشرفت و روشنفکری میانگارند.» (مهر 1344)
(چاپ سیزدهم: انتشارات یزدان)
آنچه در این کتاب آمده است :
پیشگفتار
جلوهٔ تمدّن
هلن زرّین بدن امروز
دموکراسی در شرق ( چرادموکراسی در شرق لنگان است؟-)
نبرد رنگ در افریقای جنوبی
مسئلهٔ عقب ماندگی
جواهر لعل نهرو
هند بی نهرو
هند و تمدّن صنعتی
مرد جوان و دریا
مرگ کندی
انتظار زمین
ضمیمه:
ایران برای من چه معنی دارد؟