جهان ایرانی
تاریخچه جمهوری خود مختار تالش مغان - بخش نخست
- جهان ايراني
- نمایش از سه شنبه, 07 تیر 1390 18:29
- بازدید: 4273
برگرفته از تارنمای آذرپادگان
الهام محمداوف
از زمان تحمیل عهدنامه ننگین ترکمنچای و تجزیه ولایات قفقاز از پیکر ایـران و دو شقهشدن سرزمین تالش، تالشان تنها قومی بوداند که به هوای وصل به موطن اصلی و مام میهن ازلی خود ایـران، بارها به اشکال مختلف و گاه بـا خیزش و قیام عمومی صدای اعتراض خود را نسبت به مفاد عهدنامه مذکور به گوش عالم رساندهاند.
چنان که همه میدانیم و اغلب بـا جزییات موضوع نیز به طریق مختلف آشنایی پیدا کردهایم، در سال 1993 نیز در منطقه تالشنشین آن سوی آستارا چای، وقایعی رخ داد که معنی و مفهومش را در سه عبارت زیر میتوان خلاصه کرد:
نیل به آزادیهای دمکراتیک در شرایط پس از فروپاشی شوروی
مقابله بـا اندیشههای پان ترکیستی
و حفظ هویت و اصالت ایرانی
وقایع مذکور که بـا نام تشکیل جمهوری خود مختار تالش مغان شناخته شده است، صرفنظر از ماهیت، هدف و مباحث نفی و یا تایید، به عنوان فصلی از تـاریخ مردم تالش ثبت گردیده است و از آنجایی که مردم مذکور بـا وجود 150 سال جدایی، هرگز ایرانی بودن خود را فراموش نکرده، میتوان گفت حادثه تالش مغان، مرتبط بـه تـاریخ معاصر گیلان و ایـران است و باید مورد مداقهنظر قرار گیرد و روایت درستی از آن ثبت و برای آیندگان به یادگار گذاشته شود. مقاله ذیل نگاهی است از درون به چگونگی آغاز و پایان جمهوری تالش مغان، که نویسنده آن الهام محمداوف یکی از فعالان عرصه آن حادثه، عضو حزب برابری، اقوام جمهوری آذربایجان میباشد. ایشان از سال 1993 به عنوان تبعید سیاسی در آلمان به سر میبرد و مقاله خود را در نشریه « تالش» که در لنینگراد منتشر میشود، به چاپ رسانده است.
در اوایل ماه ژوئن سال 1993 در شهر گنجه بـا رهبری « صورت حسیناوف» حوادثی رخ داد. اولین کسانی که در کشور از « صورت حسیناوف» جانبداری کردند و به دفاع از او برخاستند. گروهی از نیروهای میهنپرست لنکرانی بودند که راس آنها سرهنگ بازنشسته « علیاکرم همتاوف» قرار داشت.
در بدو امر آنها خواستند که در میدان مرکزی شهر لنکران تجمعی ]میتینگی[ به پشتیبانی از حوادث گنجه برپا کنند، اما حکومت محلی که نمایندگان جبهه خلق بودند و مـردم از آنها نفرت داشتند، مانع برگزاری میتینگ شدند. « علیاکرم همت اوف» بـا طرفداران خود موقتا شهر را ترک نمود در همان حال واحد نظامی «17» که در شهر لنکران مستقر بود، از همت اوف دفاع کرد و شورای اوفسران او را به عنوان فرمانده گردان خود انتخاب نمود.
در 15 ژوئن 1993، شورای شهر لنکران در جلسه فوقالعاده خود نسبت به شهردار سلب اعتماد کرده و اختیارات وی را به « علیاکرم همتاوف» واگذار کردند به همین شکل مخالفت مردمی و نظامی در شهر لنکران علیه حکومت شکل گرفت.
در 21 ژوئن 1993، رهبری واحد نظامی «17» اطلاعیهای خطاب به مـردم صادر کرد، در این بیانیه آمده بود: « در اوضاع بحرانی که در نتیجه فقدان حکومت و هرج و مرج در کشور به وجود آمده است واحد نظامی (17) در مقابل مـردم احساس مسئولیت خود را درک کرده و تامین امنیت مـردم مناطق آستارا، لنکران، لریک، یاردیلمی، ماسالی، جلیلآباد و بیلهسوار را بر عهده خود گرفته و در این منطقه جمهوری خود مختار تالش مغان را اعلام میکند.» در تـاریخ 4 ژوئیه سال 1993 در شهر لنکران نشستی بـا شرکت نمایندگان پارلمانی، وزرا و دیگر مقامات عالی رتبه و روشنفکران سرشناس که همگی از اهالی تالش مغان بودند برگزار شد.
در این نشست مسائل مربوط به اعلام جمهوری تالش مغان و اوضاعی که در منطقه به وجود آمده بود مورد مذاکره و بررسی قرار گرفت و بعد در شرایط رضایت بخشی راههای پیشبرد امور مربوط به تاسیس جمهوری خود مختار تالش مغان و برقراری نظم و امنیت مشخص شد و در آن نشست بـا در نظر گرفتن وخامت اوضاع سیاسی و اجتماعی تصمیم گرفته شد که در اسرع وقت مجلس خلق جمهوری تالش مغان تشکیل شود.
در 17 اوت، بـا توجه به موانع قابل تصور و غیر قابل تصور، انتخابات خلق جمهوری خود مختاری تالش مغان برگزار شد و از هفت منطقه مذکور 216 نماینده از 250 نماینده انتخاب شده و در مجلس حضور یاوفتند. در نخستین جلسه به اتفاق آرا ایجاد جمهوری خود مختار تالش مغان در قالب جمهوری آذربایجان را تصویب کردند. و در جلسه بعدی لایحهی تدوین قانون اساسی آن جمهوری تصویب شد و « علیاکرم همتاوف» به عنوان رئیس جمهور موقت جمهوری خود مختار تالش مغان و « فخرالدین عباس اوف» به عنوان رئیس مجلس خلق انتخاب گردیدند. همچنین ترتیب کار مجلس خلق مشخص شد و کمیسیونی مامور تهیه و تدوین قانون اساسی گردید و رنگ و آرم پرچم جمهوری خود مختار تالش مغان نیز مورد تصویب قرار گرفت و در مدت کوتاهی برای تثبیت اوضاع اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و تامین مواد اولیه غذایی مـردم، اقدامات فوری انجام گرفت و برای اولین بار در تـاریخ جمهوری آذربایجان درباره چگونگی انتخاب والی و معاون والی ولایات، اساسنامهای تصویب شد. مجلس خلق روز انتخابات ریاست جمهوری را مشخص کرد. اما تهاجمات حکومت مرکزی، بعضی اشتباهات رهبری جمهوری خود مختار تالش مغان، نبود تجربه سیاسی درحد لازم، عدم درک برخی از مـردم از مساله جمهوری خود مختار و ترس مـردم از شخصیت « حیدر علیاوف» بر روند امور و اجرای تدابیر اتخاذ شده مجلس خلق تاثیر منفی میگذاشت. تـا این که در تـاریخ 23 اوت سال 1993 بر اثر تهاجم گسترده نیروهای دولتی و خودداری علیاکرم همت اوف از درگیری مسلحانه و خونریزی، جمهوری خود مختار تالش مغان ساقط شد و همه رهبران آن رئیس جمهور، وزیر دفاع و غیره و ... بیشتر از 20 نفر زندانی شدند و شمار زیادی نیز متواری گردیدند.
طبق مصوبه مجلس ملی جمهوری آذربایجان، دادگاه عالی کشور، فعالیت حزب برابری ملل آذربایجان که قبلا حزب خلق جمهوری تالش نامیده میشد و رهبر ایدئولوژی جمهوری خود مختار تالش مغان و نیروی محرکه آن بود و کارمند علمی فرهنگستان علوم آذربایجان « هلال محمداوف» آن را رهبری میکرد، متوقف شد. اعضای این حزب تحت تعقیب قرار گرفته و برای رهبر آن حکم پیگرد صادر شد.
بـا همه این احوال به علت سانسور شدید رسانههای جمهوری آذربایجان و محروم بودن جمهوری تالش مغان از امکانات تبلیغاتی برای مـردم جهان و حتی بسیاری از مـردم جمهوری آذربایجان، چگونگی وقایع مذکور ناشناخته ماند. به راستی در تابستان سال 1993 در سرزمین تالش چه اتفاقی رخ داد؟ علل اعلام جمهوری خود مختار تالش مغان چه بود و چرا ساقط شد؟
مبارزه سیاسی حزب برابری ملل آذربایجان برای ایجاد خود مختاری تالش
« حزب برابری ملل آذربایجان» که قبلا « حزب خلق تالش» بود، در اواخر سال 1989 به نام حزب رستاخیز تالش بنیانگذاری شده بود. هدف اصلی آن حزب دفاع از حقوق قومی تالشها در سطح دولت بود که در آینده میبایست برای ایجاد خودمختاری در اراضی هفت شهرستان جنوب جمهوری آذربایجان مبارزه میکرد. برانگیزندگان و رهبران ایدئولوژی این حزب، دانشجویانی بودند که در دانشگاههای پایتخت تحصیل میکردند و نیز نمایندگان وطنپرست و روشنفکر رهبرشان هم « هلال محمداوف» بود.
« هلال محمداوف» در سال 1959 میلادی در روستای تنگه رود منطقه آستارای جمهوری آذربایجان در خانوادهای روشنفکری متولد و بعد از اتمام تحصیلات دبیرستانی وارد دانشگاه دولتی باکو شد و به عنوان دانشجوی ممتاز رشته ریاضی تحصیلات خود را به اتمام رسانده و بعد در فرهنگستان علوم جمهوری آذربایجان مشغول به کار گردید. او زمانی که در فرهنگستان علوم اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی مشغول گذراندن دوره کارآموزی علمی خود بود، فعالیت سیاس خود را شروع کرد؛ 5 شماره از روزنامه « تولیشی» (تالشی) یک شماره از روزنامه « تولشستون» (تالشستان)، چند بروشور و کتاب درباره زندگی و فعالیت « ذوالفقار احمدزاده» که در اوایل قرن بیستم رهبر نهضت قوم تالش بوده است، منتشر کرد. در زمان اعلام جمهوری خود مختار تالش مغان، «جبهه خلق»، حزب حاکم آذربایجان بود. آن حزب به پانترکیستها منسوب و از طرف « حیدرعلیاوف» ایجاد شده بود، تـا راه رسیدن او به حکومت را هموار کند. روند بعدی حوادث این واقعیت را به خوبی به اثبات رساند.
« هلال محمداوف» همراه بـا طرفداران خود همیشه ضد رهبری پان ترکیست این تشکیلات، یعنی « ابوالفضل الچیبک» مبارزه میکرد، او از سیاست جبهه خلق آذربایجان مبنی بر نقض آشکار حقوق اقوام غیر ترک ]زبان[ در جمهوری آذربایجان انتقاد مینمود، به همین سبب او بارها از طرف ارگانهای دولتی مخصوصا از طرف وزارت امنیت ملی و از طرف رسانههای گروهی پانترکیست تحت فشار روانی و سیاسی قرار داشت و مورد تهدید و انتقاد قرار گرفته بود لیکن او علیرغم همه فشارها، تهدیدات و بهتانها در راه حفظ و اعاده حقوق دمکراتیک همه ]مردم جمهوری[ آذربایجان فعالیت میکرد.
بعد از شکست جمهوری خود مختار تالش مغان او مجبور شد که آذربایجان را به مقصد روسیه ترک کند و در حال حاضر در روسیه زندگی میکند.
برنامه و اهداوف سیاسی حزب برابری ملل آذربایجان
]کاربرد[ نام قوم یک و نیم میلیون نفری تالشها در سال 1938 میلادی رسما ممنوع اعلام شده و تـا حال اسم آنان اعاده نشده است. (یعنی در اسناد رسمی اجازه نمیدهند که قوم تالش در آن ذکر شود).
در روند سرشماری عمومی نفوس در سال 1989 میلادی، برگههای صدهاهزار نفر مردمی که قومیت خود را تالش نوشته بودند، در عرض دو روز تعویض گردید و در قسمت مربوطه، ملیت آذربایجانی نوشته شد، فقط بعد از اعتراضات مـردم به طور نمادین تعداد تالشها در جمهوری آذربایجان، بیست و یک هزار نفر ذکر شده است (در حالی که فقط در بعضی از روستاهای تالش، بیشتر از این تعداد تالش زندگی میکند).
ارگانهای دولتی ]جمهوری[ آذربایجان بـا بهانههای مختلف اعضای حزب برابری خلقهای آذربایجان را تحت تقیب قرار داده و سعی کردهاند که به هروجهی کلمه « تالش» از نظامنامه و برنامه این حزب برداشته شود.
رهبری حزب برابری ملل آذربایجان هیچوقت پنهان نمیکرد که هدف این حزب ایجاد خودمختاری تالش در ترکیب جمهوری آذربایجان است. تصادفی نیست که در نظامنامه حزب مذکور که در 12 مارس سال 1993 وزارت دادگستری جمهوری آذربایجان نیز آن را رسما تصدیق کرده است، آمده که این حزب فعالیت خود را بر مبنای موازین حقوق بینالملل و بر اساس معیارهای دمکراتیک حق تعیین سرنوشت ملتها و بر طبق قانون اساسی جمهوری آذربایجان ادامه میدهد.
لکن بـا توجه به این موارد، این حزب هیچوقت سعی نکرده است که روند حوادث را به صورت مصنوعی ]غیر طبیعی[ سرعت دهد بلکه کوشیده است که برای فراهم شدن شرایط مناسب سیاسی، اقتصادی و روانی برای تحقق تشکیل خود مختاری از مشی مبارزه دمکراتیک عدول نکند، از این رو اعلام جمهوری تالش مغان در تابستان سال 1993 چندان غیر منتظره نبود.
نقل از : فرهنگ گیلان ـ سال پنجم ـ شماره 17 و 18 ـ بهار و تابستان 1382