یکشنبه, 04ام آذر

شما اینجا هستید: رویه نخست گردشگری یک دنیا زیبایی در «ارفعده»

گردشگری

یک دنیا زیبایی در «ارفعده»

شاید هر کدام از ما بارها مسیر سوادکوه را به سمت ساری رفته باشیم و به‌جز پل «ورسک‌» جاذبه‌های دیگر آن را ندیده باشیم؛ اما اگر کمی بیشتر چشم بگردانیم از همان مسیر اصلی جاده و در حال حرکت نیز زیبایی‌های بسیاری را خواهیم دید.

nike-dunk-low-coast-uncl | Sneakers Nike Shoes

به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، در همان مسیر اصلی جاده‌ی سوادکوه‌ در استان مازندران، کمی دورتر از فیروزکوه‌، اگر کمی به سمت راست نگاه کنید، مسیری آبی به‌شکل «دم طاووس» دیده می‌شود که با رنگ‌های زیبایی به سمت رودخانه پهن شده است. اگر کمی پیاده‌روی کنید می‌توانید به بالای آن هم بروید، اینجا «شور آب» است‌، اگر کمی از طعم آب را بچشید، متوجه انتخاب این نام برایش می‌شوید.
درست زیر تونل راه‌آهن کانالی وجود دارد که «شور آب» از آن به سمت دشت حرکت می‌کند‌، از رنگ آن نیز می‌توان متوجه شد که املاح معدنی زیادی دارد.


حالا می‌توان به مسیر اصلی سوادکوه برگشت و راه را ادامه داد‌. کمی جلوتر، پل «ورسک» هم خودش را نشان می‌دهد،. اینجا تاریخ حرف‌های بسیاری برای گفتن دارد. بعد از این‌که 200 کیلومتر از تهران دور شوید، در سمت چپ جاده، یک تابلو شما را به سمت روستای «ارفعده» راهنمایی می‌کند.


با ادامه‌ی راه، کم‌کم از زمین اوج می‌گیرید و مسیر اصلی جاده را به‌شکل یک خط می‌بینید. حالا به روستایی در ارتفاع می‌رسید. مرغ و خروس‌های تپل و بوقلمون‌های بسیاری در روستا رژه می‌روند. اینجا واقعا بوی روستا را می‌توان استشمام کرد. گرچه بعضی ساخت و سازهای نابسامان در حال تغییر دادن شکل روستا هستند، اما صدای زنگوله‌ی گوسفندان، کوچه‌های خاکی و ایوان چوبی بسیاری از خانه‌ها هنوز پابرجا است.

هیچ تابلویی در روستا وجود ندارد تا بتوانی راه چشمه‌ی «پراو» را در پیش بگیرید. یکی از اهالی می‌گوید تا چشمه، شش کیلومتر راه است. در بالای ده، یک دو راهی وجود دارد که سمت راست آن به چشمه و سمت چپ به ارتفاعات «ارفع کوه» می‌رسد. در مسیر چشمه،‌ کم‌کم منطقه‌ی نیمه‌جنگلی، به جنگل تبدیل می‌شود. اینجا به‌جز درخت‌ و زیبایی چیز دیگری دیده نمی‌شود، اینجا منطقه‌ی بکری است که هنوز دست تخریب‌کننده‌ی بشر به آن نرسیده است. هیچ زباله‌ای در راه ریخته نشده، اما زخم کنده‌شده‌ی یادگاری‌ها بر تنه‌ی درختان چهره‌ی بدی از مهمانان قبلی جنگلی باقی گذاشته است.


درخت‌ها، بلوط‌های‌شان را در طول مسیر تکانده‌اند، صدای باد در میان برگ‌ها آدرس اشتباه یک رود خروشان را می‌دهد.


در دشت اول، عطر پونه‌ها حس خوب سرمستی را پخش می‌کند،‌ تا چشمه‌ی «پراو» که به معنی پرآب است و در دشت دوم قرار دارد، سه ساعت راه است.


اگر به جنگل وارد شوید، می‌بینید که خط‌های طلایی خورشید از میان درختان به‌زور راهی برای ورود به جنگل باز می‌کنند و آنجا که از نور خبری نیست، قارچ‌های سمی جشن گرفته‌اند. براده‌های چوب ریخته‌شده در کف جنگل‌ نیز صدای اره را در گوش تداعی می‌کنند.

آسمان اینجا به رنگ آبی‌ نقاشی‌های کودکان است‌، ابرها در بالای سر، شکلک درمی‌آوردند. اینجا چشمه‌ی پراو است، از سرچشمه‌ی آن که به پایین نگاه کنید. شاخه‌های زیاد آب را می‌بینید که به زندگی جان می‌دهند و مسیر حیات را در پیش می‌گیرند‌. اگر از این آب ننوشید، زحمت تمام راهی را که آمده‌اید، به هدر می‌رود. دهانه‌ی غار «اسپهبد خورشید»، روستای «کمرپشت» و چند روستای دیگر در جلوی چشم در دامنه‌ی کوه، فخرفروشی می‌کند.


در مسیر برگشت هنگامی که به «ارفعده» می‌رسید،‌ شاید برخی محلی‌ها مهمان‌نواز برای صرف چای از شما دعوت کنند. گویا در زمستان‌ها فقط پنج خانواده در این روستا می‌مانند و بقیه به شهر می‌روند. در این ده، مدرسه و درمانگاه وجود ندارد و اگر کسی بیمار شود، باید به پایگاه هلال احمر در کنار برود. «ارفعده» یک دنیا زیبایی و خوبی را روی ارتفاعات بلند در خود جمع کرده است.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید