نوروز
سبزههای نوروزی جای خود را به چمن یا درخت نمیدهند
- نوروز
- نمایش از شنبه, 05 اسفند 1396 14:18
دکتر شاهین سپنتا
در چند سال اخیر، برخی افراد که دلبستگی به نوروز و آیینهای ایرانی ندارند، گریبان سبزههای نوروزی را گرفتهاند و با آوردن بهانههایی از جمله جلوگیری از اسراف حبوبات، پیشگیری از آلودگی محیط زیست، ترویج درختکاری و... پیشنهادهای عجیب برای حذف یا تغییر شکل سنت زیبای سبزه انداختن در نوروز ( نماد همیشه سبزبودن، نوزایی، جاودانگی، و زندگی در سفره هفت سین) مطرح میکنند.
- سال گذشته در پیامی که در شبکههای اجتماعی منتشر شد، آمده بود:
«طبق اعلام مرکز آمار ایران در کشور 24 میلیون خانوار زندگی می کند اگر هر خانوار برای سبزه سفره نوروز 100 گرم گندم (یک کالای استراتژیک) استفاده کند، ذر مجموع 2400 تن گندم دور ریخته میشود. آیا موافقید به جای گندم از تخم چمن استفاده کنیم که هم بومی ایران است و هم در طبیعت به رشد خود ادامه میدهد و هم سبزتر از گندم است و این طور هم آیین ایرانی ما حفظ میشود و هم کمکی به اقتصاد کشور عزیزمان است.»
- امسال نیز شخص یا اشخاصی در پیامهای نوشتاری یا تصویری ایرانیان را دعوت میکنند که به جای سبزه، نهال در سفره هفتسین بگذارید.
- در پاسخ به این پیام ها، تذکر چند نکته ضروری است:
یک- سالهاست که تخم یا بذر انواع چمن مورد استفاده در فضاهای سبز شهری و منازل، پارکها و زمینهای ورزشی از دیگر کشورها اعم از هلند، آلمان، و... وارد کشور میشود و سالانه میلیونها دلار ارز از کشور برای واردات بذر چمن خارج میشود و متاسفانه این گونه چمنها برای شرایط مناطق مختلف ایران مناسب نبوده و با این که کمکی به تلطیف هوا نمیکند، نیاز آبی آنها زیاد بوده و به طور متوسط در هر دور آبیاری برای هر متر مربع چمن 15 لیتر آب مورد احتیاج است. بنابراین در هر هکتار برای هر بار آبیاری 150 متر مکعب آب نیازداریم. از سوی دیگر بذرهای تولید شده در کشور نیز کفایت مصرف داخلی را نمیکند.
دو- سبزه انداختن از دیرباز در مناطق مختلف کشور با بذر انواع گیاهان انجام میشده که برای نمونه میتوان از جو، گندم، عدس، ماش، قره ماش، ماشک، شاهی یا تره تیزک، ارزن، گاودانه و حتی خرفه و آفتابگردان نام برد که برخی آنها مثل ماشک و گاودانه و قرهماش در شمار گیاهان علوفهای هستند و مصرف خوراکی انسانی ندارند. به این ترتیب بخش عمده سبزه مورد استفاده در نوروز از گندم تهیه نمیشود.
سه- به فرض سبزشدن بذر چمن در خانه و رشد آن، انتقال این گونه سبزهها به محیط زیست پس از نوروز نه تنها باعث ادامه رشد آنها نمیشود بلکه به خاطر واردکردن یک گونه غیر بومی به طبیعت یک اقدام آسیب رسان به محیط زیست محسوب میشود.
چهار- انداختن هرگونه سبزه در طبیعت به ویژه آبهای جاری کاری بسیار اشتباه و زیانآور برای محیطزیست است و بهتر است که سبزهها پس از نوروز از سوی شهرداریها جمعآوری و برای تولید کودهای مرغوب کشاورزی بهکار رود.
پنج- توصیه به کاشت انبوه درخت به جای سبزه نوروزی از دید کارشسناسان محیط زیست و منابع طبیعی اگر با در نظر گرفتن ضوابط زیست محیطی نباشد ممکن است نتایج زیانباری برای طبیعت داشته باشد. کارشناسان معتقدند: کاشت تعداد زیادی درخت به هر دلیل، نیاز آبی بالایی ایجاد میکند و حتما باعث تشدید بحران آب در کشور خواهد شد. پس نباید بی حد و حساب درخت بکاریم و تنها اگر مطالعات سرزمینی اجازه داد، حق داریم درخت بکاریم و یا باغ ایجاد کنیم. با درختکاری نابجا به محیط زیست آسیب نزنیم.
شش- ای کاش به جای این توصیههای سطحی که بیشتر رنگ و بوی دشمنی با آیینهای ایرانی دارد، برای حل مشکل گندم، چارهای برای معضل مهم بیکیفیت بودن نان مصرفی مردم و دور ریز نان ارائه میشد و به شعارهایی که طی این سالها برای تولید نان با کیفیت داده شده، عمل میشد تا از واردات این کالای استراتژیک و خروج ارز از کشور و هدر رفت آن جلوگیری شود.
***
تحریم سبزه و ماهی قرمز، محیط زیستی نیست
محمد درویش
1- این روزها دوباره موجی از تحریم خرید ماهی قرمز و تدارک سبزه سفره هفت سین در شبکههای اجتماعی چون سالهای پیش راه افتاده و حامیانش هم خود را محیط زیستی خطاب میکنند که البته نیت اغلب این عزیزان هم مثبت است. اما دست نگهدارید!
2- سالانه چقدر گندم را به هدر میدهیم؟ صد هزار کیلو؟ صد هزار تن؟ بیشتر یا کمتر؟
سالانه چقدر آب را به هدر میدهیم؟ یک میلیون لیتر؟ یک میلیون متر مکعب؟ بیشتر یا کمتر؟ سالانه چقدر ماهی را از دست میدهیم؟ صدهزار قطعه؟ یک میلیون قطعه؟ بیشتر یا کمتر؟ آیا میدانید در کشور سالانه 4 هزار و 600 میلیارد تومان یارانه به نان تعلق میگیرد که حدود 30درصد این یارانه صرف ضایعات آرد و نان میشود؟ به دیگر سخن، ایرانیان سالانه حدود سه میلیون تن گندم را بدون مصرف به هدر میدهند.این در حالی است که بخش قابل توجهی از گندم، پیش از تبدیل شدن به نان، به هدر میرود! در این میان، اگر همه 22 میلیون خانواده ایرانی، از سبزه در هفت سین خود استفاده کنند که نمیکنند، آنگاه زمینی به وسعت 1800 هکتار باید به کشت گندم سبزه هفت سین اختصاص یابد؛ یعنی از 4 میلیون هکتار وسعت کشتزارهای گندم، کمتر از پنج صدم درصد آن برای سبزکردن سفرههای هفت سین ایرانیان اختصاص دارد. پرسش اصلی این است که چرا نگرانی و واکنش ما نسبت به این پنج صدم درصد بیشتر از آن 30 درصد است؟ ! واقعا چرا هیچ پویشی برای هدررفت سه میلیون تن گندم در سال به چشم نمیخورد، اما این پنج یا شش هزار تن اینقدر تو چشم است؟ !
این درحالی است که سهم قابل توجهی از سبزههای عید را میتوان یا تبدیل به کمپوست کرد و یا برای غذای دام اختصاص داد، درست مثل کاری که تشکلهای مردمنهاد در برخی از استانهای کشور از جمله چهارمحال و بختیاری، فارس، قزوین، آذربایجان شرقی، زنجان و. . . هرساله انجام میدهند.
3- در مورد آبی که برای سبز کردن سبزهها مصرف میشود، رقم نیم میلیون مترمکعب ذکر شده است؛ در صورتی که فقط در تهران بهاندازه آب پشت سد کرج، که معادل 400 برابر آن رقم است، به دلیل فرسودگی شبکه لولهکشی شهری و قلدری برخی مشترکین! آب بدون محاسبه و پرداخت آب بها هدر میرود و در کل کشور بیش از 32 میلیارد متر مکعب پساب از دسترس خارج میشود و نیز در اثر ضایعات بخش کشاورزی بیش از 27 میلیارد متر مکعب آب هدر میرود! چرا کسی نگران این رقمهای بزرگ نیست و آن رقمهای اندک برایش بزرگ و هدررفتش گناهی نابخشودنی به نظر میرسد؟ ! این در حالی است که اصولاً کشت گندم در کشور در بسیاری از مناطق که میانگین تبخیر سالانه آن بیش از دوهزار میلیمتر است، یک خطای راهبردی است و به هدررفت کارمایهها منجر میشود.
4- از آن بامزهتر ماجرای ماهی سرخ سفرههای هفتسین است! کل ماهیهای قرمزی که به سر سفره هفت سین ایرانیان میآید، چیزی کمتر از 4درصد از مجموع ماهیهای زینتی است که در ایران تولید یا وارد کشور میشود؛ هشتگ ماهی_قرمز یک گونه در معرض خطر انقراض هم نیست و به راحتی میتوان آن را مراقبت کرده و سالها زنده نگه داشت و یا در استخرها و آبگیرهای بسته شهری رها کرد. اما کسی در خاطرش نیست که حاصل طرحهای انتقال آب بین حوضهای و سدسازی منجر به نابودی 30درصد از کل گونههای آب شیرین شده و سالانه میلیاردها قطعه ماهی یا در رودخانههای پایین دست سدها و یا در اثر آلودگی خلیج فارس و دریای خزر میمیرند. یعنی حتی اگر فرض کنیم که همه 40 میلیون قطعه ماهی قرمز سر سفره هفت سین ایرانیان میمیرند که نمیمیرند، این رقم یک صدهزارم ماهیهایی نیست که در اثر آزمندی و نادرایتی انسانی سالانه از دست میدهیم! ماهیهایی که اغلب آنها بسیار ارزشمندتر از ماهی سرخ بوده و اندمیک کشور هم هستند.
5- راست آن است که باید هشیار باشیم! طرفداران محیط زیست، نباید خود را در برابر سنتهای ملی قرار داده و بدینترتیب، حرف حساب مان هم شنیده نشود. آنها باید تاریخ این کهن بوم و بر مقدس را دقیقتر بخوانند تا دریابند که حضور ماهی قرمز در سفره هفت سین ایرانیان، قدمتی طولانی داشته و نشان از آرزوی پدران و مادران ما برای سالی پربرکت و پرباران است. محیط زیستیها باید نشان دهند که نه مخالف توسعه واقعی هستند و نه مخالف اجرای آئینهای ملی ایرانیان. در عوض باید بکوشیم تا چهارشنبه سوری، این جشن ملی و عزیز ایرانیان، به چهارشنبه سوزی یا جنگی شهری بدل نشود و با احیای رسمی دلنواز چون قاشقزنی از آلودگی صوتی وحشتناک چهارشنبه سوریهای چند سال اخیر بکاهیم و بر مهرورزیهایش بیافزاییم.
6- اگر میخواهیم محیط زیستی بودن واقعی راترویج کنیم، بیاییم تصمیم بگیریم در سال نو، هرگز خودرو تک سرنشین راندن را انتخاب نکنیم و تا میتوانیم رکاب زده یا پیاده حرکت میکنیم؛ تصمیم بگیریم در هنگام خرید از کیسه پارچهای استفاده کرده و مصرف پلاستیک را کاهش دهیم و تصمیم بگیریم لیوان شخصی داشته، در مصرف پروتئین حیوانی خساست به خرج داده و تا دو طبقه جابه جایی از آسانسور استفاده نکنیم؛ شاد باشیم و سالم و پرنشاط تا مردمِ بیشتری را چون خود محیط زیستی کنیم. آمین.
برگرفته از تاربرگ محمد درویش / بازنشر در روزنامه بهار، 5 اسفندماه 1396