زیست بوم
کرم خاکی، دستیار کشاورزان در زیر خاک
- زيست بوم
- نمایش از شنبه, 20 آبان 1391 09:19
- بازدید: 6111
برگرفته از روزنامه اطلاعات
در طبقه بندی جانوران که در آغار قرن 19 قرن انجام گرفت، تمامی جانورانی که دارای بدنی دراز و فاقد ضمایم واضح بودند به کرم ها موسوم شدند. این جانوران به علت داشتن یک انتهای قدامی یا سر که دارای اندام های حسی است و به قصد برخورد و روبرو شدن با محیط به طرف جلو حرکت می کنند و یک انتهای خلفی یا دم، با اسفنج ها و مرجان ها و شانه داران اختلاف و تمایز دارند. در واقع رده کمتاران، رده ای از کرم ها هستند که به صورت حلقوی هستند که در هر حلقه چندین تار دارند. کرم های خاکی نمونه ای از این رده است. از کرم های خاکی بزرگ، «لومبریکوس ترستریس» نمونه جالبی است که ممکن است به درازای 30 سانتی متر و به قطر 9 میلی متر رشد کند.کرم های خاکی در بیشتر خشکی های کره زمین، جزایر، اقیانوس ها و نواحی مجاور قطب شمال زندگی می کنند.کرم های خاکی دارای خانواده های فراوانی هستند که گسترده ترین آنها خانواده Lumbericidaeبا بیش از 160 گونه و با طول 2 میلی متر تا 30سانتی متر است و بزرگ ترین آنها که به 3 متر می رسد، Megascolecidaeاسترالیایی با نام علمی Megascolides australis است.
کرم های خاکی جانورانی هستند که دارای بدنی نرم هستند و بدن آنها به بند هایی تقسیم شده است. آنها استخوان ندارند و معمولاً دراز و پوستی هستند. کرم ها از گوناگونی زیادی برخوردارند. آنها در زمین می خزند. کرم های خاکی در هر جایی یافت می شوند و طول آنها معمولاً بیشتر از ? سانتی متر است. آنها بیشتر به رنگ صورت قهوه ای یا صورتی تیره هستند.بدن این کرم، استوانه ای دراز و به طور واضح در دو انتها نازک و باریک است. سطح شکمی آن پهن و رنگ پریده تر از سطح پشتی و سطح پشتی تیره است.
سر مشخص و متمایزی در حیوان وجود ندارد. بدن یک کرم بالغ به 80 تا 100 قطعه حلقه ای شکل که به وسیله شیارهای عرض مجزا است، تقسیم شده است. دهان کرم در حلقه اول است و به وسیله یک قطعه گوشتی به نام پیش دهان آویزان است. مخرج آن بیضی شکل و به طور عمودی در حلقه آخر قرار دارد. روی حلقه های 31 تا 37 برآمدگی غده ای واضحی به نام «کمربند تناسلی» دیده می شود. کمربند تناسلی ماده سازنده پیله را که محتوی تخم است ترشح می کند.
در هر حلقه به جز اولی و آخری، 4 جفت تار موی مانند کوچک وجود دارد که در سطح شکمی و جانبی مختصر برجستگی پیدا کرده است. هر تار عبارت است از یک میله کیتینی نوک تیزی است که در یک کیسه اپیدرمی مخصوص واقع در درون دیواره بدن جای گرفته است. تار می تواند به وسیله عضلات منقبض کننده در هر جهت حرکت کند، امتداد یابد یا عقب کشیده شود و تارها در موقعی که کرم در سوراخش قرار دارد یا روی زمین حرکت می کند نقش گیره یا میخ را انجام می دهد.
کرم های خاکی بیشتر اوقات خود را در زیر زمین سپری می کنند. آنها در خاک زندگی می کنند که این بخش زیادی از زندگی و مرگ موجودات را در برمی گیرد. معمولاً کرم های خاکی نزدیک سطح زمین زندگی می کنند. هنگامی که هوا خیلی گرم یا بسیار سرد می شود، آنها به نقاط عمیق تر می روند. این عمل آنها را از سرما و گرما حفظ می کند. کرم های خاکی از روشنایی روز دوری می کنند. این موجودات فقط هنگام شب به سطح زمین می آیند تا تغذیه کنند یا از فضولاتی که ممکن است با خود دارند رهایی یابند. آنها فقط زمانی هنگام روز به سطح خاک می آیند که سوراخ هایشان دچار آبگرفتگی شود.
همچنان که یک کرم خاکی عمل حفر کردن را در خاک انجام می دهد، برخی از بخش های خاک را می خوردو اغلب خاک هایی را در بر می گیرد که مواد گیاهی از بین رفته را در خود دارد. آن چه که این موجود خاک زی در پشت سر خود بر جای می گذارد، اغلب خاک بسیار خوبی برای رشد گیاهان است.
ما معمولاً به کرمهای خاکی توجه نمی کنیم اما آنها برای خاکهایی که ما به مصرف میرسانیم بسیار مهم هستند. همچنان که این موجودات در خاکهای زیر زمین حرکت میکنند، باعث انتقال و مخلوط شدن هوا با خاک میشوند. این هوا رشد گیاهان موجود در خاک را آسانتر میسازد. کرمهای خاکی به پوسیدن مواد در خاک کمک کرده و برای بسیاری از جانوران غذا فراهم میکنند. اگر شما تا به حال ماهیگیری کرده باشید، احتمالاً دیده اید که ماهیها در جستجوی کرمها هستند یا شاید تا به حال مشاهده کرده اید که یک سینه سرخ چگونه یک کرم خاکی را از زمین بیرون میکشد.
کرمهای خاکی روزانه به اندازه وزنشان خوراک میخورند و بیرون میدهند و این کودی بی همتا برای تقویت خاک به شمار میرود. از سودمندیهای دیگر آنها این است که آنها با سوراخ کردن زمین آب و هوا را در زمین پخش میکنند و این برای رشد گیاهان بسیار سودمند است.
آزمایشهای انجام شده نشان داده است که خاکهای قالب ریزی شده توسط کرمهای خاکی به طور میانگین تا حداکثر 4 یا 5 برابر بیشتر از خاکهای معمولی دارای پتاسیم هستند. خاکی که از لوله گوارش کرم عبور کرده باشد تقریباً 7 برابر بیشتر نیتروژن خواهد داشت. عمل کرم خاکی فقط مانند یک دستگاه زهکشی خوب بهبود بخشیدن به فرایند گردش آب و هوا نیست، بلکه مواد معدنی و آلی را نیز مخلوط میکند. همچنین آنها کارخانههای بسیار کوچک کودسازی هستند که بدون هیچ هزینهای برای کشاورز به کار خود ادامه میدهند. این عمل بدون نیاز به سوخت فسیلی انجام میشود و هیچ حمل و نقلی در آن دخیل نیست. اما با وجود همه پدیدههای حیاتی خاک، آنها مخلوقات حساسی هستند و در مقابل کاربرد سموم و کودهای مهاجم شیمیایی زنده نمی مانند.
ریشهها اغلب، سوراخها را تعقیب میکنند و از مواد غذایی در دسترس، در گوشه و کنار خود تغذیه میکنند. یک حقیقت شگفت انگیز این است که ریشهها اغلب به اندازه ? میلی متر درجستجوی قالب کرم (مسیر حفر نقب کرم) هستند. حتی اگر ریشه مجبور به رشد به سمت بالا باشد این اتفاق رخ میدهد. علت آن است که کرمهای خاکی (یا میکروبهای موجود در داخل روده آنها) غلظت فاکتورهای رشد و ویتامینها را در تونل (نقب) افزایش میدهند.
نقبهای زیرزمینی کرمهای خاکی به افزایش کانیهای لایه Aنسبت به لایههای Bو C کمک میکند. ضمناً لایههای تحتانی با مواد آلی لایههای فوقانی Aو Oغنی میشوند. این درهمآمیزی به علاوه افزایش اکسیژن و نفوذ آب به لایههای پایینی، ضخامت خاکهای فوقانی را افزایش میدهد.
کرمهای خاکی در خاک عملکردهای منحصر به فردی دارند. نقبهای بزرگ آنها اجازه میدهد که آب باران به راحتی وارد خاک شود و میزان سرعت نفوذ آب در خاک افزایش یابد. این عمل مانع از شستشوی خاک میشود و به آب اجازه میدهد تا وارد ناحیه ریشهها شود و مورد استفاده گیاهان قرار گیرد. نقبهای آنها همچنین اجازه میدهد که ریشههای گیاهان به راحتی از خلال خاک عبور کند و به فضای جدیدی راه یابد، خاکهایی که توسط کرمهای خاکی عمل آمده باشند دارای ساختار گل مانند پایداری هستند که احتمال جابجایی آن توسط باد کمتر است.
نقش کرمهای خاکی به همان اندازه دارای ویژگیهای منفی نیز است. در مناطق خاصی گونههایی معرفی شده است که بر سر کرمهای خاکی بومی رقابت دارند. این مسئله زندگی توفیق آمیز، بلکه بقای گونههای بومی را با مشکل رو به رو میسازد. لذا در بسیاری اوقات گونههای بومی در مناطق مجزای کوچکی به سر میبرند. بسیاری از کرمهای خاکی که ما میبینیم در اروپا معرفی شده اند. این لزوماً یک رویه منفی نیست اما مشکلاتی را هم به دنبال دارد. یک مثال توده فضلهای است که مربوط به Lumbricus terrestrisدر غرب کانادا است که باعث شده خاکهایی با موادی با منشاء آهکی چیره شوند. نقب زنیهای عمیق این گونه تودههای فضله سفت به هم چسبیدهای میسازد. این نقب زنیها، زیر خاک (Subsoil) سفت را در معرض خشک و خیس شدن قرار میدهد که این ماده را بسیار سخت میکند.
*بی تا آرمین فر