جمعه, 02ام آذر

شما اینجا هستید: رویه نخست یادگارهای فرهنگی و طبیعی زیست بوم این بار بهشت پرندگان را نشانه گرفته‌اند

زیست بوم

این بار بهشت پرندگان را نشانه گرفته‌اند

برگرفته از همشهری آنلاین

گزارش همشهري از عسلويه، نايبند و پارک ملي دير- نخيلو

اسدالله افلاکی

نفس را توی سینه حبس می‌کنی، با احتیاط قدم بر‌می‌داری تا پا بر تخم پرنده‌ای نگذاری، در تنگنای غروب چشم به افق می‌دوزی، خیره می‌شوی به تلاقی نور و آب در آخرین تابش خورشید بر دریا، چشم می‌گردانی که توان خیره‌شدن به تلألو خورشید نداری، لحظه‌ای پلک بر هم می‌نهی، گوش‌هایت پر از زمزمه هزاران پرنده‌ای است که تو پا به زیستگاه‌شان گذاشته‌ای‌.

غریبه‌ای برایشان؛ میهمانی ناخوانده که در آن غروب گرم آخرین روزهای تیرماه انتظار آمدنت را نداشته‌اند. جوجه‌هایی را می‌بینی که نخستین لحظات زندگی را تجربه می‌کنند و پرندگان مادری را که تن به آب می‌زنند و با طعمه‌ای در نوک از آب بیرون می‌آیند تا جوجه‌های تازه از تخم سردرآورده بیش از این در انتظار غذا نمانند. محو آن همه زیبایی می‌شوی، همه‌جا زندگی موج می‌زند، گمان می‌بری خواب می‌بینی، چشم‌هایت را می‌مالی، اشتباه نمی‌کنی همه آنچه را می‌بینی واقعیت دارد؛ اینجا جزیره ‌ام‌الگرم یکی از جزایر پارک ملی دیر - نخیلو است‌؛ پشتت می‌لرزد وقتی به یاد می‌آوری این هشدار را که «‌قرار است این جزیره هم قربانی توسعه ناپایدار شود».

بخشی از منطقه حفاظت شده «مند» اوایل سال‌87 با عنوان «پارک ملی دیر- نخیلو»در شمار پارک‌های ملی کشور قرار گرفت. این پارک متشکل از 4‌جزیره به نام‌های تهمادون، خان، نخیلو و‌ ام‌الگرم است. ‌ام‌الگرم که 70‌هکتار وسعت دارد با جزیره نخیلو به کلونی پرندگانی چون سلیم خرچنگ خوار، آگرت، پرستوی سفید، پرستوهای کاکلی کوچک و بزرگ تبدیل شده است. نخیلو و‌ ام‌الگرم با وسعتی بالغ بر 20‌هزار هکتار هر سال پذیرای ده‌ها هزار پرنده‌ای است که برای زمستان‌گذرانی از سرزمین‌های شمالی به اینجا روی می‌آورند و با حفر چاله‌هایی به عمق 5/1‌متر در خاک، لانه‌سازی‌ می‌کنند تا زمینه برای تخم‌گذاری فراهم شود.

اوایل اردیبهشت ماه جزیره دگرگون می‌شود. هزاران سلیم خرچنگ‌خوار در این زمان در کناره ساحل تخم‌گذاری می‌کنند. شمار این تخم‌ها به اندازه‌ای است که از دور گمان می‌کنی قلوه‌سنگ‌هایی سفید بر ساحل ریخته‌اند. وجب به وجب تخمی می‌بینی که پرنده مادر در انتظار درآمدن جوجه‌ای است. نیمه دوم تیرماه این انتظار به پایان می‌رسد و انبوه جوجه‌ها از تخم‌ها سر در می‌آورند. سیلم خرچنگ‌خوار و سایر پرندگان مهاجری که برای زمستان‌گذرانی به این جزیره روی آورده‌اند اوایل شهریورماه راه سفر در پیش می‌گیرند.

جزیره‌ای به زیبایی زندگی

دشمن اصلی این پرندگان، انسان و فعالیت‌های انسانی است. این جمله محمد‌باقر نبوی، معاون دریایی سازمان حفاظت محیط‌زیست در پاسخ به خبرنگاران به زبان می‌آورد. در کنار ساحل این جزیره که در مقایسه با پهنه آب به اندازه نقطه‌ای هم نیست پناهگاهی سیمانی به عمق تقریبا یک متر در دل خاک ساخته شده؛ گودالی که گنجایش یک نفر را دارد. نبوی می‌گوید: «این پناهگاه صیادان غیرمجاز است که از آن برای به دام انداختن پرندگان شکاری استفاده می‌کردند».

از نبوی می‌پرسیم آیا سازمان برای حفاظت از جزیره به‌خصوص در فصل زادآوری پرندگان امکانات و تجهیزات کافی در اختیار دارد؟ می‌گوید: «‌با وجود اهمیت فراوان این جزایر، سازمان برای حفاظت از این زیستگاه ارزشمند با کمبود تجهیزات و نیروی انسانی و کارشناس مواجه است». به گفته نبوی، شغال و روباه دشمن طبیعی این پرندگان است اما خوشبختانه‌ ام‌الگرم خالی از دشمنان طبیعی پرندگان است. در عین حال، از آنجایی که محل اصلی تخم‌گذاری پرندگان، کناره ساحل است گاه جزرهای بلند تخم‌ها و جوجه‌ها را به کام مرگ فرو می‌کشد.

معاون دریایی سازمان محیط‌زیست، می‌افزاید: «‌حدود 100‌هزار پرنده مهاجر به خاطر امنیت و فراوانی غذا در این منطقه تخم‌گذاری و جوجه‌آوری می‌کنند، سپس به مناطق سردسیر می‌روند.تورهای صیادی و سازه‌های انسانی که برای به دام انداختن پرندگان شکاری در این جزایر ساخته می‌شود بزرگ‌ترین عوامل تهدید پرندگان است».

اینجا هم پر از زباله شده

به هر طرف که نگاه می‌کنم انبوهی از زباله‌های تجزیه‌ناپذیر می‌بینم. گروه خبرنگاران و مسئولان محیط‌زیست با جمع کردن بطری‌های آب معدنی و زباله‌های دیگر می‌کوشند تا از شمار زباله‌ها بکاهند. یکی از کارشناسان محلی که خبرنگاران را همراهی می‌کند می‌گوید این زباله‌ها در دریا رها می‌شوند و با موج به ساحل می‌آیند.

جزیره ‌ام‌الگرم تنها میزبان پرندگان نیست؛ مامن هزاران لاک‌پشتی است که به‌دلیل امنیت بالای جزیره حتی در طول روز هم به ساحل می‌آیند و تخم می‌گذارند. مرداد‌ماه کمتر شاهد جوجه لاک‌پشت‌ها هستی، مگر تک و توکی؛ آخر در این ماه از سال، فصل زاد‌آوری تقریبا به پایان رسیده است.

جزیره در تاریکی وهم‌انگیز شب گم می‌شود، هیچ‌چیز را نمی‌توانی ببینی. امواج کوتاه سکوت هراسناک شب را می‌شکند. گاه رفتن فرا‌رسیده است. سوار بر قایق‌ها می‌شویم و در تاریکی از جزیره دور می‌شویم. گروه خبرنگاران هنوز مات زیبایی این طبیعت بکرند. کسی می‌گوید واقعا با چه توجیهی می‌خواهند این جزیره را تخریب کنند؟

قایق دل آب را می‌شکافد و به جلو می‌رود. حرف‌ها در صدای امواج گنگ و مبهم می‌شود. با خود می‌اندیشم آیا واقعا این جزیره نابود می‌شود؟

بگذارید زندگی کنند

یک هفته از سفر ما به پارک ملی دیر- نخیلو گذشته است. سازمان محیط‌زیست در تب‌و‌تاب برگزاری نمایشگاه است. در نخستین روز نمایشگاه (‌2 مردادماه جاری)، محمدجواد محمدی‌زاده، رئیس سازمان محیط‌زیست در مراسم افتتاحیه می‌گوید: «‌تلاش ما این است صنایعی را که با محیط‌زیست سازگارند به جامعه معرفی کنیم». با خود می‌اندیشم چقدر خوب بود، رئیس سازمان محیط‌زیست، صنایع مغایر با محیط‌زیست را هم به جامعه معرفی می‌کرد.

آقای محمدی‌زاده، کاش از کارشناسان حوزه‌های مختلف محیط‌زیست می‌خواستید نام و نشان صنایعی را که طی سال‌های اخیر محیط‌زیست کشور را تخریب کرده‌اند تهیه کنند، بعد این آمار را در جمع رسانه‌ها اعلام می‌کردید.

چه اشکالی دارد برای یک‌بار هم که شده رئیس سازمان محیط‌زیست در دفاع از محیط‌زیست، تخریب‌کنندگان طبیعت را معرفی کند؟ آقای محمدی‌زاده، سری به پارک ملی دیر- نخیلو بزنید. حتی نمی‌توانید تصور هم بکنید تا چه اندازه جزایر نخیلو، و‌ ام‌الگرم زیباست. آنجا ده‌ها هزار پرنده را می‌بینید که در یک فرایند طبیعی هر ساله از مناطق سردسیر به آنجا می‌آیند، تخم‌گذاری و زاد‌آوری می‌کنند و می‌روند. اما مدتی است خبرهای بدی شنیده می‌شود. می‌گویند قرار است پارس شمالی 4‌واحد تولید گاز مایع (‌LNG‌) در منطقه تمبک که در 10‌کیلومتری کنگان واقع شده احداث کند. خانه‌های روستاییان خریداری شده و اکنون این روستا خالی از سکنه است. عملیات احداث اسکله را هم آغاز کرده‌اند.

گفته می‌شود که صنایع نفتی در سایر نوار ساحلی هم توسعه می‌یابد. در یک عبارت قرار است در 100‌کیلومتر نوار ساحلی از عسلویه تا منطقه حفاظت‌شده‌ مند، صنایع نفتی توسعه داده شود. خدا کند این خبرها واقعیت نداشته باشد اما اگر یک درصد هم موثق باشد که هست، هنوز دیر نشده است، نگذارید مثل ده‌ها طرح دیگر، اول متولیان پروژه‌ها دست به کارشوند بعد با این توجیه که کار از کار گذشته، سازمان محیط‌زیست را در عمل انجام‌شده قرار بدهند. باور کنید به هیچ عنوان پذیرفته نیست که بخواهید بعد از آنکه کار از کار گذشت اصحاب رسانه را به دفترتان در طبقه نهم ساختمان مرکزی محیط‌زیست در پارک پردیسان فرا بخوانید و بگویید ما تلاش می‌کنیم گزینه‌ای انتخاب شود که کمترین خسارت را به محیط‌زیست وارد کند.

آقای محمدی‌زاده، ما (‌خبرنگاران) بارها این جملات را شنیده‌ایم؛ دیگر تحمل شنیدن این سناریوی تکراری را نداریم. شما بر مسند ریاست سازمانی نشسته‌اید که وظیفه‌اش حفاظت محیط‌زیست است. شما مسئولید. حتی اگر جوابی برای خبرنگاران هم داشته باشید، برای نسل آینده و صدها هزار پرنده مهاجر جوابی نخواهید داشت.

آقای محمدی‌زاده، شما بارها عملکرد رسانه‌ها را ستودید. به‌ویژه در ماجرای جاده ابر خبرنگاران را تحسین کردید.
اکنون براساس همین رویکرد است که از شما می‌خواهیم نگذارید این جزایر که وسعت‌شان 20‌هزار هکتار است دستخوش گسترش صنایعی شود که هر چقدر هم درآمد‌زا باشد نمی‌تواند در درازمدت جای سودمندی طبیعت را بگیرد.

آقای محمدی‌زاده، این جزایری که می‌گویم در استان بوشهر در نزدیکی کنگان واقع شده است. قربانی‌شدن این جزایر با توسعه عسلویه در ارتباط است. بروید ببینید با نایبند، اولین پارک ملی دریایی کشور چه کرده‌اند. از میان درختان حرا جاده کشیده‌اند و اکنون که کارشان تمام شده آن را رها کرده‌اند. حتی از احداث یک پل هم دریغ کرده‌اند به خاطر همین اهمال، هزاران حرا خشک شده است. هر چقدر آتش فلرها (مشعل‌های گاز) قد‌می‌کشد حراها خمیده‌تر و پژمرده‌تر می‌شوند، دل آدم می‌گیرد از این همه بی‌مهری با طبیعت.

همان‌جا دارند با خاکریزی در بستر دریا اسکله‌ای جدید احداث می‌کنند؛ اسکله‌ای که موجب قطع زنجیره حیات آبزیان و مرگ بستر دریا می‌شود. ساخت این اسکله از 2‌ماه پیش توسط شرکت عمران ساحل آغاز شده، کارفرما هم فرمانداری کنگان است. مجوز زیست‌محیطی هم ندارند. اینها را مدیرکل محیط‌زیست بوشهر می‌گوید. ما آنجا ایستاده بودیم و در زل گرما به حرف‌هایش گوش می‌کردیم، همزمان کامیون‌هایی را دیدیم که بر بستر دریا سنگ و خاک تخلیه می‌کردند.

این اسکله البته برای قایق‌های کوچک محلی که تنها وسیله امرار معاش روستاییان منطقه است بسیار مهم و حیاتی است اما می‌توان به جای خاکریزی در بستر دریا و خشکاندن آن، سازه‌های جدید و همخوان با محیط‌زیست را به کار گرفت. معاون دریایی شما هم بر این نکته تاکید می‌کند: «‌مجری و دست‌اندرکاران ساخت این اسکله می‌توانند با شمع‌کوبی و احداث اسکله شناور به جای خاکریزی و تخریب بستر دریا اقدام کنند». می‌بینید محیط‌زیست تا چه اندازه ضعیف است. حتی توان مقابله با احداث یک سازه مخرب محیط‌زیست را ندارد! لابد فرمانداری وقتی می‌بیند برای ساخت 3 اسکله در بهترین نقطه مرجانی 700‌هکتار دریا را خشکانده‌اند با اطمینان خاطر ساده‌ترین گزینه ساخت اسکله و احتمالا کم‌هزینه‌ترین را انتخاب می‌کند.

آنجا نفس کشیدن هم دشوار است

آقای محمدی‌زاده، نفس‌کشیدن زیر آسمان عسلویه دشوار است به‌خصوص در روزهای پایانی تیرماه. درست در همین زمان ما روزی را در عسلویه گذراندیم؛ روزی که میزان رطوبت موجود در هوا بیش از 60‌درصد بود (‌گاه این میزان به 90‌هم می‌رسد). گازهای متصاعد‌شده از فعل و انفعالات عملیات نفت‌وگاز، نفس آدم را می‌گرفت.

ساعت از 12‌ظهر گذشته بود و ما (‌گروه خبرنگاران) همچنان مشتاقانه از مکان‌هایی که به ما اجازه ورود می‌دادند بازدید می‌کردیم. جنگلی از لوله و مخزن بر سینه خاک تفیده عسلویه نمایان بود و فلرها در ‌آن روز داغ سر به سپهر می‌ساییدند. ما را به تصفیه‌خانه مبین بردند. رئیس تصفیه‌خانه به ما مونیتوری را نشان داد که لحظه به لحظه عملیات پایش و تصفیه پساب‌ها را منعکس می‌کرد و البته ما چیزی سر در نمی‌آوردیم. او می‌گفت همه‌چیز تحت کنترل است. ظرفیت پذیرش پساب‌های ورودی به تصفیه‌خانه را 420‌متر مکعب در ساعت اعلام کرد و گفت: «این پساب‌ها تا زمان تصفیه در مخزنی به حجم 12‌هزار متر مکعب ذخیره می‌شوند.» همچنین گفت: «‌در صورتی که میزان آلایندگی هریک از تصفیه خانه‌ها بیش از این میزان باشد مبین از پذیرش این پساب‌ها خودداری می‌کند».

اما مدیرکل دفتر اکوبیولوژی دریایی که با ما بود می‌گفت: «‌واحدهای پتروشیمی محلی برای نگهداری پساب‌هایی که آلودگی شدید دارند ندارند. مبین هم نمی‌تواند آنها را تحویل بگیرد به همین دلیل به‌طور غیرقانونی وارد دریا می‌کنند. به گفته وی میزان قابل توجهی کاستیک (‌سود ‌سوزآور) اکنون وارد آب‌های ساحلی در عسلویه می‌شود».

رئیس تصفیه‌خانه می‌گفت: «اندازه‌گیری‌های انجام‌شده روی 50‌پارامتر خروجی این تصفیه‌خانه نشان می‌دهد که تمامی استانداردهای سازمان حفاظت محیط‌زیست در این پروسه رعایت می‌شود به‌طوری که cod آب تصفیه‌شده کمتر از 100 است».
این توضیحات البته نه مفهومی برای من داشت و نه سایر خبرنگاران از آن سر در می‌آوردند. ما مانده بودیم و رئیس تصفیه خانه‌ای که سوار بر اسب مراد سخن می‌راند. اما فقط می‌دانستیم که با همه این مدینه فاضله‌ای که او با اعتماد به نفس کامل برای ما ترسیم می‌کند یک جای قضیه می‌لنگد. اعتراف می‌کنم تا آن روز، این قدر خلع سلاح نشده بودم. تنها چیزی که به ما کمک می‌کرد اینکه مسئولان محیط‌زیست که در سفر ما را همراهی می‌کردند، می‌گفتند با وجود همه این توضیحات، همین آقایان مانع ورود نمایندگان محیط‌زیست به مجتمع شده بودند و اجازه نمونه‌برداری برای پایش را نداده بودند.

گره کار کجاست؟ ما خبرنگاران به این نتیجه رسیدیم که اگر این‌قدر اوضاع درست است، خوب است هرازگاهی نمایندگان محیط‌زیست با یکی دو خبرنگار سر زده به پارس‌جنوبی سفر کنند و از هر جا که خواستند نمونه‌برداری کنند تا این اطمینان حاصل شود که دیگر پساب آلوده‌ای به دریا نمی‌ریزد. آقای محمدی‌زاده، شما می‌توانید زمینه انجام این بازدیدهای هر‌ازگاهی را فراهم کنید. ما منتظریم. می‌خواهیم بدانیم در عسلویه چه می‌گذرد. ما مخالف توسعه صنایع نفت‌وگاز نیستیم، تلاش‌های دست‌اندرکاران این صنعت را ارج می‌نهیم و به آنها افتخار می‌کنیم، اما می‌خواهیم بدانیم در کنار عملیات نفت و گاز آیا طبیعت‌مان حفظ می‌شود‌؟ این دانستن حق همه مخاطبان رسانه‌هاست؛ همان‌هایی که دل‌نگران محیط‌زیست این مرز و بومند.

از اتاق کنترل تصفیه‌خانه که بیرون آمدیم خنکای کولر گازی در کمتر از یک ثانیه در مقابل گرما رنگ باخت. گرما و هوای آمیخته به گازهایی که برایمان آشنا نبود نفس کشیدن را دشوار می‌کرد. نماینده محیط‌زیست شرکت نفت کنارم ایستاده بود. پرسیدم درباره آلودگی هوا چه می‌گویی؟ گفت: «هوا هیچ مشکلی ندارد». با خود فکر کردم لابد وضعیت پساب‌ها هم مثل هواست. آقای محمدی‌زاده شما چه فکر می‌کنید؟

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید