زیست بوم
برگزاری روز پاکسازی غارهای ایران در استهبان
- زيست بوم
- نمایش از چهارشنبه, 10 مهر 1392 17:52
- رسول حاجی باقری
- بازدید: 3986
رسول حاجی باقری
در روز جمعه پنجم مهر ماه 1392 خورشیدی، برنامهای از سوی اداره کل حفاظت محیط زیست استان فارس و با همکاری اداره محیط زیست استهبان، برای پاکسازی غارهای «زکریا» و «گبر» در استهبان برگزار شد. انجمن پیش گامان خورشید استهبان نیز از سوی آن اداره محترم دعوت گردید و دو انجمن "گلستان" و "ردّپا" نیز از شیراز مهمان استهبان بودند. تعداد 40 نفر از اعضای انجمن "گلستان" برای پاکسازی "غار گبر" راهی آن جا گردیدند که دو نفر از اعضای "گروه کوهنوردی کُهبُد استهبان" نیز آن ها را همراهی می نمودند. اعضای "انجمن ردّ پا" نیز به اتفاق "تعدادی از اعضای "انجمن پیش گامان خورشید استهبان" نیز با این گروه به سمت "غار زکریا" حرکت نمودند که مجموعا 30 نفر بودند. این گروه ها پس از دیدن زیبایی های خیره کننده ی "غار زکریا" و "غار گبر"، آن مکان را از وجود زباله ها پاکسازی کردند. جا دارد از آقای کریم زاده، رئیس اداره حفاظت محیط زیست استهبان و کارکنان محترم آن اداره، آقایان بهادر دربندانی و علی فرحبخش، به خاطر همه ی تلاش ها و مهربانی هایشان تشکر گردد.
غار "گبر" یا "گبری"
در 30 کیلومتری باختر استهبان و روبروی روستای عباس آباد، در ارتفاعات کوههای تودج غاری وجود دارد که آن را "غار گبر" می نامند. این غار طبیعی بوده و از نوع غارهای آهکی می باشد. این غار با داشتن ستون های بلند استالاگمیت و استالاکتیت، که بلندای برخی از آن ها تا 8 متر هم می رسد، دارای خمره هایی بود که قطره های آبی که از سقف می چکید، آن ها را پُر می کرد. ولی متاسفانه در سال های قبل این خمره ها به یغما رفتند. از قدیم الایام این خمره ها را در زیر ریزش قطره های آب سقف غار قرار داده بودند و در اثر رسوبات آهکی بر روی خمره ها، ظاهر آن ها مانند دیواره های غار سنگی به نظر می رسید!
یکی از ویژگی های جالب این غار، پنهان بودن آن است به نحوی که تا چند قدمی آن که می رسیم، قابل دیدن نیست. دهانه غار به صورت طبیعی و با درختان کهکم و بنه استتار شده است! نام این غار را به دلیل سکونت زرتشتیان در آن "غار گبر" نهاده اند. ظاهرا این زرتشتیان در اثر حمله ی " ساریه ابن زنیم کنعانی"، به این مکان پناه آورده بودند و زندگی می کردند. می طلبد که کارشناسان میراث فرهنگی، با تحقیق بر روی نشانه ها و آثار به جا مانده در غار و اطراف آن، هویت پنهان آن را بازشناسی نمایند و پرده از زوایای تاریک تاریخ منطقه بردارند.
این غار در فاصلۀ تقریبی 2 کیلومتری استهبان و در دامنۀ کوههای جنوبی قرار دارد. در ابتدای "دهانه ی کُرتار" و در سمت راست، باید شیبی نسبتا تند را در دامنه ی کوه طی نمود. در ادامه ی گذر از این مسیر، به دهانه ی غاری می رسیم که سالیان سال در زیر سنگ و خاک پنهان بود و به نظر می رسد نیاکان ما با هدفی مشخص آن را مسدود نموده باشند و شاید هم زمانی در اثر رخدادی طبیعی در زیر بستر خاک گم شد! باری، سال 1370این غار کشف شد. (البته در دهه ی قبل از آن نیز غار دیگری در بالادست آن پیدا شده بود که آن را "کیمیا" نامیده بودند!)
یادم هست دانش آموز دبیرستان بودیم که خبر کشف این غار (زکریا) در شهر پیچید و به دنبال آن، شایعات بود که مثل نقل و نبات دهان به دهان می گشت و از "غار زکریا" افسانه ای عجیب ساخت! مثلا این غار را جایگاه راهزنان قدیمی می دانستند، کسانی اجنه را در غار دیده اند یا گفته می شد محلی است که گنج هایی در آن پنهان شده! بسیاری از مردم برای دیدن این غار زیبا دسته دسته روانه ی آن جا می شدند. یادش بخیر، ما هم از قافله عقب نماندیم و با همکلاسی ها، به اتفاق دبیر زبانمان آقای شیبانی گرامی، راهی غار شدیم! متاسفانه آن زمان، خیلی از مردم و حتی کوهنوردان بومی و غیر بومی، برای یافتن گنج های خیالی، کلنگ و بیل به دست، راه "زکریا" را در پیش گرفتند! فراموش نمی کنم که هر کسی از غار بر می گشت غنیمتی در دست داشت، قندیل های آهکی چند میلیون ساله!
بگذریم، اما "افسانۀ غار زکریا!"
علت پیدا شدن این غار، اطلاعاتی بود که پیرمردی از اهالی، به یکی از کوهنوردان غیر بومی داده بود. ظاهرا آن پیرمرد از پدر یا پدربزرگ خود شنیده بوده که غاری در این درّه هست که در زمان های قدیم جایگاه کیمیاگران بوده است! هم چنین گفته می شود که در زمان پیدا شدن غار، که امروزه حدود 20 سال از آن می گذرد، تعدادی ظروف و قطعات شکسته ی سفالی و شیشه ای در آن یافت شده بود. حتی عده ای از یافته شدن خمره های سفالی خبر داده بودند که شاید ناراست باشد. به هر حال اگر قطعات یافته شدۀ سفالی و شیشه ای را که در کنار داستان قدیمی پیرمرد بگذاریم، هزار گونه داستان را می توان ساخت! ظاهرا نامگذاری این غار به احترام دانشمند شهیر ایرانی، یعنی "زکریای رازی" بوده است، چرا که وی یکی از دانشمندان بزرگ علم کیمیاگری بوده که امروزه همان "علم شیمی" است! شاید شیشه ها و ظروغ احتمالی یافت شده در غار، رازهایی را با خود داشته اند. اما متاسفانه چیزی از آن یافته ها موجود نیست تا کارشناسان بتوانند آن ها را بررسی نمایند. اگر کسی در آن زمان دلسوزانه و کارشناسانه موضوع را پیگیری نموده بود، شاید می توانست کمکی به شناسایی زمان سکونت، نوع فرهنگ و حتی شناخت نوع کاربری غار و ... بکند. هر چند دیگر بسیار دیر شده است ولی هنوز کارشناسان می توانند با بررسی نشانه های موجود، اعم از تکه های سفال، شیشه، سنگ های موجود در کف غار و ... چشم اندازی از نوع سکونت انسان در این حفره ی زیبای طبیعی به دست دهد. متاسفانه این اثر طبیعی هنوز در هیچ جایی ثبت نگردیده است! و شاید همین عامل یکی از دلایلی است که باعث تخریب شدید آن شده است. شاید بتوان با ثبت آن، کمکی هر چند کم به نگهداری و مطالعه در مورد آن نمود. رسیدن به این هدف، همکاری همه جانبه ی اداراتی مثل منابع طبیعی، میراث فرهنگی ، گردشگری و صنایع دستی و ... را میطلبد.