یادمان
بیانیه دانشجویان باستان شناسی دانشگاه تهران دربارة رویدادهای اخیر در «موزة ملّی ایران»
- يادمان
- زیر مجموعه: ديدهبان یادگارهای فرهنگی و طبيعی ایران
- دوشنبه, 06 ارديبهشت 1389 05:33
- آخرین به روز رسانی در دوشنبه, 06 ارديبهشت 1389 05:41
- نمایش از دوشنبه, 06 ارديبهشت 1389 05:33
- بازدید: 5265
در ماه های پایانی سال 1388، ریاست سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور در پی بالا گرفتن انتقادها از انتصاب فردی غیرمتخصص به مدیریت «موزه ملّی ایران»، برنامه ای ترتیب داده و در طی آن جمعی از خبرنگاران را به بازدید تعدادی از انبارهای ساماندهی نشده موزة ملّی ایران برد تا وضعیت موزة ملّی را برای افکار عمومی تشریح نماید. با توجه به اینکه «موزة ملّی ایران» از مهمترین ذخایر و پشتوانه های تاریخی و فرهنگی ایران-اسلامی و حتی بشری می باشد، توجه به بعضی نکات ضروری است:
1- با وجود اینکه دو سال پیش در زمان انتصاب مدیر پیشین «موزة ملّی ایران» (آقای محمدرضا مهراندیش) انتقادهای زیادی به «غیرمتخصص و فاقد تجربه بودن» وی شد، اما ریاست سازمان میراث فرهنگی و گردشگری انتقادهای کارشناسان را نادیده گرفت و او را که پیشتر مسؤول «روابط عمومی» این سازمان بود به ریاست موزة ملّی ایران منصوب کرد. اکنون نیز «موزة ملّی ایران» در وضعیتی مشابه و چه بسا بدتر از قبل قرار دارد؛ فردی را که در این زمینه تحصیلاتی ندارد (کارشناس میکروبیولوژی از دانشگاه آزاد اسلامی است)، و فاقد تجارب لازم در زمینة مدیریت مجموعه های علمی-فرهنگی می باشد، به رغم انتقادهای کارشناسان به ریاست این مرکز منصوب کرده اند. سوال این است که اگر مدیر پیشین شخص مناسبی برای تصدی ریاست موزة ملّی ایران نبود، چرا دو سال پیش انتقادهای کارشناسان نادیده گرفته شد؟ چرا هم اکنون نیز مثل گذشته، رییس سازمان میراث فرهنگی کشور بدون توجه به نظرات کارشناسان و متخصصان و دلسوزان، اصرار غیر قابل توجیهی به انتصاب فردی دارد که هیچ سابقه و نقطة درخشانی در حوزة مدیریت چنین مجموعة حساس و مهمی ندارد؟
2- چرا پیش از آنکه از جمعی از متخصصان و صاحب نظران باستان شناسی و موزه داری دعوت شوند تا از وضعیت موزة ملّی بازدید نمایند، در اقدامی نمایشی، جمعی از خبرنگاران –که خبرنگاران رسانه های منتقد و مستقل هم دعوت نشده بودند- را برای بازدید از انبارهای ساماندهی نشده موزة ملّی فراخوانده اند؟ آیا به شأن و جایگاه «موزة ملّی ایران» اهانت نشده است؟ آیا در سایر نقاط جهان هم با میراث تاریخی-تمدنی خود چنین رفتار می کنند؟ آیا در موارد مشابه مثلاً در مراکز ویژة اقتصادی (همچون خزانه بانک ملّی) یا مراکز نظامی-امنیتی کشور چنین بازدیدهای ناگهانی ترتیب داده می شود؟ آیا اهمیت مقولة «میراث فرهنگی» کمتر از اهمیت مراکز ویژة اقتصادی یا نظامی-امنیتی ماست؟ پیداست که اهمیت سرمایه های تاریخی-تمدنی کشور حتی برای مسؤولان و مدیران ارشد سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، شناخته شده نیست. آیا بهتر نبود در فضایی آرام که شایستة محیط های علمی و فرهنگی است با دعوت از دانشوران و متخصصان و تشکیل کارگاه ها و نشست های تخصصی به بررسی و رفع مشکلات موزة ملّی پرداخته می شد؟ و چرا چنین امری در طی دو سال و نیم گذشته محقق نشد؟
3- متأسفانه در طی چند سال اخیر رویکرد مدیریت سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور به سمتی بوده است که تدوین و اجرای برنامه ها بیش از آنکه با نظر کارشناسان و متخصصان همراه باشد، با نظر ریاست این سازمان هماهنگ است. ممنوع المصاحبه کردن کارشناسان این سازمان و خصوصاً باستان شناسان و رفتارهای نامناسب با خبرنگاران یا رسانه های منتقد (در حوزه میراث فرهنگی) از جمله مواردی است که در چند سال گذشته به شدت و قوت دنبال شده است. بی تردید این امر یکی از ویژگی های ناخوشایند مدیریت سازمان میراث فرهنگی در مقطع اخیر قلمداد خواهد شد و بجاست که از هم اکنون در رفع آن تلاش شود. همچنین انتظار می رود که مسؤولان محترم قوای سه گانة کشور با دقت و توجه بیشتری به رویدادهای حوزة میراث فرهنگی توجه داشته باشند تا از بی تدبیری هایی که سرمایه ها و دارایی های تاریخی و فرهنگی ایرانی-اسلامی ما را تهدید می کند، جلوگیری شود و بیش این شاهد از دست رفتن سرمایه های تاریخی-فرهنگی کشور نباشیم.
دیدگاهها
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا