یکشنبه, 04ام آذر

شما اینجا هستید: رویه نخست یادگارهای فرهنگی و طبیعی یادمان از ترشی سازی در پاسارگاد تا تخریب محوطه پنج هزارساله آمل

یادمان

از ترشی سازی در پاسارگاد تا تخریب محوطه پنج هزارساله آمل

علیرضا صادقی امیری
دبیر انجمن جوانان سپید پارس

متاسفانه هر روز در گوشه و کنار این سرزمین تاریخی گزارش های ناگواری را نسبت به تخریب و ویرانی آثار و یادگارهای فرهنگی و تاریخی گواه هستیم، از شکستن حریم منظری فرهنگی گرفته تا شکستن ستون ها و پایه های ساختمان ها و محوطه های چند هزار تا چند سد ساله که اگر همین گونه پیش رویم در آتیه نزدیک شاهد شکستن پایه های فرهنگ و تاریخ و هنر این سرزمین خواهیم بود و چه پاسخی در دادگاه تاریخ خواهیم داشت را نمیدانم!

بعنوان نمونه ساخت کارخانه رب گوجه و ترشی سازی در حریم درجه میراث جهانی پاسارگاد، که اکنون بیش از نود و پنج درسد ساختمان آن بپایان رسیده است و تا چندی دیگر باید منتظر نصب تجهیزات تولید ان بود، که اگر این اتفاق رخ دهد جلوگیری و تخلیه ان تقریبا غیر ممکن ،و هزینه ها و تبعات متوقف نمودن آن به مراتب خیلی بالاتر از حال خواهد بود، مهم این نیست که چه کسی و یا کسانی تخطی و اشتباه کرده اند، پرسش این است که چگونه سازمان دراز و طویلی مانند سازمان میراث فرهنگی،صنایع دستی و گردشگری که ریاست آن معاون ارشد ترین مقام اجرایی کشور است نمیتواند از این تخلفات جلوگیری و یا رفع نماید، و به همین سادگی با اشتباه عامدانه و یا سهوی یک نفر حریم درجه یک، اثری جهانی مورد تعرض قرار میگیرد و حقوق ملتی و یا به نوبه ای حقوق مردم جهانی پایمال میگردد؛ و شگفت تر از آن این است که چگونه فردی راضی به ان میوشد که به این حریم و عرصه دست اندازی کند و چه اسان آن را مورد تعرض قرار میدهد و نه تنها از موضوع پا پس نمیکشد بلکه با تهدید و تطمیع کوشش در به انجام رساندن این عمل خلاف قانون دارد، درست است که اثار بسیار زیادی در سیاهه ملی ایران به ثبت رسیده اند، اما مگر چند اثر جهانی و شاخص آن هم به مهمی پاسارگاد که شناسنامه جهانی دارد در کشور وجود دارد؟؟؟؟

چگونه سازمان میراث کشور و یا اداره کل میراث استان نتوانسته است از این روند جلوگیری نماید، متاسفانه بخش حقوقی میراث فرهنگی بسیار منفعلانه و ضعیف عمل کرده و همچنان عمل میکند، بر فرض این موضوع که بهره بردار کارخانه مذکور ناآگاهانه و بلا تقصیر وارد حریم درجه یک این اثر جهانی شده است و تقصیرات بر گرده ارگان های خاطی است، و حق مالکیت و خسران و زیان مالی بهره بردار مهم و غیر قابل انکار است، آیا براستی میراث کشور نمیتواند خسران های ان را تامین کند و با شکایت از خاطیان حقوق پایمال شده خود را بستانکاری نماید، پاسارگاد نامی جهانی است که متاسفانه در پس نام تاریخی و جهانی خود گم شده است، و برخلاف شهرت جهانی خود منطقه ای بشدت فقیر از نگاه توسعه پایدار در حوزه های گردشگری و صنعتی میباشد، متاسفانه با وجود پیگیری های مستمر سازمان های مردم نهاد و ابراز علاقه فرمانداری و میراث شهرستان هیچ برنامه علمی و عملی درست و بنیادینی برای رفع این فقر وجود ندارد، هرچند به تازگی یک تفاهم نامه در راستای طرح توسعه منطقه میان چند سازمان مردم نهاد، دفتر پایگاه میراث جهانی منطقه و دستگاه های اجرایی شهرستان منعقد شده است، اما به سراجام رسیدن این مهم نیازمند پشتیبانی همه جانبه دستگاهی ذیربط و ذینفع منطقه و فرامنطقه ای میباشد؛متاسفانه سرمایه های انسانی و مالی بسیاری از بیت المال صرف میشود تا یک اثر در سیاهه ملی و یا جهانی قرار بگیرد که عدم پروایی و صیانت از آن موجب اسراف و هدر رفت حقوق یک ملت و بیت المال خواهد شد که با اندوه فراوان هر روز شاهد آن هستیم، علاوه بر این بی توجهی ها روش خروج آثار تاریخی از سیاهه آثار ملی از سوی دیوان عدالت اداری را نیز باید بدان افزود، ماه ها و شاید سال ها بدرازا میکشد که یک اثر به ثبت ملی و جهانی برسد، اما در عرض یکساعت و آن هم به بهانه احترام بر اصل مالکیت میلیون ها تومان پول و ماه ها انرژی انسانی به هدر میرود،اگر قرار است که از ثبت خارج شود، چرا ثبت میشود؟؟ بعنوان نمونه میتوان به تنها عرصه باقیمانده از شهر باستانی آمل ( موسوم به باغ توکلی به مساحت 46 هزار متر مربع ) در محله پایین بازار آمل که در مورخه 13/2/1378 با شماره ثبت 2330 در سیاهه آثار ملی جای گرفته است اشاره نمود، که اینروز ها با شکایت مالک خصوصی از ثبت خارج و در تهدید تفکیک زمین های آن و فروش برای ساخت ساز است، آمل شهری کهن و با پیشینه بسیار است که به زیر یوغ توسعه صنعتی تاریخ و فرهنگ آن فراموش شده است، حال با احترام به اصل مالکیت، باید از دیوان عدالت اداری پرسید چگونه مالکیت یک فرد به یک جامعه ارجح تر است؟ زمانی که اثری در سیاهه ملی ثبت میشود مالکیت آن نه متعلق به سازمان میراث فرهنگی بلکه متعلق به همه آحاد یک ملت و این با غصب و تصرف یک ملک معمولی بسیار متفاوت است، پاسخ این نیست که مالکیت و حریم خصوصی افراد نادیده گرفته شود، راهکار اینجاست که بجای آنکه دیوان محترم، فوری و شتابزده رای به خروج آثار دهد روش های جایگزین مانند موظف نمودن ارگان ها و دستگاه های ذیربط به خرید و یا معاوضه ملک دهند، چگونه میشود اثری را که جنبه عمومی و ملی دارد را متعلق به یک فرد یا دستگاهی تلقی کرد و به آسانی و بدون توجه به تضییع حقوق یک ملت رای بر تخریب و مهو آن داد، البته در این پیوند موضع انفعالی سازمان میراث نیز بسیار موثر است، و حتا گاهی شبهه برای عموم پیش میاید که تبانی ای در کار بوده است؛ تنها راه نجات محوطه باستانی شهرستان آمل راضی نمودن مالک آن و خرید ملک است، اگر همینگونه و بی تفاوت پیش برویم در منطقه پاسارگاد شاهد رقابت ساخت و ساز های غیرمجاز به بهانه توسعه صنعتی در میان متقاضیان منابع ملی و ویرانی منطقه چندهزارساله آمل خواهیم بود، و این موارد تنها مواردی کوچک و موردی هستند...

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید