نام هر اثر بخشی از هویت آن
- ميراث معنوي
- نمایش از چهارشنبه, 11 دی 1392 04:55
- بازدید: 4694
نوشتار زیر در واقع دغدغه ایست که بسیاری از انجمنها و فعالین حوزه میراث فرهنگی کشور و بالطبع بسیاری از مردم جامعه را در بر گرفته و به آن توجه دارند. این متن قرار بود در نشست سمن ها در شهر قزوین ارایه شود که شرایط خوانش آن دست نداد و سپس توسط نویسنده در اختیار تارنمای ایرانبوم که اخبار و رویدادهای حوزه فرهنگ و سمن ها را پوشش می دهد قرار گرفت.
از اینرو ضمن درخواست ثبت نظر و دیدگاه در ایرانبوم ما را از نقطه نظرات و پیشنهادات سازنده خود بهره مند سازید تا کاستی های احتمالی این متن اصلاح گردد، نظر عزیزان ثبت گشته و بیاری خداوند به یک جمع بندی نهایی و پیگیری موضوع از طریق سازمان میراث فرهنگی دست یابیم.
بنام خداوند جان و خرد
در آغاز تشکر میکنم از دعوت دوستان گرامی در انجمن یادمانهای قزوین و دیگر دست اندرکاران برگزاری این نشست و هم اندیشی. روی سخنم با همه ی دوستان و عزیزان باشنده در این نشست،از جمله میزبانان و برگزار کنندگان،انجمنها و همچنین علاقه مندان و دوستداران میراث فرهنگی،دوستان گرامی در رسانه ها و مطبوعات مرتبط با حوزه میراث و یکایک کسانیست که در برگزاری این نشست همکاری و همیاری رسانده اند.
براستی میتوان گفت همه ی ما چه انجمنها در استانهای کشور که برای برگزاری این نشستها، با توجه به انواع تنگناها و دشواریهای مالی، گرفتن مجوزها و هماهنگیهای لازم را به جان میخرند، همینطور عزیزان و فعالینی که از راه های دور و نزدیک خود را به هم میرسانند،دوستان و گرامیان مطبوعاتی که دلسوزانه در این راستا قلم میزنند و به تهیه گزارش می پردازند، که براستی تلاششان ستودنیاست و تاثیر گذار و نشان از حساسیت و اهمیت این گونه اخبار نزد اکثریت مردم جامعه دارد.
پس همه ما در یک نقطه مشترکیم و آن علاقه مندی و حفاظت و پاسداشت میراث کشور عزیزمان ایران است.
در استان، شهر و منطقه ای که زندگی میکنیم آثار تاریخی-فرهنگی وجود دارد. آثار تاریخی- طبیعی- فرهنگی و معنوی یادشده هر کدام دارای نامی میباشند که به آن نام شناس هستند.
نام هر اثر یا مکان بخشی از هویت آن میباشد. نحوهٔ نامگذاری اثر ممکن است بر اساس نام پدید آورنده آن اثر، دستور حاکمان وقت،اتفاقات و رویدادها در آن مکان یا اثر خاص و پیرامونش، همخوانی نام با خود اثر، ساختار و جنس آن و دیگر موارد را شامل میشود.
اما هنگامی که نام یک اثر را تغییر داده و نام آن را دگرگون میکنیم به این معنیست که بخشی از هویت آنرا از میان برده ایم و در حقیقت پیوستگی آنرا از گذشته اش و پیوندش با تاریخش را گسسته ایم.
بسیاری از این آثار در شهرهاست،گذر چند نسل را به خود دیده اند و مردمان بسیاری از آنها خاطره دارند و نام آن اثر در خاطره چند نسل پیوسته وجود دارد و به نوعی شناسنامه شفاهی آن می باشند.
برای نمونه در شهر خودمان یکی از اصلی ترین و بزرگترین میادین شهر اهواز میدان چهار شیر میباشد.
این میدان دارای چهار شیر سنگی نشسته بسوی چهار جهت راه های منتهی به میدان میباشد
این میدان چهل ساله ساخته شده است. شاید از نظر پیشینه قدمت چندانی نداشته باشد اما دارای مولفهها و عواملی است که آنرا ویژه مینماید، هر چند در سال 1381 با کوشش کارشناسان وقت سازمان میراث فرهنگی استان خوزستان پرونده آن تهیه و به ثبت اضطراری رسید.علت آنهم به گفته این کارشناسان وجود بقایای شهر باستانی اهواز (هرمز اردشیر) بود.
این میدان به دلیل اینکه در شاهراه محل گذر خودروهای سبک و سنگین در امتداد مسیر شهرهای مهم استان خوزستان ماهشهر، سربندر، بندر امام، آبادان و گذر برای شهرهای دیگر مانند شوشتر ،بهبهان،مسجد سلیمان،ایذه و همچنین دیگر شهر هاست. خلاصه محلیست برای تقسیم شدن و مرکزیست برای تعیین مسیر حرکت خودروهای سبک و سنگین به سمت مقصد مورد نظر. این نام برای خودروهای ترانزیت و همچنین مسافران بسوی خوزستان نامیست آشنا.
همچنین میدان چهار شیر در زمان جنگ تحمیلی محلی برای ورود،پیاده شدن و تقسیم شدن رزمندگان برای حرکت بسوی مناطق عملیاتی و دفاع و از جان گذشتگی این عزیزان در برابر یورش بیگانگان و دشمن بعثی بوده که رزمندگان بسیاری نام و خاطره این میدان را به یاد دارند.
از دیگر عوامل ذهنی این میدان، هم خوانی نام این میدان با مجسمه های زیبای چهار شیر سنگی به رنگ طلایی با ابهت،نشسته بسوی چهار جهت میدان با حوض و آب نماهای وسط آن میباشد.
همانگونه که میدانیم شیر نزد ما ایرانیان در عین ابهت و شکوه نماد جرات و دلاوری می باشد.
سالهاست که شهر توسعه پیدا کرده و این میدان اکنون در میان بخشی از شهر قرار گرفته،بسیاری از مردم و مسافران روزانه از کنار آن رفت و آمد میکنند و بسیاری عکسهای یادگاری میگیرند.
به جرات می توان گفت برای شمار زیادی از مسافرینی که از شهرهای دیگر به اهواز می آیند پس از رود کارون ، میدان چهار شیر برایشان نامی آشناست.
هنوز که هنوز است با گذشت نزدیک به 10 سال از تغییر دادن نام این میدان،بسیاری از مردم این میدان را چهارشیر می نامند.
البته نمونه های دیگر این تغییر نام ها در شمار دیگری از خیابانهای شهرمان که نسبتا، از محلات قدیمی هستند می توان مشاهده نمود،مانند خیابانهای،حافظ-سعدی-فردوسی-نظامی-کی کاووس و شماری دیگر.
شاید در بسیاری از شهرها و مناطق زندگی هر یک از ما این چنین دگرگونی هایی در تغییر نامها بوجود آمده باشد.
جان کلام اینکه،هدف از این تغییر نامها و باز خورد آن در این سالها چه بوده است؟
البته بر روی بسیاری از این خیابانها و میدان ،نام شهدای گرانقدر جنگ تحمیلی گذاشته شده و صد البته شکی نیست که همه ما میدانیم ارزش رشادتها،دلاوریها ،ایستادگی ها و از جان گذشتن در راه دفاع از آب و خاک،شرف،ناموس مردم و کشور و در نهایت پیوستن به ملکوت اعلا ارزشی است گرانبها که با چیز دیگری قابل قیاس نمی باشد.
اما آیا نمی شد بجای تغییر این نام ها که بعضا پس از گذشت سالیان سال هنوز مردم نام قدیم آنها را بکار می برند-پیشنهاد داد برای گرامی داشت یاد این عزیزان در بوستان یا محلی مناسب جایگاه ویژه ای مشخص نمود و تندیسهای باشکوه و درخور شانشان بههمراه کتیبه ای سنگی که نام شهدای گرانقدر روی آن کنده کاری شده و بصورت دایم و همیشگی حک گردد و مردم با دیدن آن یاد و خاطره این عزیزان را گرامی بدارند،و یا اینکه با گسترش شهرها و افزودن خیابانها و مناطق جدید التاسیس و نوساز که بدون نام هستند از نام این عزیزان استفاده نمود،یاد دلاوریها و جانفشانیهایشان در خاطر و میراث معنوی ما برای همیشه مکتوب می ماند،همینطور پیشنهادات و راهکارهای دیگر در این زمینه که مجال آن در این فرصت کوتاه و نوشتارنمی باشد و نیاز به تشکیل یک شورای مشورتی با حضور سازمانهای مرتبط و گرفتن نظر مردم را دارد.
از اینرو اینجانب بایسته می دانم پیشنهاد تشکیل شورای بررسی و نامگذاری مناطق شهری که در آن در کنار دیگر سازمانهای مرتبط حضور پررنگ نمایندگان و کارشناسانی از سازمان میراث فرهنگی و همچنین حضور نمایندگان منتخبی از انجمنهای دوستدار میراث فرهنگی که در رابطه نزدیک با مردم و آحاد جامعه هستند بهره جسته شود.
فرهاد رهبری
عضو انجمن میراث فرهنگی و گردشگری کشور- دبیر انجمن بوم آب و آفتاب