پنج شنبه, 01ام آذر

شما اینجا هستید: رویه نخست یادگارهای فرهنگی و طبیعی سیوند جابجایی درختان بجای مسؤولان!

سیوند

جابجایی درختان بجای مسؤولان!

برگرفته از تارنگار ایران نامه - شاهین سپنتا

 چندی پیش " زرگر " معاون آب و آبفا در وزارت نیرو ، در گفت و گو با خبرنگار روزنامه اعتماد به بیان دیدگاه های مسوولان وزارت نیرو و طرح "حقایقی " درباره روند ساخت سد سیوند پرداخت ، که موجب شگفتی همگان شد!

یکی از حقایق شگفتی آور که توسط ایشان به دقت و با ذکر جزئیات تشریح شد ، طرح جنجالی "جابجایی " صد ها و یا شاید ده ها اصله درخت قدیمی و چند صد ساله از منطقه تنگ بلاغی به محلی دیگر بود.

ایشان در این مورد اظهار داشتند : « ... در تمام خبرهایی که از سال گذشته در جراید به چاپ رسید، از نابودی 8 هزار اصله درخت قدیمی و چند صد ساله با آبگیری تنگه بلاغی خبر داده بودند در حالی که بر اساس آماری که ما از سازمان منابع طبیعی استان داریم این تعداد، هشت صد اصله درخت ذکر شده است نه 8 هزار درخت. هر چند در سیلاب هایی که این اواخر اتفاق افتاده است بیشتر این درختان از بین رفتند و بخش کمتری را ما باید جابه جا کنیم... »

شاید در سیلاب هایی که ایشان خبر وقوع آن را می دهند از شمار 8000  یا به تعبیر ایشان 800  اصله درخت ،  تعداد محدودی باقی مانده اند که آن چند عدد هم به مدد فن آوری پیشرفته وزارت نیرو با همه خاک و ریشه از محل خود به سلامتی به یکی از پارک های عمومی شهر شیراز انتقال می یابند.

به هر روی در این فرصت کوتاه بر آن نیستم که بیشتر درباره عظمت طرح جنجالی ایشان و دانش فنی بسیار پیچیده به کار رفته در آن سخن بگوییم ، اما شایسته است که چند نکته را درباره موضوع مورد بحث به ایشان و دیگر مسئولان آبفا یادآور شویم :

 
بحث آسیب پذیری 8000 اصله درخت از جنگل های ایرانی – تورانی منطقه نخستین بار نه از جانب مطبوعات بلکه از سوی دکتر پیمان یوسفی آذری ، مدیرکل دفتر جنگل‌های خارج از شمال سازمان جنگل ها ، مراتع و آبخیزداری کشور مطرح شد. در آن هنگام دقیقا ذکر شد که " با آبگیری سد سیوند حداقل 8 هزار اصله درخت 500 ساله ، هزاران هکتار مرتع و زمین مرغوب کشاورزی نابود می‌شود. "
کارشناسان نیز بارها تاکید کردند که این درختان به دلیل واقع‌شدن در ناحیه رویش ایرانی‌- تورانی از نظر تنوع و ذخیرگاه ژنتیکی منحصر به فرد و دارای اهمیت ویژه‌ای هستند و تخریب این جنگل ها به معنای فنا و نابودی کامل طبیعت منطقه است و حتی با صرف میلیاردها دلار هم امکان احیای این جنگل ها وجود ندارد ، چرا که خاک منطقه آن قدر فقیر و خشک است که رویشگاه ، توان بازسازی خود را ندارد . شکل‌گیری جنگل در حوزه‌های خشک ایران بر اثر یک فرایند تکامل یافته چندین هزار ساله است و از آن جا که پدیده آلودگی هوا ، اقلیم‌های خشک را خشک‌تر می‌کند برای جایگزینی حداقل این درخت‌ها چند صد سال زمان نیاز است با این شرط که اقلیم تغییر نکند. بر این اساس حفظ و ارزش جنگل‌های ایرانی– تورانی این منطقه به مراتب مهم‌تر از حفظ جنگل‌های شمال است.

 

لازم به یاد آوری است که جنگل های ایران را می‌‌توان به پنج ناحیه رویشی همچون " ناحیه هیرکانی"(خزری) ،  " ناحیه ایرانی – تورانی " ،  " ناحیه زاگرسی " ،  " ناحیه خلیج فارس " و " ناحیه ارسبارانی " دسته بندی نمود که  جنگل های  ایرانی - تورانی  به طور عمده در مرکز ایران پراکنده شده اند بنا به گزارش مدیرکل دفتر جنگل‌های خارج از شمال در حال حاضر در حدود 4 میلیون و ۲۰۰ هزار هکتار از جنگل‌های ناحیه رویشی ایرانی- تورانی در معرض تخریب جدی قرار دارند .

 

در حال حاضر سطح کل جنگل های ایران ۴/۱۲ میلیون هکتار می‌‌باشد که در حدود 5/7 درصد از سطــح کل کشور را می‌‌پوشـاند که با توجه به جمعیت کشــور در حال حاضر سهم هــر ایرانی ۲/ ۰ هکتار می‌‌باشد. این رقم با توجـه به سرانه جهــانی جنگــل که ۸/ ۰ درصد هکتار می‌‌باشد حاکی از فقر و کمبود شدید ایران در این زمینــــه می‌‌باشد. ایـران در بین ۵۶ کشور دارای جنگل در جهان مقــام چهــل و پنجم را دارا می‌‌باشد. بر اساس گزارش بانک جهانی، میانگین سالانه نابودی «جنگل‌های خزری» در ایران سالانه 45 هزار هکتار معادل 4/2 درصد از کل مساحت جنگل‌های این ناحیه و 3/0 درصد از مساحت کل جنگل‌های کشور است. از سوی دیگر میانگین سالانه نابودی «جنگل‌های زاگرس» 54 هزار هکتار معادل 1/1 درصد از مساحت جنگل‌های این منطقه و 4/0 درصد از مساحت کل جنگل‌های کشور را تشکیل می‌دهد. همچنین سالانه 27 هزار هکتار از جنگل‌های «ایرانی ــ تورانی» معادل 8/0 درصد از کل مساحت جنگل‌های این منطقه و 2/0 درصد از کل مساحت جنگل‌های کشور نابود می‌شوند که در مجموع بدون احتساب جنگل‌های « ارسباران» و « خلیج‌ فارس» سالانه 125 هزار هکتار از جنگل‌های کشور نابود می‌شوند که این رقم معادل یک درصد از کل جنگل‌های کشور است.

 

اکنون در چنین وضعیت بحرانی مسئولیت حفظ 8000 اصله درخت یا بنا به برآورد آقای زرگر 800 اصله درخت کهن در منطقه تنگه بلاغی با کیست؟ سازمان جنگل ها و مراتع ، سازمان حفاظت از محیط زیست ، وزارت نیرو یا دولت، کدام یک پاسخگو هستند؟

به فرض صحت گفته های "معاون آب و آبفا در وزارت نیرو  " ، جابجایی درختان منحصربفرد و چند صد ساله براساس کدام معیار و به استناد کدام مجوز انجام شده یا خواهد شد؟ خسارات ناشی از جابجایی دلخواه و بی مطالعه و تخریب هر یک از اجزاء اکوسیستم منطقه اعم از پوشش گیاهی و منابع آب و خاک را چگونه و از کدام منبع جبران خواهند نمود؟

 

شاید اگر به جای پرداختن به طرح های عمرانی و کشاورزی کم بازده ، ارزش واقعی منابع طبیعی این منطقه به درستی شناخته می شد و به تامین زیرساخت های مورد نیاز گردشگران می پرداختیم ، میراث طبیعی و تاریخی دشت پاسارگاد و تنگه بلاغی بهترین وسیله برای بالابردن رشد اقتصادی و به دنبال آن سطح زندگی مردم محروم در این بخش از کشور عزیزمان بود.

 نوشتار برای نخستین بار در روزنامه اعتماد 12 آذر ماه 1386منتشر شد.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه