پیرامون جشن سوری  ( چهارشنبه  سوری )

پیرامون جشن سوری ( چهارشنبه سوری )
مرادعلی بیگی ( سینا ) لنگرودی
🌹🍂🌷🍃🌹
ایرانیان از کهن ترین زمان یعنی از پیش از دوران باستان چهارجشن بزرگ و اصلی : « نوروز» ، « تیرگان »، « مهرگان » و« یلدا ( زایش مهر)» داشتند که هنوزآن ها را برپا می دارند . زمان برپایی هر یک از این هرچهار جشن بزرگ برپایه علم نجوم و چگونگی گردش زمین به دور خورشید محاسبه شده بود .
در میانه این چهار جشن بزرگ ، جشن های فرعی متعددی وجود داشته و بر پا می شده است که می توان از آن ها با عنوان خرده جشن ها یاد کرد .
خرده جشن هایی که در میانه این چهار جشن بزرگ و اصلی به ویژه که میانه دو جشن بزرگ « یلدا » تا « نوروز » برپا می شده با جشن اصلی بزرگ پیشین و پسین خود پیوندی ژرف داشته و در واقع فلسفه ی وجودی این جشن ها وابسته و پیوسته به هم بوده اند . اگرچه بعد ها و پس از پیدایی اسلام در ایران به دلایل تاریخی جایگاه واقعی بسیاری از این جشن ها به فراموشی سپرده شد و پیوندو پیوستگی میان آن ها از هم گسست چنان که امروز مردمان سرزمین ما جایگاه واقعی وچگونگی این پیوستگی وپیوند را به شایستگی نمی شناسند .
در زیر در باره جشن « سوری » وفلسفه وجودی این جشن و جایگاه واقعی آن در میان خرده جشن ها و پیوستگی وپیوند آن با دو جشن بزرگ پیشین و پسین خود یعنی « یلدا » و« نوروز » و نیز زمان درست برپایی آن در گاه کهن را از کتاب بسیار ارزشمند « چهار جشن بزرگ ایرانیان» نوشته ایران شناس نامداراستاد دکترهوشنگ طالع (چاپ انتشارات سمرقند ) می آوریم . 🌷🍃🌹🍃🌷
https://t.me/beigisinalangroudi

🌹از يلدا تا سوري
جشن هاي آتش
با « يلدا » جشن هاي آتش در ايران آغاز ميگردد و با « سوري » به پايان مي رود .
در يلدا مردم ايران از گاه کهن ، براي ياري به خورشيد براي زايش دوباره و در حقيقت براي پيروزي روشنايي بر تاريکي ، آتش هاي بزرگ مي افروختند . با اين « آتش افروزي » جشن هاي آتش براي ياري رساني به خورشيد ، آغازمي شد و « سده » و « سوري » را در پي داشت .
در فاصله ي يلدا ( کوتاه ترين روز ) تا رسيدن به برابري روز شب در نوروز ، ايرانيان در ميانه و پايان راه ، خورشيد را با افروختن آتش ، ياري رساني مي کردند . بدين سان ، 40 روز پس از يلدا ، آتش « سده » را مي افروختند ؛ زيرا خورشيد در ميانه ي راه رسيدن به پيروزي بر تاريکي است . سپس 40 روز پس از آن جشن « سوري » يا فرجامين جشن آتش بود . بايد به يادداشت که در دوران اسلامي ، جاي گاه جشن سوري به شبِ چهارشنبه ي آخرسال افتاده است ، در حالي که جاي گاه اصلي آن 40 روز پس از سده و 80 روز پس از يلدا در فاصله ي 9 روز یا 10 روز ( با توجه به کبیسه بودن سال ) از نوروز قرار داشت .
در جشن سوري ( 9یا 10 روز مانده به نوروز ) ايرانيان از روي آتش مي پرند و بدين سان با جشن هاي آتش بدرود مي گويند .
@hotale
🌹🍃🌹🍃🌹
https://t.me/beigisinalangroudi

ایران من ای  مرز نیاخاک من  ایران

ایران من ای مرز نیاخاک من ایران
ای خاک عزیز تو گرامی ترم ازجان

بی نام تو یک دم نتوانم که زنم دم
بی مهر تو چون دم زنم آخر دمی ایران

مهر تو چنانم شده آمیخته به جانم
گر جان برود پس نرود مهر تو از آن

در سینه چنان آتش عشق تو فروزد
که دل شده آتشکده و گشته فروزان

با نام تو تاریخ بشر می شود آغاز
چون بوده کیومرث و کیان بر تو نیاکان

از واژه ی نام تو نجابت شده مشتق
این معنی بُود ثبت به هر دفتر و دیوان

فرهنگ تو جاری ست چو خون در رگ جانم
پرورده ی دامان تو هست عاشق انسان

هر ذره ی خاکت به جهانی همه ارزد
شد گردی از آن تاج سر خورشید رخشان

باکم نبُود از طمع خصم از آن که
هر گوشه ی خاک تو بُود بیشه ی شیران

از بابک و تا کاوه و از نادر و یعقوب
وز گیو و ز گودرز و تا سام و نریمان

از باکری و کشوری و همت و دوران
فهمیده بروجردی و آن خیل شهیدان

هر یک چو یلی بوده تو پروردی به دامان
پور تو بود هر یکی خود رستم دستان

ایرانی یم و مهر وطن مذهب و دینم
حب الوطن است مظهر این باور و ایمان

نیست کعبه ای جز خاک وطن قبله ی سینا
خاک وطن است چون به یقین خانه ی یزدان
۹۴/۵/۹
#بیگی_سینا_لنگرودی
https://t.me/beigisinalangroudi

وطن ، عزیزترم  زجان ، مادر مهربان

عزیزترم زجان ، ایران ، مادر مهربان
که پروردیم تو به دامان مهرت به جان

کنم جان فدایت و خواهم که تا درجهان
بمانی سرافراز و پاینده و جاودان
۴۰۳/۱۲/۳
بیگی سینا لنگرودی
https://t.me/beigisinalangroudi

ای نیاخاک سرافراز کهن
وی خدایی مرزوبومم ای وطن

ای که جاری خون مهرت دررگم
مام من ای باب من ایران من

سربلندم درجهان با نام تو
ای بلندا نام جاوید کهن

در دفاع از هروجب از خاک تو
جمله ما فرزند تو از مرد و زن

استوارو جان به کف ایستاده ایم
هریکی چون گیو و گودرز تهمتن

تا نیارد خصم بداندیش گمان
کرده ایم برتن زخون خود کفن

شد شهادت آرمانم زآن که تو
باشی ایمن از گزند اهرمن

جان چه ارزد پیش پای خاک تو
ای فدای خاک پاکت جان و تن

بخت خوش سینا تو آن دان که کنی
جان فدای آرمان خویشتن
۱۴۰۲/۱۰/۸
#بیگی_سینا_لنگرودی
https://t.me/beigisinalangroudi

از ازل  بین من و تو این چنین تقدیر شد

ازازل بین من و تو این چنین تقدیر شد
پای دل بر تاب زلفت تا ابد زنجیر شد

دل بریدن از تو یکدم بر نمی آید زمن
با تو گفتم ازازل این سرنوشت تقریر شد

عقل دیدم برنمی تابد غم عشق تو را
گفتمش رو، کاردل از پند و از تدبیر شد

دوش درمیخانه تا حرف از لب لعل تورفت
ناله ی مستانه برخاست ازغمت شبگیر شد

تا حدیث نرگس مست تورا باده شنید
رشک برد آمد بجوش ناصافی اش تبخیر شد

می تپد درخون خود دل ازغم عشقت هنوز
چون که ناز ناوک مژگان تواش تیر شد

معتکف ما بر در میخانه ی عشقیم از آن
تا که آن ساقی نگوید شب برفت ودیر شد

دل ازآن بستم دراین پیرانه سربرنوگلان
تا زبوی شان جوان گردم نگویند پیر شد

زاهد شهرتا بپوشد عیب خود درپرده ها
با همه حتا خدا هم از در تزویر شد

جزریا کاری نمی آید ازاین قوم ای دریغ
دین سربازار قدرت دیدی چون تحقیر شد

ای مسلمانان مرا شد کعبه ی دل کوی یار
شیخ را گویید که سینا واجب التکفیر شد
۹۴/۳/۲۷
#بیگی_سینا_لنگرودی
https://t.me/beigisinalangroudi

ای کهن بوم و برم ،  ایران من

ای کهن بوم و برم ، ایران من
مهر تو با شیر شد در جان من

تو همه جانی و جانم در تنی
خون جاری در رگ جان منی

می ستایم من تو را از جان و دل
قبله گاه ی من بُود این آب و گل

مام من هستی تو ای خاک وطن
هم تو پروردی به دامن باب من

سرفرازی زیبدت اندر جهان
باید هم که سرفرازی آسمان

آن که اول طرح هستی می کشید
همچو خود خاکت یگانه آفرید

سربلندت خواست باشی درجهان
سایه اش باشی همیشه جاودان
۹۱/۱۰/۱۴
#بیگی_سینا_لنگرودی
https://t.me/beigisinalangroudi
از دفتر : « ایران وطنم » - انتشارات سمرقند

در راه تو ای خاک وطن جان و تن من

در راه تو ای خاک وطن جان وتن من
خواهم که فدا گردد و خون بدن من

با خاک تو آمیزد و تا سرزند از آن
گلبرگ شقایق که شود تا کفن من
۹۴/۶/۲۹
#بیگی_سینا_لنگرودی
https://t.me/beigisinalangroudi

عیان  بگویم

عیان بگویم
چو نیست که پنهان
نگفته رازی به نزد یزدان
به رای او بود
بگفت پیامبر
بود که حب وطن ز ایمان
بدین‌ اشارت
که شد یقین دان
بود که میهن عزیزتر ازجان
به باور من
نیرزد آن خون
نریزد ارکه برای ایران
۹۹/۵/۲۳
#بیگی_سینا_لنگرودی
https://t.me/beigisinalangroudi

پورکوروش ، کاوه ام

پور کوروش
کاوه ام
دارم زافریدون تبار
داد آیینم بُود
دارم ز بیداد ننگ و عار
سر بدارم
سرو قامت
دار پست
من استوار
پور منصورم
اناالحق می زنم بر روی دار
۹۸/۱۲/۸
#بیگی_سینا_لنگرودی
https://t.me/beigisinalangroudi

به تو  از روزی که دل دادم و عاشق شده ام



به تو از روزی که دل دادم وعاشق شده ام
ازخودم بی خبرم چون به تو شایق شده ام

در همه شهر شدم شهره به دلدادگی ات
دیدی رسوای غمت پیش خلایق شده ام

همه دم نقش خیالت زدلم می گذرد
دلم عاشق شده همذات شقایق شده ام

دل پر مهر تو کز عاطفه ها سرشار است
برده از من دل و در گیر علایق شده ام

پرتو مهر تو چون سایه فکن شد به دلم
مژده ام داده زتو گفته که فایق شده ام

همنفس دیده امت چون تو یکی یار نبود
وقتی خوب می نگرم غرق دقایق شده ام

از تو دورم شده ام خسته دل از فاصله ها
چو که نیست چاره ای تسلیم حقایق شده ام

خوشدلم بخت خوشم کرده مرا عاشق تو
به او سینا بگو بر عشق تو لایق شده ام ؟
۹۶/۴/۱۵
#بیگی_سینا_لنگرودی
https://t.me/beigisinalangroudi