دوشنبه, 03ام دی

شما اینجا هستید: رویه نخست یادگارهای فرهنگی و طبیعی یادمان شیراز دیگر خانه بادگیردار ندارد

یادمان

شیراز دیگر خانه بادگیردار ندارد

برگرفته از خبرگزاری مهر

تنها خانه ای که در شهر شیراز در معماری آن از بادگیر استفاده شده بود در بی خبری و انزوا تخریب شد و از بین رفت.

به گزارش خبرنگار مهر، شانه های برافراشته ی این خانه تاریخی که از معماری زیبایی هم برخوردار بود آرام آرام تکید و فرو افتاد، تا هم او در حسرت ساکنان قدیم خود بماند و هم ما حسرت خوار فرو افتادن یکی دیگر از آثار تاریخی هنرمندان گذشته کشورمان باشیم.

این خانه که همسایگانش تا پیش از این آن را "عمارت اربابی " می خواندند تنها بنایی بود که در همه ی بافت قدیم و جدید شیراز بر فراز سر خود بادگیری برافراشته داشت که تو گویی مهمانی است از شهر بادگیرها یزد، نزد شیرازیهای خونگرم

این خانه تنها بنای بادگیر دار شهر شیراز بود

با این همه هر چه شیرازیهای پیشین رسم مهمانوازی و غریب نوازی خود در مراقبت و بذل توجه به این بنای زیبا ادا کردند، در عهد جدید که نگهبانی از این گونه آثار به حکم قانون به نهادی دولتی واگذار شده از آن همه بودجه که به اموری اینگونه اختصاص یافته حتی یک شاهی نصیبش نشد.

پنجره های زیبا و آینه کاری بنا نشانی از تخریب آن در سالهای اخیر دارد

حالا هم اگر کسی به قصد عیادت حال نزار این عمارت اربابی با پس زدن مخروبه ها پا به دل خاک و خل ریخته از سر و رویش بگذارد هنوز هم می تواند رد هنر و سلیقه ی معمار خوش ذوق آن را در مخروبه ترسناکی که از آن بر جای مانده ببیند.

آن قسمت آجری سمت چپ تصویر زمانی سر به آسمان می گذاشت و تنها بادگیر شیراز بود

این خانه با همه ظرافتها و زیباییهایش در بی خبری و بی اعتنایی فرو ریخت و بعد از کوچ ساکنان اصلیش هیچ خیری از غریبه ها ندید، هرگز هم نامش در فهرستی و جایی ثبت نشد ، نه فهرست آثار ملی و نه فهرست آثار مخروبه! که انگار " نه خانی آمد و نه خانی رفت ".

البته افسوس چندانی هم نمی شود خورد، مگر آن خیل بناها و آثاری که نامشان با مدد شماره ای در فهرست بلند بالایی تحت عنوان " فهرست آثار ملی " ثبت شده حال و روزشان چه تفاوت عمده ای با این بنای خرابه دارد جز اینکه تنها و تنها وزن پرونده ی کاری برخی مسئولان را وزین تر کرده است.

معمار این خانه که در بافت قدیم شیراز و همسایگی مرقد مطهر شاهچراغ آن را بنا نهاد، در نقطه نقطه اش هنر و ذوقی چشم نواز به کار گرفته بود، از گچ بریهای زیبای سردر حیاط و داخل اتاقها گرفته تا پنجره های چوبی آینه کاری شده، اما چه حیف که حالا از آن همه تنها تلی خاک بر جا مانده و مخروبه ای که هر روز ویران تر می شود.

گچ بری سر در خانه هم در حال زمزمه آخرین ترانه های خود است

این عمارت اربابی از آن دست آثاری است که حالا زمان فعل همه جمله های تمجیدی و تعریفی اش ماضی شده و کاری از دست دل نگرانان میراث فرهنگی کشور و جمله های زبان بسته هم بر نمی آید، باید گردن نهاد که فعلأ امور در دست مسئولانی ست که به طرفه العینی هر فعل مضارعی را ماضی می کنند.

----------------------------

گزارش : صدرا محقق

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه